• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024
کل اخبار 6317اخبار امروز 0
14
یادداشت؛

داستان امتحانات شفاهی حوزه…!

  • کد خبر : 43766
  • 11 دی 1401 - 14:45
داستان امتحانات شفاهی حوزه…!
بعد از ورود به درس خارج اگر فکر کرده‌اید مثل گذشته سنوات تحصیلی را ادامه می‌دهید و سر وقت می‌توانید بالاخره از سایت امتحان شفاهی به سختی نوبتی بگیرید و امتحانی دهید، اشتباه کرده‌اید!

به گزارش صدای حوزه، حمید رضا باقری طی یادداشتی به بررسی موضوع امتحانات شفاهی حوزه های علمیه پرداخته است که در ادامه می خوانیم:

ثبت سابقه تحصیلی

در حوزه طلبه بعد از پایه سوم باید امتحان شفاهی پایه سوم را بدهد اما اگر نداد هیچ اتفاقی نمی‌افتد درس خود را ادامه می‌دهد و در سال‌های بعد مثلا پنجم و ششم امتحان می‌دهد.

در پایه ششم هم باید امتحان شفاهی پایه ششم را بدهد اما اگر نداد باز هیچ اتفاقی نمی‌افتد و درس خود را ادامه می‌دهد و در سال‌های بعد مثلا هفتم و هشتم امتحان خود را  می‌دهد.

فقط تا امتحان شفاهی را ندهید مدرک سطح ۱ (معادل فوق دیپلم) را نمی‌گیرید طلبه هم می‌گوید فعلا که نیازی به آن ندارم و خیلی‌ها آن را عقب می‌اندازند. مشکلی هم در ثبت سابقه تحصیلی برایش پیش نمی‌آید.

در پایه هشتم هم باید امتحان شفاهی بدهد تا مدرک سطح دو (معادل لیسانس) را بگیرید و باز القصه همان.

در پایه دهم باید امتحان شفاهی به علاوه پایان نامه را بدهید تا مدرک سطح سه (معادل فوق لیسانس) را به شما بدهند.

اما اگر مدرک را فعلا نمی‌خواهید مشکلی نیست و درس خارج را ادامه می‌دهید.

تا اینجای قصه ظاهرا یک روال مشخص و ثابت مثل گذشته داشت.

اما بعد از ورود به خارج یکباره قصه عوض می‌شود و شما بی‌خبر از همه‌جا!

اگر فکر کرده‌اید مثل گذشته سنوات تحصیلی را ادامه می‌دهید و سر وقت می‌توانید بالاخره از سایت امتحان شفاهی به سختی نوبتی بگیرید و امتحانی دهید، اشتباه کرده‌اید!

کی خبر می‌شوید روال عوض شده است؟ وقتی برای امتحان شفاهی سال اول خارج اقدام می‌کنید تازه می‌فهمید ممکن است سال‌ها درس خارج شما فقط شهریه حلال کن بوده است نه اعتبار علمی و سابقه ثبت شده برای اخذ مدرک!

اگر ده سال هم درس خارج رفتید برخلاف گذشته دیگر از سوابق تحصیلی شما حساب نمی‌شود.

در سایت حوزه وقتی می‌خواهید برای امتحان شفاهی اقدام کنید تنها قیدی که آورده است این است که امتحان شفاهی خارج، بعد از گذشت یک سال از اتمام پایه دهم صورت می‌گیرد.

(تذکری هم داده نشده است که منظور از اتمام پایه دهم اتمام کتبی و شفاهی باهم است نه مثل گذشته اتمام امتحانات کتبی کافی باشد.)

طلبه بی‌نوا هم بی‌خبر! تصور می‌کند مثل گذشته روال چنین است که اشکال ندارد امتحان شفاهی پایه ده را مثلا سال دوم خارج دهد و فکر می‌کند سوابق تحصیلی او مورد خدشه قرار نمی‌گیرد اما بعدا که اقدام می‌کند معلوم می‌شود روال عوض شده و تذکری هم داده نشده!

می‌گویند ما نوشته‌ایم بعد از اتمام پایه ده امتحان را می‌گیریم! خب باشد نتیجه این حرف این است که من مثلا امتحان خارج سال اولم را یک سال با تاخیر بدهم و مدرکم را یک سال با تاخیر بگیرم نه اینکه یک سال سابقه تحصیلم کلا حساب نشود! و نتوانم آن از آن سال امتحان خارج دهم.

اصلا حکمت این تغییر قانون در مقطع خارج چیست؟ چرا قبلا چنین نبود؟ چرا به طلبه این را نمی‌گویید که از اینجا به بعد قصه عوض شده است و استصحاب قوانین سابق را نکن؟!

بعد می‌خواهند طلبه زود سوابقش را کامل کند و مدرکش را بگیرد و جایی مشغول شود!

