به گزارش خبرنگار صدای حوزه، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی از مراجع معظم تقلید و روحانیون مبارزی است که پیوند محکمی با انقلاب اسلامی دارد ایشان از معتمدان به امام خمینی محسوب می شود، عالمی که عمر با برکت خود را در مسیر نهضت اسلام و خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی مصروف داشت.
وی متولد سال ۱۲۹۷ و تحصیلکرده در حوزه علمیه گلپایگان از توابع شهر اصفهان، حوزه علمیه نجف و حوزه علمیه قم بودند که از جمله شاگردان برجسته مرحوم آیت الله بروجردی محسوب میشدند.
عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت و دبیری شورای نگهبان از جمله مناصب سیاسی مرحوم آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی است. این عالم وارسته پس از عمری با برکت در دوازدهم بهمن ماه سال ۱۴۰۰ دارفانی را وداع گفت.
در خصوص شخصیت علمی و سیاسی و تاریخی ایشان، خبرنگار صدای حوزه گفتوگویی با دکتر موسی نجفی استاد و پژوهشگر برجسته تاریخ معاصر و ریاست پژوهشکده اندیشه سیاسی، انقلاب و تمدن اسلامی داشته چرا که ایشان از افرادی هستند که نزدیک به ۳۵ سال مراوده با آیت الله صافی گلپایگانی داشته اند و خاطرات مهمی از ایشان دارند که مهمترین نکات آن در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است.
صدای حوزه ـ آشنایی و ارتباط شما با آیت الله صافی گلپایگانی از چه زمانی آغاز شد؟
از سال ۶۵ که در مجلس شورای اسلامی در دایره حقوقی مجلس کار میکردم و آیت الله صافی گلپایگانی دبیر شورای نگهبان بودند و آن زمان کتابی را راجع به نهضت مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی نوشته بودم، با ایشان در خصوص کتاب تماس گرفتم و فرمودند که به شورای نگهبان رفته و کتاب را ملاحظه کردند و خیلی خوششان آمد و استقبال کردند از کتاب بنده و همین موضوع باعث شد مراوده بنده با ایشان آغاز بشود و ادامه داشته باشد.
پس از اینکه به قم هجرت کردند نیز در قم خدمت ایشان میرسیدم و همواره با ایشان در ارتباط بودم حتی زمانی که در بیت آیت الله گلپایگانی بودند، گاهی نیز آیت الله صافی با بنده تماس میگرفتند هم جویای احوال بنده میشدند هم اگر کتابی را نیاز داشتند از من سراغ می گرفتند، یکی از علتهای ارتباط بنده با ایشان و لطفی که به من داشتند این بود که به پدر بزرگوارشان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدجواد صافی بسیار علاقه داشتند و تأکید داشتند که القاب و عناوین ایشان در کتابهایی که مینویسم به خوبی محفوظ بماند.
پدر آیت الله گلپایگانی از شاگردان خاص مرحوم جد ما آقا نورالله نجفی بودند. هم آیت الله ملامحمدجواد صافی گلپایگانی، هم مرحوم ثقه الاسلام (تبریزی که در تبریز اعدام شدند) و هم مرحوم آقا نجفی به مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی اجازه داده بودند و من اینها را در کتابم چاپ کردم و تابلویی هم از این اجازهها درست کردم و به آیت الله صافی هدیه دادم و ایشان تابلو را خیلی دوست داشتند.
در زمان برگزاری کنگره مرحوم آیت الله حاج آقا نورالله در سال ۸۴ و کنگره مرحوم آقانجفی در سال ۹۰ آیت الله صافی گلپایگانی پیام کتبی ارسال کردند و سخنرانی هم داشتند و همیشه زمانی که راجع به بزرگان برنامهای داشتیم ایشان مشوق ما بودند و به همه صورت ما را راهنمود میدادند.
یکی از اهدافی که جد ما داشتند مبارزه با بهائیت بود و آیت الله صافی گلپایگانی به این حوزه توجه بسیار داشتند و مراقبت میکردند، ایشان همانطور که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود فرمودند انسانی واقعا بصیر بودند و حافظه تاریخی بسیار خوبی هم داشتند و به ویژه از پدرشان در خصوص مشروطیت اطلاعاتی کسب کرده بودند که کسی نمیدانست و مسائلی را نقل میکردند که بسیار ناب و خاص بود و کسی مطلع نبود.
مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی نسبت به برخی اشخاص که از رجال بودند و مطرح شده بودند آگاهی و شناختی داشتند که کسی از آن اطلاع نداشتند و به من نسبت به برخی افراد هشدار میدادند و من را آگاه می کردند، که فلان فرد شرب خمر هم داشته و اینها را روشنفکران نقل نمی کنند، حتی گاهی شبهاتی در خصوص برخی افراد مشروطه داشتم با ایشان مطرح میکردم و ایشان با دقت بسیار نسبت به آن نکات آگاه بودند و من را آگاهی میدادند و در خصوص مسائلی که ما با ضرب تحقیق و سختی بسیار کسب کرده بودیم ایشان آگاهی کاملی داشتند.
آیت الله صافی گلپایگانی برخی مسائل تاریخی را تجربی دیده بودند و در زمینه تاریخ نظیر ایشان تنها رهبر معظم انقلاب را سراغ دارم اگرچه آیت الله صافی گلپایگانی برخی مسائل را تجربی دیده بودند، آیت الله صافی در مسأله تاریخ و بصیرت سیاسی بسیار فوق العاده بودند و بصیرت سیاسی ایشان برخاسته از بصیرت تاریخی ایشان بوده است.
یکی از مراکز بهائیت در استان اصفهان در نزدیکی گلپایگان بوده است و مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی حساسیت ویژهای به این موضوع داشتند و مرحوم پدر ایشان خیلی علیه بهائیت کار کرده بودند. رژیم طاغوت و دربار شاه نیز پر بود از بهائیان و آیت الله صافی نیز که از سال ۴۱ به بعد مبارزه با رژیم پهلوی را آغاز کرده بودند و در این زمینه اقدامات بسیار مؤثر و جدی داشتند.
آیت الله صافی هم انقلاب اسلامی را خوب دیده بود و هم امام خمینی را خوب درک کرده بودند و هم آیت الله گلپایگانی را مرتب در خدمتشان بودند و لذا هر زمان که سؤالی در خصوص نظر آیت الله گلپایگانی در این موارد داشتم بنده از ایشان می پرسیدم و ایشان از مواضع اطلاع و آگاهی بالایی که داشتند پاسخ میداند همچنین به واسطه حضور در مناسبی نظیر شورای نگهبان احاطه دقیقی به مسائل حقوقی و قوانین کشور و نهادهایی نظیر مجلس شورای اسلامی داشتند.
آیت الله صافی گلپایگانی شخصیت پرمطالعهای بودند و مجلات و نوشتهها و کتابهای همه جریاناتی که به دست ایشان میرسید را مطالعه میکردند و به همین واسطه آگاهی دقیقی از مسائل جامعه و کشور هم داشتند. ایشان در جریان شناسی و شناخت برخی افراد هم به ویژه شخصیتهایی که در دوران انقلاب اسلامی و یا مشروطه مطرح بودند و از اسرار این دورانها به خوبی اطلاع داشتند و ما را هم راهنمایی میکردند.
مثلا ایشان گزارشهای نظمیه را بررسی کرده بودند و متوجه شده بودند فلان شخص که اسمش در گزارش نیامده و انسان ظاهرالصلاحی در آن زمان بوده و در بیوت مراجع رفت و آمد داشت ولی در حقیقت مشغول ارائه اطلاعات و آمار به نظمیه بوده است ایشان آن فرد را تطبیق داده بودند که چه کسی است. گاهی در برخی کتاب از افراد اسم برده بودم ایشان میگفتند این شخص جاسوس بوده و به نظمیه پهلوی یا رضاخانی گزارش بیوت مراجع را میداده است و این توجه ایشان نشان دهنده دقت و علمیت و حافظه تاریخی ایشان بود و اکنون پس از سالها ما در بررسی اسناد به صحت و دقت نظرات ایشان پی بردهایم.
