موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست!
پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات
نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر
طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان!
عدالت آموزشی و چالشهای ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی
آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟
کانونهای عظیم تبلیغی؛ مأموریتهای سهگانه و واقعیت امروز
خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت
حوزه علمیه و تابلوی ایست پستمدرنیسم
جامعه از کارِ حوزه بیخبر است
تجلیل مدیران حوزههای علمیه کشور از حماسهآفرینی ملت ایران و تاکید بر حمایت تام از نظام و رهبری
گردهمایی خانوادگی برگزیدگان گروههای تبلیغی استان آذربایجان شرقی
تصمیم های خردی که به وقتش اتخاذ نشده اند!
روحانیت در خط مقدم خدمت/ روحانی و مداح رامشیری نماد خدمت شدند
در تشکیلات دوستان مشهدی و تصوف حوزوی شان، اصل بر تسلیم محض شاگرد عرفان از استاد است. اصل بر تقدم فرامین استاد عرفان بر شرع است. اصل بر عدم نقادی و چون و چرا کردن میباشد. چنانچه در نقد پیشین برخی مصادیق را نقل نمودم.
در آستانه روز خبرنگار، اگر می خواستم لیست خبرنگارانی را تهیه کنم که واجد خصیصه هایی چون تعهد، اخلاص، تلاش برای بهتر شدن و رویکرد حرفه ای و در عین حال علاقهمند و حساس به مبانی دینی و انقلابی باشند، یقیناً نام "محمد رستملو" در بالای آن لیست قرار می گرفت.
استقرار موشکها در فیلیپین، که از نظر جغرافیایی در موقعیتی استراتژیک در دریای چین جنوبی و نزدیکی تایوان قرار دارد، نشاندهنده تقویت حضور نظامی دائمی و هدفمند واشنگتن در این منطقه حساس است.
مرحوم دکتر طهرانچی و سرداران عزیز سلامی، حاجیزاده، باقری و مردم شریف ما مصداق آیه سوره احزاب هستند که میفرماید بر هیچ قدرتی جز خداوند متعال تکیه نمیکنیم.
وجود استقبال فراوان طلاب از کلاسهای ایشان و اثبات سطح علمی بالا، تلاش برای اخذ مجوز رسمی با مخالفتهای غیرمستند و فشارهای غیردانشی مواجه شده است. در حالی که دروس کممخاطبتر و با سطح پایینتر بهراحتی رسمی میشوند، درس پرمحتوای ایشان بدون دلیل علمی معتبر، از رسمیت محروم مانده است.
از ابتدا بارها بیان شده بود که هدف از نقدهای ارائه شده توسط حقیر اثبات حلیت یا حرمت موسیقی نیست (بلکه اصلاً خود را در جایگاهی نمیدانم که در این مسأله فتوا و نظر داشته باشم) و نقدها ناظر به عملکرد و روش بحث آقای فلاحتی است؛ از طرفی جنس دروغها و تحریفات و اشتباهات بهقدری واضح است که برای بررسی آن نیازی به تخصص نیست.
در اجتماع اخیر که با هدف حمایت از همایش مونیخ برگزار شد، تنها حدود ۵۰ نفر حضور یافتند. این همایش، که به جز چند چهره هنری حامی این فرد و معدودی چهرههای ناشناخته و احزاب گمنام، فاقد هرگونه سخنران یا مشارکتکننده برجسته بود، حتی از همراهی همپیمانان پیشین خود در سال ۱۴۰۱ نیز بیبهره ماند.
در این اوضاع هولناک اگر انبیای الهی همچون حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) حضور داشتند آیا مشاهده این همه رنج و مصیبت را تحمل می کردند؟ یا صرفا نظاره گر این نوع رویداد های خشن و غیر انسانی بودند و هیچ گونه واکنشی از خود نشان نمی دادند؟
نکته مهم و نگرانکننده این است که برخی میخواهند با همین وضعیت موجود حوزه، تبلیغ را به اولویت اول حوزه تبدیل کنند؛ در حالیکه این نگاه از اساس اشتباه است!
اگر چه بحث ما در مشهد با آقای وکیلی در باب حلیت یا حرمت موسیقی بوده است لکن بنظر این تقابل، بسیار عمیق تر و گفتمانی تر از این هاست. چرا که در واقع، سخن پیرامون دو منظر فقاهی به نصوص دینی در بسیاری از مباحث اجتماعی اسلام میباشد.
اگر حوزه علمیه نتواند کارکرد تصویرسازی از دین را بهدرستی ایفا کند، برای او رقیب بیرونی ایجاد میشود. به باور من، بازسازی دینی در جامعه شروع شده، اما نه توسط روحانیت!
با رشد دولت مدرن، بسیاری از کارکردهای سابق از دست رفت. طبیعتاً هنگامی که جامعه به این نهاد احساس نیاز نکند، منزوی شدن برای او امری طبیعی بهحساب میآید.
ذهنیت اولیه کسانی که وارد حوزه میشوند، یک ذهنیت تبلیغی است. اما هنگامی که افراد وارد میشوند، در مییابند که مسیرشان ساده نیست. در طلبگی نیز باید از خیلی چیزها بگذرید. یک سری اتفاقات در جوانی هست که وقتی طلبه میشوید، از آنها میگذرید. این گذشت به طور غیرارادی رخ میدهد.