یک سال با اینکه طلبه تحصیل کرده است او را از ثبت سوابق تحصیلی محروم می‌کنید؟! طلبه این قوانین آموزشی نانوشته را از کجا باید مطلع شود؟ چرا موقع ثبت درس این تغییر روال را به او متذکر نمی‌شوید؟

 نابرابری در ممتحنین

یک پیشنهاد ساده برای امتحانات شفاهی حوزه این است که هرکس نزد استاد خود امتحان شفاهی را بدهد یا اگر استاد فرصت گرفتن امتحان شفاهی را ندارد افراد با سابقه‌ای از درسش را معرفی کند تا طلبه نزد آن افراد که بر مباحث درسی مسلط هستند امتحان شفاهی خود را بدهد.

این کار فرصتی فراهم می‌آورد که افراد حاضر در دروس خارج سطح بندی شوند و عملا به تشکیل دروس تمهیدیه خارج و معرفی و تکریم فضلای درس کمک شود.

همچنین وقتی طلبه نزد فلان استاد فاضل حاضر در درس می‌رود و با او پیوند برقرار می‌کند می‌تواند در مباحث دیگر هم از او استفاده کند و مثلا وقتی آن فرد فاضل می‌بیند طلبه در برخی بخش‌ها ضعیف است به بهانه امتحان شفاهی از او می‌خواهد بیشتر کار کند و او را راهنمایی می‌کند تا در مراجعه بعدی از او امتحان مجدد بگیرد و جالب اینجاست که روال دروس سنتی حوزه هم چنین بوده است.

اما در حال حاضر با مدل کنونی که طلبه نزد عزیزانی امتحان می‌دهد که نه او را دیده‌اند نه جز کلیاتی از موضوع درس او چیزی می‌دانند و ممکن است مثلا استاد طلبه رویکرد کلامی قویی در درس داشته و ممتحن عزیز رویکرد رجالی قوی! یا استاد طلبه موضوعات جدیدی را بحث کرده باشد که ممتحن عزیز اصلا جزو رسالت فقه نمی‌داند! و حتی اگر خود استاد خارج هم بخواهد نزد این ممتحنین عزیز امتحان دهد او را رد کنند!

طلبه وقتی درس را نزد کسی می‌خواند و امتحان را نزد کس دیگری می‌دهد نیازی به ارتباط مستمر و محکم با استاد خود ندارد و همه طلاب درس هم در یک سطح دیده می‌شوند.

حساب و کتاب طلبه جای دیگری است و معلوم نیست اساسا چیزهایی از او بخواهند که او خوانده است!

حال فکر می‌کنید این پیشنهادها و فواید گفته شده به ذهن عزیزان نرسیده است؟

خوب است بدانید که در حال حاضر چند درس خارج مطرح حوزه و در چند مؤسسه فقهی روال مذکور برقرار است و طلبه نزد استاد خود یا افرادی که استاد معرفی می‌کند امتحان می‌دهد.

مشکل اینجاست که این روال و فرصت نابرابر فقط برای افراد خاص حاضر در این دروس است و بقیه باید به مذبح بروند تا جماعتی بی‌کار نمانند!

 مدیریت با احساس مسئولیت بالا

این مورد فقط مربوط به حوزه نیست مربوط به دولت و بسیاری از نهادهای دیگر ما هم است که اجازه ظهور و بروز خلاقیت‌ها را نمی‌دهد.

یک مدل مدیریت این است که شما می‌خواهی برای همه چیز از صفر تا صد الگوی واحدی ارائه کنی و همه را در آن الگو بچپانی و بعد آن‌ها را هم با یک شکل واحد ارزیابی کنی.

وقتی چنین شدی مجبوری عوض همه کار کنی و بار همه روی دوش شماست و عملا کارها قفل می‌شود و کمر شما زیر فشار می‌شکند.

مثلا دولت می‌خواهد برای همه مردم خانه بسازد! رقم یک میلیون دو میلیون؟ چهار میلیون!

خودش چند دولت مستقل می‌خواهد برای این ‌کار! مردم باید بنشینند نگاه کنند تا دولت چهار میلیون خانه بسازد! کمرش می‌شکند و آخر هم ساخته نمی‌شود. اما می‌تواند مثلا مجوز تغییر کاربری را راحت دهد و آب و برق برساندو فرصت دهد تا مردم خودشان بسازند.

حداقل‌هایی را مشخص کند مسیر را تسهیل کند و نظارت همین.

در این روش شما فرصت می‌دهی بقیه به میدان بیایند و هر کس خلاقیت‌هایش را بکار گیرد و خودش کار کند.

حکایت مدیریت در حوزه هم با همین مشکل مواجه است، عمدتا جز در چند مورد محدود همه باید یک کتاب مشخص را بخوانندو لااقل انعطاف ندارد که بشود دو یا چند کتاب محدود برای یک سرفصل و علم! همه هم باید در یک جای مشخص و توسط افراد ثابت امتحان خود را بدهند.

در حالی که ذوق‌ها و سلیقه‌ها متفاوت است ممکن است برخی رویکرد عقلی زیادی دارند و برخی رویکرد کلامی و رویایی و یا برخی مسلک‌های مختلفی در فقه و اصول داشته باشند.