آیت الله صافی گلپایگانی بسیار انسان منصف و دقیقی در موضع گیری در خصوص افراد بودند حتی در دشمن شناسی هم انصاف داشتند و معتقد بودند در قضاوت افراد در تاریخ باید دقت نظر و انصاف داشت و نکات مثبت افراد را هم در نظر گرفت و مثلا نباید شاه های قاجار را که مبارزه با بهائیت داشتند با شاه پهلوی که سر تا پایش وابسته به بهائیت بود یکی کرد.
ایشان حافظه دقیق و عمیقی در مباحث تاریخی داشتند و حتی کتابی که ۸۰ سال قبل را مطالعه کرده بودند را با جزئیات در خصوص مطالب و نویسنده و مسائل مربوط به آن به خاطر داشتند و اینکه رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود به حافظه تاریخی ایشان اشاره کردند نکته بسیار درست و دقیقی است.
صدای حوزه ـ به نظر شما کنشهای سیاسی آیت الله صافی گلپایگانی با دیگر علما متفاوت بود؟
ایشان اواخر عمرشان نکتهای را مطرح کردند که بعضی جناحهای سیاسی اینگونه تعبیر کردند که ما با دنیا قهریم ولی این موضوع درست نبود، زمانی که ایشان موضع گیری در خصوص ارتباط با دنیا داشتند حدود دوماه از دولت آقای رئیسی میگذشت. فرمایشات ایشان مصداقی داشت که به دولت قبل مربوط بود و در دیدگاه ایشان دولتی که چندماه قبل بر سر کار بوده است مقصر نبود بلکه مقصر دولتی بود که ۸ سال بر سر کار بوده است اما برخی با بازیهای رسانهای تلاش کردند آیت الله صافی را در مقابل نظام و دولت قرار بدهند.
حتی اگر بگوییم دولت ما با دنیا قهر بوده است آیت الله رئیسی همواره مشغول سفر به کشورهای مختلف هستند و مشخصا قهری با دنیا در کار نیست، اما برخی جریانات سیاسی از رویکرد فعال آقای رئیسی در دیپلماسی بین المللی ناراضی و ناراحت هستند و مشخص است موضع گیری و جریان سازی که در خصوص فرمایشات آیت الله صافی گلپایگانی داشتند تلاشی برای انتقام گیری سیاسی از ایشان بوده است، آیت الله صافی همیشه از بازوان توانمند و خیرخواه نظام مقدس اسلامی بودند و البته مانند همه مراجع موضع مستقل داشتند و اینطور نبود که به صورت مطلق همه چیز را تأیید کرده و مشکلات را نبینند.
زمانی روزنامه همشهری مطلبی از آقای جمالزاده منتشر کرده بود که آقای صافی نسبت به این موضوع حساسیت ویژهای داشتند، چرا که جمالزاده کتابهایی داشت که قابل تأیید نبود و بسیار زننده و ناصحیح بودند، ایشان میگفتند چرا روزنامه همشهری به این سادگی این افراد و نوشتهها را ترویج میکند و بسیار نسبت به این جریانات دقت داشتند.
اینکه یک جناح سیاسی بخواهد حرف آیت الله صافی گلپایگانی را مصادره و تحریف بکند قطعا حافظه تاریخی درستی ندارد، ایشان همیشه علیه جریان سکولار و غربگرا موضع گیری داشتند و نمیشود کسی ایشان را مقابل نظام اسلامی قرار بدهد و تلاش کند تاریخ را تحریف کند. مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی یک مرجعی بودند که همیشه همراه نظام بودند و همیشه ایشان از امام خمینی با همین لفظ امام خمینی یاد میکردند در حالی که برخی علما میگویند آقای خمینی یا آیت الله خمینی ولی ایشان همیشه میگفتند امام خمینی و همیشه با احترام از امام و رهبری یاد میکردند در حالی که از برخی مسائل اجرایی و قوانین هم به وضوح و صراحت نقد میکردند و حساسیت درستی نسبت به موضوعات داشتند. ایشان همیشه با رهبر معظم انقلاب مراوده خوبی داشتند و با احترام از ایشان و امام خمینی یاد میکردند و هرگز مقابل نظام و رهبری و امام خمینی قرار نگرفتند.
