دکتر معصومه نصیری، کارشناس و پژوهشگر سواد رسانه در گفت و گوی کوتاه با خبرنگار صدای حوزه، در خصوص تاثیرات مثبت و منفی انتشار ویروس کرونا بر زیست مجازی جوامع توضیحاتی ارائه داد و به تحلیل تکنیک های رسانه ای در جهت اثرگذاری بر تصمیم گیری مردم در خصوص انتخابات پرداخت؛ در ادامه این مصاحبه کوتاه را می خوانید.
صدای حوزه: برخی معتقد به افرایش ضریب نفوذ رسانه در بستر کرونا هستند. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
در عصر جامعه شبکه زندگی می کنیم و آینده پژوهی ها خبر از پیش رفتن به سوی هر چه دیجیتالی شدن بیشتر زندگی ما را می دهد؛ کرونا با وجود نگاه ها و تئوری های مختلف درباره منشاء وجود آن، قدم گذاشتن در دنیای دیجیتال هوش مصنوعی را تسهیل کرده است؛ شاید تحلیل دقیقتر و به دور از گمانهزنیها این باشد که کرونا سبب یک گام جدی برای ورود در دنیایی دیگر بود و به اندازه اختراع راه آهن در زندگی انسان تاثیر داشت.
کرونا؛ از تسهیل زیست مجازی تا مهندسی فرهنگی جوامع
کرونا ورود به دنیای دیجیتال را تسهیل کرد و باعث شد اجباراً به موضوعاتی چون دولت الکترونیک و شهر هوشمند توجه بیشتری کنیم؛ درعینحال کرونا بازار اینفودمی ها را فراهم کرد تا عصر اطلاعات و همه جایی بودن آن ظهور و بروز بیشتری پیدا کند.
روی آوردن به فضای مجازی ناشی از انتشار ویروس کرونا تیغ دو دمی است که می تواند مفید و مضر باشد؛ این شرایط سبب شده تا حضور افراد در فضای عینی کاهش یافته و زیست مجازی گسترش بیشتری پیدا کرده و به همین دلیل امکان خطا بالا رفته و زندگی در عصر پسا حقیقت تحقق پیدا کرده است.
زیست مجازی بیقاعده متاثر از کاهش ارتباطات حقیقی، بازار شایعات و اخبار فیک داغ کرده و حتی امکان مدیریت فرهنگی و مهندسی جوامع را محقق کرده است؛ جهان پسا حقیقت، انتشار همه جایی و همه گونه اطلاعات و بارش اخبار گوناگون را فراهم کرده و اگر ورود صحیح و درستی در حوزه اخلاق تکنولوژی صورت پذیرد، هوشمندتر شدن زندگی بشر از این طریق را میتوان یک جهش مثبت دانست.
صدای حوزه: بنظر شما تکنیک های پر استفاده رسانههای بیگانه برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات پیشرو چیست؟
کرونا مسیر کنشگری و تحولات جامعه را تحت تاثیر قرار داده و انتخابات پیش رو در کشور، مجازی ترین انتخابات جمهوری اسلامی خواهد بود؛ همانطور که انتخابات آمریکا چنین بود.
مخاطبین از طریق فضای مجازی در انتخابات پیش رو در فضای تبلیغاتی سیاسی قرار خواهند گرفت که شامل انواع روشهای اقناع، پروپاگاندا و فریب خواهد بود؛ اگر مخاطب در مواجهه با فضای مجازی، مولفههای دقیق کنشگری را نداشته باشد، دچار خطای شناختی شده و این خطا در روند تصمیم گیری و مشارکت، تاثیر گذار خواهد بود.
در فضای انتخاباتی از تکنیک ها و مغالطات پرکاربردی استفاده می شود که پایه تبلیغات سیاسی هستند؛ تکنیک هایی مانند برچسبزنی، اهریمن سازی، دروغ بزرگ، ترساندن و مظلومنمایی را همانند دورههای گذشته، در این دوره نیز شاهد خواهیم بود.
دوقطبی سازی نیز از روشهای رایج است که لازمه تحقق دیگر تکنیک ها است؛ هم چنین روش هایی همچون اصطلاح سازی ذیل تکنیک برچسب زنی بر افراد و جناحها پیگیری خواهد شد؛ این تکنیک ها توسط رسانه های بیگانه و همچنین بازوهای رسانهای داخلی آنها با هدف مهندسی افکار عمومی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
تکنیک های رسانه ای در خدمت القای ناکارآمدی جمهوری اسلامی
این رسانه ها یک ابر روایت کلان که همان القای ناکارآمدی جمهوری اسلامی و کاهش سرمایه اجتماعی نظام است، را در دستور کار خود قرار داده و متاثر از این ابر روایت، خرده روایتهایی همچون کاهش مشارکت، تحریم انتخابات، اتهام زنی ها، ارائه اطلاعات نادرست، تعمیم جز به کل و انواع جنگ های روانی دیگر را پیگیری خواهند کرد؛ اما هدف از تمامی این خرده روایت ها را باید، همان القای ناکارآمدی جمهوری اسلامی و ایجاد نارضایتی عمومی دانست.
همه این تکنیک ها در راستای مهندسی افکار عمومی به کار گرفته میشود و مخاطبی که دارای سواد رسانهای باشد، تحت هیجانات قرار نگرفته و کنشگری بهتری خواهد داشت؛ ناظران باید نظارت کنند که رفتار رسانه های مختلف از جمله رسانه های انقلابی، غیر انقلابی، عدالت خواه، اصلاح طلب و غیره تا چه میزان در خدمت کلان روایت ناکارآمدی جمهوری اسلامی قرار گرفته است؛ علاوه بر آن، این موضوع در مناظرات رسانهای نیز باید مورد توجه باشد تا مشخص شود آنچه در مناظرات از سوی کاندیداها بیان میشود، در راستای شفافیت بیشتر است و یا در راستای ابر روایت دشمن.