مدیریت حوزه می‌تواند به آن مسلک‌هایی را که معتبر می‌داند فرصت دهد خودشان برای خودشان خلاقیت نشان داده و قسمت‌هایی از مسیر را طراحی کنند و خودشان علم‌آموز خود را ارزیابی کنند.

اما در وضع موجود همه باید از یک فیلتر واحد که ممکن است هیچ تناسبی با مسلک علم آموز  نداشته باشد عبور کنند و ارزیابی شوند.

چرا؟ چون سبک مدیریت حوزه طوری نیست که اجازه دهد خلاقیت‌ها ظهور و بروز پیدا کند و انعطاف بخرج دهد، می‌خواهد عوض همه کار کند.

شانس طلایی

در ارزیابی همیشه باید سرجمع و میانگین‌گیری کرد و هرچقدر بازخورد بیشتری گرفته شود نتیجه‌ای که از میانگین گرفته می‌‌شود دقیق‌تر است.

در وضعیت فعلی نظام ارزیابی طلبه، پس از اینکه طلبه یک سال در دو درس خارج شرکت می‌‌کند در دو زمان پنج دقیقه‌ای طلایی او را ارزیابی می‌کنیم.

در این زمان طلایی ممکن است ممتحن از مباحثی سوال کند که اصلا شما روی آنها کار نکرده‌ی و اگرچه روی مباحث دیگری زیاد کار کرده‌اید ولی به هر حال شما بی‌سواد و ضعیف تلقی می‌شوید.

فرض کنید دو طلبه یکی ۱۹ مساله را بلد است و دیگری فقط یک مساله غیر از از آن ۱۹ مساله. اگر از این دو طلبه ۲۰ سوال شود که شامل آن ۱۹ مساله و یک مساله است اولی ۱۹ می‌گیرد و دومی ۱ اما اگر فقط یک یا دو سوال شود و یکی از این دو سوال از غیر از ۱۹ مساله باشد اولی صفر و دومی ۲۰ یا اولی ۱۰ و دومی هم ۱۰ می‌شود.

جادوی امتحان شفاهی فعلی حوزه  که بسیاری از طلاب از آن گله‌مند هستند و برخی بدون استحقاق ۲۰ می‌آورند و برخی علی‌رغم کار و تلاش نمره پایین، از این الگو پیروی می‌کند.

۵ دقیقه طلایی و دو سوال طلایی که معمولا هم در تمام امتحانات شفاهی چه فقه و چه اصول یکی از ادبیات است و ادبیات دان‌ها همیشه حداقل ۱۰ را می‌آورند.

پس یا تعداد ارزیابی را باید افزایش داد و یا تعداد سوالات ارزیابی.

نکته بعد اینکه اساسا ممکن است کسی نتواند خوب مطلبی را بیان کند اما آن را فهمیده باشد و بتواند مثلا  تحقیق خوب و درستی در آن زمینه انجام دهد و یا کسی نتواند بداهه گوی خوبی باشد اما بعد از دقت و تمرکز بتواند خوب جواب دهد.

در امتحان شفاهی حوزه فقط افرادی که بیان قوی دارند و بداهه گوی خوبی هستند نمره خوبی خواهند داشت و بقیه خیر.

پس بایست ملاک‌های ارزیابی را متنوع‌تر کنیم مثلا به مقاله نویسی در موضوع درس، تقریر نویسی با ملاک‌هایی که مشخص باشد نیز به عنوان ملاکی برای ارزیابی علمی طلبه توجه کنیم.

بیشتر بخوانید:

گونه‌های «سکوت» در حوزه‌های علمیه

 

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=43766

مطالب مرتبط

18شهریور
نشست علمی بررسی ابعاد تاریخی، اجتماعی دهه محسنیه
دیروز، به همت مجمع خطبای اصحاب الصاحب برگزار شد؛

نشست علمی بررسی ابعاد تاریخی، اجتماعی دهه محسنیه

05شهریور
جزئیات برنامه‌های آموزشی حوزه علمیه قم
طلاب به دقت این خبر را بخوانند؛

جزئیات برنامه‌های آموزشی حوزه علمیه قم

29خرداد
وسط این سیستم اداری فشل، چطور برترین حوزه را انتخاب می کنید؟!
واکنش ها به خبر انتخاب برترین حوزه علمیه کشور؛

وسط این سیستم اداری فشل، چطور برترین حوزه را انتخاب می کنید؟!

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۲
  1. باسلام و عرض تشکر بابت مطلب خوبی که نوشتین
    متاسفانه در مطلب بالا یه موضوع مغفول مانده و آن هم اصل وجود امتحان شفاهی است
    بنده معتقدم اصل این روش منسوخ مال عهد قجر لزوم نداره و روش ها و راه های به روز تری برای تشخیص صلاحیت علمی طلاب وجود داره
    ولی قصه همونه که نوشتین صدهزارتا طلبه باید ذبح بشن که عده ای بیکار نمونن

  2. خب این باکس نظر دهی رو حذف کنین راحت تره که تا آدم بیاد نظرش رو بده بعد منتشر نشه
    دمتون گرم

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.