به گزارش صدای حوزه، وحید شقاقی شهری کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در پاسخ به سؤالی در خصوص میراث دولت دوازدهم گفت: دهه نود، دهه فرصتسوزی اقتصاد ایران بود. حداقل در این بازه زمانی میتوانستیم شروع به درمان برخی بیماریهای اقتصادی کشور کنیم.
وی افزود: از دست دادن این فرصتها به این معناست که بیماریها بهصورت مداوم تشدید میشوند و هرچقدر ما دیرتر بهسراغ حل این بیماریها برویم، هزینههای جراحی افزایش خواهد یافت. در دهه نود فرصت بینظیر تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» داشتیم. رهبر معظم انقلاب این سیاستها را در سال ۱۳۹۲ ابلاغ کردند و پیرو این سیاست اختیارات فراقوهای را به ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی که در سال ۱۳۹۴ تشکیل شد، محول کردند.
این اقتصاددان با ارائه توضیحاتی در خصوص ترکیب این ستاد گفت: از هر سه قوه و حتی نهادهای عمومی غیردولتی نیز در این ستاد حضور داشتند، کنار این موضوع بحث برجام نیز به نتیجه رسید و یک فرصتی را برای کشور فراهم کرد که از آن نیز بهدرستی استفاده نشد.
سه دسته چالشها و ابرچالشهای اقتصادی کشور/ در ده سال گذشته هیچ اصلاح ساختاری انجام نشد
واقعیت این است که اگر این ده سال را مرور کنیم، اصلاحاتی ساختاری که بتواند از شدت چالشها و ابرچالشها بکاهد رخ نداد، حتی سادهترین اصلاحات نیز مانند بحث بهبود فضای کسب و کار متوقف شد. ما سه دسته چالش و ابرچالش را برای کشور دستهبندی کردیم که در دسته اول ابرچالش جمعیت، آب، صندوقهای بازنشستگی و پایان صادرات نفت را در دهه ۱۴۰۰ خواهیم داشت.
وی در ادامه گفت: در دسته دوم ما ابرچالشهای بدهیهای بانکی، نظام بانکی و ناترازی در نظام بانکی و درنهایت در سطح سوم به موضوعاتی مانند نابرابری، بیکاری جوانان، فساد اقتصادی، فضای نامناسب کسب و کار، وضعیت محیط زیست و ناترازیهای بودجه را داریم.
شقاقی با بیان اینکه “ما در دهه نود دست به جراحیهای عمیق اقتصادی نزدیم”، گفت: این مسئله مانند آن است که یک انسانی با بیماریهای متعددی روبهرو است اما حاضر نیست تن به درمان بدهد و هرچقدر این درمان به تعویق بیفتد شدت بیماری افزایش خواهد یافت. در دولت یازدهم و دو سال اول دولت دوازدهم تلاش شد با استفاده از بخشی از درآمدهای نفتی چالشهای موجود پوشش داده شود اما پس از تحریمهای دور دوم ترامپ همه این چالشها خود را نشان دادند.
وی اضافه کرد: در دولت سیزدهم نیز هرچقدر زمان به تعویق بیفتد بر شدت بیماری افزوده خواهد شد، لذا ما باید به دولت سیزدهم توصیه کنیم که با یک برنامه مشخص، ابتدا ابرچالشها و چالشها را دستهبندی کند، پس از آن برای هر یک، برنامه اصلاح ساختار فراهم کند و بهتدریج و برمبنای فوریت هر یک از چالشها شروع به درمان کند.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی ادامه داد: در دهه نود به ناترازی صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی افزوده شد، همچنین فرصت بودجهریزی عملیاتی را با وجود تأکید رهبری از دست دادیم و حتی در اجرای سیاستهای مقاومسازی اقتصاد ایران نیز موفق عمل نکردیم.
در بحث جمعیت، آب و اصلاحات پاییندست نیز موفق نبودیم و از طرف دیگر نابرابری نیز در این دهه شدت گرفت و ضریب جینی ما در زمان حاضر به بالای ۴۰ رسیده است، این بدین معنا است که ما نتوانستیم نظامهای بازتوزیع ثروت را اصلاح کنیم تا حداقل شکاف طبقاتی کنترل شود.
شرایط غیرقابل بازگشت در پایان ۱۴۰۰/ ضرورت آغاز اصلاحات ساختاری در دولت سیزدهم
وی با تأکید بر ضرورت شروع اصلاحات در دولت سیزدهم گفت: اگر در این دولت نیز اصلاحات ساختاری را به تعویق بیندازیم یا در آنها موفق عمل نکنیم، ممکن است در پایان دهه ۱۴۰۰ به شرایط بازگشتناپذیری برسیم، لذا دو دولت آینده باید با جدیت و برنامه شروع به درمان بیماریهای اصلی کشور کنند.
