به گزارش خبرنگار صدای حوزه، بعد از انتشار خطبه های نماز جمعه ارومیه که در آن، حجت الاسلام والمسلمین قریشی نسبت به وضعیت فیلم های پخش شده در شبکه نمایش خانگی اعتراض داشتند، حجت الاسلام دکتر علیرضا محمدلو سردبیر پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، با انتشار یادداشتی به تبیین ابعاد بیشتری از محتوای سخنرانی ایشان پرداختند که در ادامه مطالعه می نمایید:
شبکه نمایش خانگی و تاکتیک انتحار اروتیک در شبکه اجتماعی
ابتدای کلام باید حرف آخر را زد که بازار مصرف، از تولید نیاز و مهندسی ذائقه در بستر افکار عمومی، خلق می شود و استمرار بقا پیدا میکند. شبکه نمایش خانگی در بسیاری از آثار خود جهت مخاطب سازی و رقابت با رسانه ملی و شبکه های ماهواره ای و نیز بازگشت سرمایه، تاکتیک انتحار اروتیک را انتخاب کرده است. ترویج بی بندوباری و تصویرسازی بر مبنای عشق مثلثی یکی از مهمترین ابزاری است که این روزها آثار عرضه شده در شبکه نماش خانگی از آن برای جذب بیشتر مخاطب استفاده میکنند.
روابط بدون چارچوب و خارج از قاعده از جمله مسائلی است که حتی مخاطبان را هم سردرگم کرده که آیا می توانند این آثار را همراه با فرزندانشان تماشا کنند یا خیر. یکی از این سریالها «ممنوعه» بود که همه ممنوعه ها را با خود به همراه داشت!
یکی از ناقدان شبکه های خانگی در همین راستا اینگونه نوشته است: زمانی که قسمت نخست سریال ممنوعه عرضه شد، موج گسترده رسانهای برای توقف این سریال بهراه افتاد. استفاده علنی کوکائین مقابل دوربین و معرفی یک گروه مختلط از دختران و پسران که با روشی شبیه «کارتی پارتی»، پارتنر جنسی خود را انتخاب میکنند، از نشانههای نمایشی ممنوعی بود که در این سریال استفاده شد.
اما نقطه اوج این مثلث را شاید بتوان در سریال شهرزاد جستجو کرد. سریالی که حتی توجه اقشار مذهبی را برای تماشا جلب کرده و در کشمکش داستان معلق کرده بود. جایی که شهرزاد بین قباد و فرهاد گیر افتاده بود و هربار بخشی از عمرش را با عشق به دیگری سپری می کرد و ماجرا تا جایی پیش رفت که دیگر برای مخاطب زردپسند هم خیلی جذاب نبود. «نهنگ آبی» و «کرگدن» هم ۲ سریال دیگر بودند که با همین شمایل و با چاشنی خشونت، مافیا و قصه نافرجام، مخاطب را گیج و گنگ رها کردند.
سریال «مانکن» به کارگردانی حسین سهیلی زاده با ادغام عشق، خیانت و مافیا، تلاش کرد که مخاطب را به نفع خود پای شبکه نمایش خانگی بنشاند و در سریال «دل» مثلث عشقی میان رستا، آرش و رابی و از سوی دیگر مثلث عشقی آوا، رستا، آرش، مثلث های تو در تویی را به تصویر کشیده بود.
مجموعه «همگناه» به کارگردانی مصطفی کیایی نیز با همین فرمان وارد گود شده بود. سریالی پر از قصه های فرعی. به نحوی که هیچکدام از شخصیت های داستان فاقد یک قصه ممنوعه در زندگی خود نبودند!
لزوم ایجاد پیوست رسانه ای و عملیاتی نسبت به موضوعاتی که در تریبون نماز جمعه ایراد میشود
اگر بخواهیم از این دست سریال ها نام ببریم موارد متعددی را می توان لیست کرد، اما غرض از ذکر مثال هایی چنین، این بود که وقتی از تریبون نماز جمعه، نسبتبه مسائل و موضوعات اجتماعی هشداری داده میشود، بایستی تبدیل به یک پکیج مطالبه گری شده و پیوست رسانه ای و عملیاتی را در پی داشته باشد.
در میدان برخی رقابت های رسانه ای که نمایش از ایدئولوژی و محتوا سبقت میگیرد و دغدغهای جز اقتصاد و اعتبار وجود ندارد، هوایی برای فرهنگ هم متصور نیست. تمام تلاش نمایش های زرد خانگی، سرقت توجه بوده که سبک ماکیاولیستی داشته و هدف وسیله را توجیه می کند.
چرا که در فرامتن داستان ها و دلالت های ضمنی این سریال ها، تصور و تمایل و ذائقه افکار عمومی به قهقهرا میرود و گزارهها و گرایشهای دینی مجروح شده و در بلندمدت نیز چه بسا محلی از اعراب در ذهنیت مصرف کنندگان سریالها نخواهند داشت.
از دولت جدید و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اش و جناب دکتر جبلی بعنوان رئیس تحول گرای رسانه ملی، توجهات ویژه در این خصوص را مطالبه باید نمود. ضرورت دروازه بانی سریال ها و ریل گذاری جهت تولیدات فاخر دینی و متناسب با فرهنگ اصیل و محجوب ایرانی بایستی از اولویت های فرهنگی این دولت و جریان دلسوز انقلابی در ساحت تولیدات رسانه ای باشد.