به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، حجت الاسلام عارف پیردهقان در صفحه شخصی خود در اینستاگرام مطلبی در ارتباط با روحانیت و عمامه منتشر کرده است که در ادامه مطالعه می نمایید:
پرده اول: شاید خطاب به هم صنفی ها …
داشت از کوچه رد می شد، دید چند تا جوون نشستن دور هم و دارن قمار بازی می کنن!
سرشون پایین و مشغول تاس ریختن بودن؛ که رفت نشست کنارشون، سرشونو بالا آوردن ببین کیه نشسته؛ دیدن یه آخوند ریش سفیده!!! جا خوردن و خورد تو ذوقشون
به جوونا گفت: بریزید؛ تاس بریزید و ادامه بدید ولی هاج و واج یه نگاهی به هم کردن!
شیخ گفت: اگه از عمامه ی من خجالت می کشید، برش می دارم (عمامه رو برداشت گذاشت زمین)
دوباره گفت: حالا بریزید! اما جوونا مات شون زده بود که گفت: از عمامه ی من خجالت می کشید؟ از خدا چی؟ از اون خجالت نمی کشید؟ جوونا با همین یه جمله ی خالصانه، شدن نماز خون و از مریدای شیخ رضا سراج !
پرده دوم
آخوند زیاد دیدم، ولی چندتامون برای کمک و هدایت مردم، عمامه هامون رو میذاریم زمین؟! حتی شده یه لحظه، فقط یه لحظه، دست از فیلم بازی کردن برداریم؛ و این غرور آخوندی مون رو بذاریم کنار و با مردم بشینیم صاف و زلال حرف بزنیم؟؟؟
به جای سلام عععععلیکم غلیظ، با مردم رفاقت کنیم و براشون برادری کنیم، مثل پیغمبر حرص و جوش بخوریم برای خوب شدن روح زخمی مردم؟
آآآآآآی مردم! ما آخوند نیستیم بلکه ما ادا در میاریم.
آخوند، یعنی پدر، یعنی برادر، یعنی رفیق، یعنی دلسوز، یعنی بی توقع، یعنی خیرخواه، یعنی دغدغه مند، یعنی طبیب روح، یعنی غصه خور مردم
آخوند یعنی شیخ رضا سراج…
پ ن:
یه استاد داشتم روز اول طلبگی، یه چیزی گفت که هر روز که میگذره، بیشتر بهش می رسم.
گفت: بهترین و دوست داشتنی ترین و مشتی ترین آدما تو این لباسن و در مقابل پدرسوخته ترین و پست ترین آدم ها هم تو همین لباسن!
تو سعی کن دسته اول باشی…