شقاقی در خصوص ریشه چالشهای موجود، گفت: در زمان حاضر نزدیک به ۲۰ ابرچالش و چالش اقتصادی در کشور وجود دارد که در واقع انباشت بیش از پنجاه سال است. این مشکلات یکشبه رخ نداده است و از دهه پنجاه خورشیدی، آغاز شد. بحثهایی مانند مونتاژمحوری، وارداتمحوری، تورم، نظام شبهمدرن اداری و حکمرانی نامطلوب اقتصادی، فساد و رانت از همین دهه آغاز و بهتدریج بر این مشکلات افزوده شد.
فرصت دهساله ایران برای قطع وابستگی به نفت/ مشکلات دولت سیزدهم نتیجه انباشت ۵۰ساله مشکلات است
وی با تصریح به اینکه دولت سیزدهم باید با اجماع نخبگان از این فرصت استفاده کند، گفت: این هشدار را باید داد که پایان این دهه ۱۴۰۰، پایان صادرات نفت خواهد بود. کشورهای دنیا در این مدت به انرژی پاک و دیگر انرژیهای جایگزین سوختهای فسیلی روی خواهند آورد و صادرات نفت بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد،
این بدین معنا است که ما ده سال فرصت داریم تا بتوانیم دولت را از وابستگی به نفت خارج کنیم. بارها شعار این موضوع داده شده است و در سیاستهای مختلف نیز رهبری این موضوع را ابلاغ کردند ولی اجرایی نشد و دولت همچنان وابسته به نفت باقی مانده است.
این اقتصاددان گفت: در ادامه با فضای سختی روبهرو هستیم اما برای حل این مسائل نیاز به امیدواری است. یک بیمار ابتدا باید امید به بهبودی داشته باشد و پس از آن خود را به دست جراحان متخصص بسپارد.
وی افزود: در زمان حاضر نمیتوان اصلاحی ساختاری را در دهه نود نام برد. در بودجهریزی، نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی اصلاحات عمیقی رخ نداد و علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری در سال گذشته کمترین رشد جمعیت ایران در پنجاه سال گذشته رقم خورد و به زیر ۰.۶ درصد رسید.
شقاقی با تأکید به اینکه “در بحث آب نیز نتوانستیم الگوی مدیریتی درستی را پیاده کنیم”، گفت: در حوزه نابرابری نیز نتوانستیم نظامهای بازتوزیع را بهنفع اقشار کمدرآمد اصلاح کنیم. همه این مسائل و مشکلات بهروی دوش دولت سیزدهم انباشته شده است و ما امیدواریم این دولت از لحظه به لحظه فرصتی که در اختیار دارد بهدرستی استفاده کند.
برطرف کردن این چالشها نیازمند تصمیمات سخت، اجماع نخبگان، مشارکت عمومی مردم و کار مجاهدانه دارد. دولت سیزدهم باید یک برنامه منسجم را برای اصلاحات ساختاری برپایه مشکلات کشور پیشنهاد دهند. ما نمیتوانیم تمام مسائل را بهصورت همزمان حل کنیم و این موارد باید اولویتبندی شود.
برای حل ابرچالشها تصمیمات سخت لازم است
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص اینکه دولت آینده تا چهاندازه میتواند مسائل عدیده اقتصادی کشور را حل کند، گفت: برخی از چالشها با کار کوتاهمدت حل خواهد شد؛ بهطور مثال مشکلات موجود در بحث بهبود فضای کسب و کار، بودجهریزی عملیاتی، اصلاح نظام مالیاتی و اصلاح نظام یارانهای را میتوان در کوتاهمدت حل کرد چرا که مطالعات گستردهای در خصوص این موارد انجام شده و زیرساختهای آن آماده است.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در آخر گفت: حل برخی مسائل مانند صندوقهای بازنشستگی، اصلاح نظام بانکی و بحران آب دارای پیچیدگیهای خاص و نیازمند تصمیمات سخت است. با توجه به این دستهبندی میتوان چالشهای سبکتر را در این دولت برطرف کرد و کنار آن حداقل به دو ابرچالش نیز پرداخت، به دیگر مشکلات نیز باید در دولت چهاردهم پرداخته شود چرا که نمیتوان تمام این مشکلات را در یک دوره چهارساله برطرف کرد.