صدای حوزه ـ خاطرهای هم از آیت الله صافی گلپایگانی در دوران حضور ایشان در شورای نگهبان دارید؟
گاهی نوشتههایی چاپ میشد از سوی محافل مشکوک و جریانهایی یا مطالبی علیه روحانیت منتشر میشد که آیت الله صافی با دقت و حساسیت پیگیر این مسائل بودند، یک نمونه مثلا در موردی کنگره ای برای امام خمینی گرفته شد مطلبی بود من برای آیت الله صافی بردم که به دست امام خمینی برسانند، بعدا از ایشان نتیجه را پیگیر شدم که گفتند خدمت امام رفتم اما اوقات ایشان تلخ بود و صلاح ندیدم بیشتر از این خاطر ایشان را مکدر کنم. مدتی بعد گفتند خدمت امام رفتم آقای اردبیلی، هاشمی و خامنه ای هم بودند جلوی آنها گفتم و نسبت به چاپ این مطالب در کشور اعتراض کردم و امام خمینی نیز دستور دادند با چاپ چنین مطالبی مخالفت شده و از آن جلوگیری بشود.
صدای حوزه ـ به نظر شما مطالبی که در سالروز صدسالگی حوزه علمیه مطرح شد و نسبتهایی که به آیت الله عبدالکریم حائری و آیت الله بروجردی نسبت داده شد اینها با مواضع ایشان تناسب داشت؟
من در مطلبی نوشتم مرحوم آیت الله حائری و آقا نورالله دو سیاست با یک هدف بودند، یعنی در مقابل یکدیگر نبودند بلکه یکی به دنبال حفظ حوزه علمیه و دیگری در مسیر مبارزه مستقیم با رضاخان بوده و هردو در حال مبارزه بودند، لازم نیست مبارزه حتما شکل مستقیم باشد بلکه گاهی مبارزه برای کسب هویت میتواند باشد، مبارزه برای مبارزه یک نظریه مارکسیستی است اما مبارزه برای کسب هویت یک مبنای شیعی دارد، روحانیت شیعه همیشه مبارزه مستقیم نمیکرده است، سازش نیز در دستور کار روحانیت شیعه نبوده است، موضع روحانیت شیعه همیشه استقلال بوده و گاهی مبارزه مستقیم، گاهی حفظ حوزه علمیه و گاهی نوشتن کتاب رویکرد روحانیت شیعه در مسیر مبارزه بوده است.
اینکه یک روحانی علیه بهائیت کار میکند کار سیاسی است، کتاب نوشتن و حفظ حوزه علمیه هم مبارزه سیاسی محسوب میشود، اینکه عدهای در صد سالگی حوزه علمیه حفظ حوزه علمیه که محل ترویج معارف اسلامی است را در مقابل رضاخانی که در حال تلاش برای حذف دین و ترویج سکولاریسم است، مبارزه سیاسی ندانند اشتباه است چون حتما مبارزه نباید به شکل نواب و یا آیت الله کاشانی باشد.
آیت الله صافی گلپایگانی عالمی نبوده است که گوشه نشین باشد، بلکه فعالیتهای فرهنگی داشتند، کتابهای مهمی در خصوص مهدویت داشتند و نشان میدهد که ایشان هدفمند اقدام میکردند و نقطه زن بودند و مانعی مهم در برابر مسیر انحرافات بودند.
خاطرم هست زمانی بتازگی از بیمارستان مرخص شده بودند و میگفتند مطلبی به دست من رسیده است که انحرافاتی داشته و من کلا بیماری خود را فراموش کردم و لازم است که به این نوشتهها و مواضع غلط مقابله و موضع گیری بشود و حتی از من نیز خواستند که جواب بدهم علیه آن مطالب و این درحالی بود که ایشان در حدود صد سالگی و در دوره مریضی بودند که باید دوره نقاهت خود را سپری میکرد.
نمیتوان گفت آیت الله صافی گلپایگانی سیاسی نبود بلکه ایشان کاملا پیگیر مسائل بودند و همیشه نسبت به موضوعات کشور و جامعه حساسیت داشته و رصد داشتند و موضع گیری میکردند.
و نکته دیگری که در آیت الله صافی گلپایگانی بود علیه صوفیه مواضعی داشتند ولی ایشان اهل انزوا و گوشه نشینی هم نبود و تأکید داشت که لازم است مراجع و فقها به عنوان بزرگان جامعه در نظر گرفته شوند، آیت الله صافی میگفتند من عالمی که قیام کرده و کشته شده و شهید است را بالاتر از دیگرانی که منزوی بودند بالاتر میدانم. ایشان عالمی که نهضتی داشته و بدعتی را از میان برداشته است را دارای جایگاهی ویژه میدانستند.
صدای حوزه ـ نکته مهمی وجود دارد که باید در خصوص آیت الله صافی گلپایگانی مطرح کنید؟
مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی زمانی در شورای نگهبان بودند و به عنوان یک مجتهد خیلی صریح نظرات خود را بیان میکردند حتی اگر همسو با امام خمینی نبود ایشان با شجاعت و صراحت نظرات خود را مطرح میکردند، استقلال رأی و شخصیت داشتند ولی این استقلال هرگز باعث نشد موضعی علیه نظام یا ولایت فقیه داشته باشند، حتی اگر موضوعی را قبول نداشتند موضع گیری علیه نظام نمی کردند.
ایشان در مسائل سیاسی اولویتها را میشناختند و استقلال ایشان در مرجعیت علیه نظام نبود بلکه استقلال در راستای حمایت از نظام و کمک به نظام و رهبری بود و منجر به تقابل با نظام نمیشد، ایشان هرکجا باید ورود میکردند و تذکر میدادند ورود میکردند و رویکرد ایشان با نق زدنهای روشنفکرانه و سکولار تفاوت بسیار زیادی داشت، ایشان در مسیر اصلاح امور و تلاش برای دینی شدن مسائل بودند و این متفاوت از تلاش برخی جریانات برای سکولاریزه و غیردینی کردن کشور است.
اینکه گفتند با دنیا قهر نکنید برای حل مشکلات کشور و برداشته بشدن فشار از روی مردم و تثبیت نظام بوده است اما کسی که از این موضع گیری ایشان می خواهد سوء استفاده کند به دنبال افزودن بر تحریمها و مشکلات کشور و ساقط کردن نظام اسلامی و افزودن فشار بر مردم است.
استقلال مرجعیت بسیار مهم است و برای نظام یک فرصت است و البته باید این موضوع را باید به درستی نگاه کرد. بصیرت سیاسی آیت الله صافی گلپایگانی که رهبر معظم انقلاب هم به آن اشاره کردند برخاسته از بصیرت و آگاهی تاریخی ایشان است.
آیت الله صافی گلپایگانی به امام خمینی علاقمند بودند و در عین حال استقلال فقهی و اجتهاد خود را هم حفظ میکردند و این شجاعت در محافل علمی ارزش است اما زمانی که ایشان حرفهای خود را مطرح میکردند همین کسانی که امروز ضد انقلاب و امام خمینی و لیبرال هستند آن زمان انقلابیهای تندرو بودند و مواضع آیت الله صافی را ضد امام تلقی میکردند و درک درستی از استقلال رأی یک مجتهد نداشتند و حتی میگفتند شورای نگهبان ضد امام خمینی است و همین افراد امروز میخواهند از دیدگاههای ایشان استفاده ابزاری داشته باشند.
صدای حوزه ـ آیا آیت الله صافی گلپایگانی شما یا دیگران را به تقلید از خودشان دعوت کردند؟
من از ایشان مسأله میپرسیدم اما هرگز چنین کاری نکردند که بخواهند من از ایشان تقلید کنم یا وقتی سؤال میکردم بپرسند که آیا مقلد ایشان هستم یا خیر، حتی یکبار و اصلا چنین رویهای نداشتند و در عین حال پاسخگوی سؤالات شرعی من و دیگران بودند و منیت و خودمحوری در ایشان راه نداشت.
صدای حوزه – رابطه امام و آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی از نظر ایشان چطور بود؟
وقتی آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی فوت کردند رهبر انقلاب پیام دادند که ایشان یکی از موفق ترین مراجع در امر مرجعیت بودند من فکر میکنم یکی از علتهایی که بیت آیت الله گلپایگانی دچار حواشی نشد و موفق بود و حامی انقلاب و امام خمینی در عین استقلال بود همین حضور ایشان بود.