این مهارت باعث می شود که فرد بتواند به صورت کلامی یا غیر کلامی و متناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت خود را بیان کند. به عبارت دیگر فردی که دارای این توانایی است، می تواند نظرها، عقاید، خواسته ها، نیاز ها و هیجان های خود را ابراز کند و در مواقع ضروری از دیگران کمک بخواهد.
لازم به ذکر است که یکی از عوامل مهم در یک رابطه ی سالم، درخواست کمک از دیگران در مواقع ضروری است.
انسان ها سه نیاز بنیادی دارند. نیاز به شایستگی، خود مختاری و نیاز به داشتن ارتباط با دیگران. شاخصه انسان سالم علاقه اجتماعی به دیگران و میل به برقراری رابطه است. اما ارتباطات اجتماعی در عین اینکه مزایای زیادی دارد، گاهی هم ممکن است دردسرهایی درست کند. مثلا اینکه درشرایطی رفتار دیگران ممکن است موجب خشم ما شود، گاهی در روابط خود ممکن است دچار تعارض شویم یا حتی در رابطه ای به بن بست برسیم.
سال ها پیش یکی از روان شناسان برای شبیه سازی این موضوع از یک مثال استفاده کرد. او روابط انسان ها را به زندگی جوجه تیغی ها تشبیه کرد. جوجه تیغی ها در فصل زمستان برای اینکه از سرما در امان بمانند باید تا حد ممکن به هم نزدیک شوند، این کار باعث می شود تا گرمای مناسبی تولید شود و سرما آن ها را اذیت نکند ولی باعث آسیب رساندن به بدنشان هم می شود چرا که تیغ ها باعث زخمی شدن پوست آن ها می شود. روابط ما هم همین طور هستند. همان قدر که به داشتن رابطه نیازمندیم، گاهی همین رابطه برای ما دردسر ساز می شود.
منظور از ارتباط موثر در واقع مدیریت کردن همین مشکلات است. اینکه بتوانیم احساس خود را به طرز صحیحی به طرف مقابل ابراز کنیم و یا مثلا مشکلات خود با دیگران را به شیوه برد – برد حل کنیم.
موانع برقراری ارتباط موثر
در برقراری ارتباط موثر با دو مسئله رو به رو هستیم:
- توانایی برقراری ارتباط موثر
- آگاهی داشتن از اصول ارتباط موثر
گاهی انسان ها نحوه برقراری ارتباط را می دانند ولی توانایی برقراری ارتباط را ندارند. دلیل این موضوع وجود یک سری مشکلات شخصیتی است که توانایی ارتباط موثر را از انسان می گیرد که در ادامه توضیح داده می شود.
خلق افسرده: شخصی که افسرده است دچار انزوای اجتماعی می شود و کمیت و کیفیت رابطه هایش به طرز محسوسی کاهش پیدا می کند.
اضطراب: افرادی که اضطراب زیادی را تجربه می کنند، از روابط اجتناب می کنند یا بر عکس به دلیل اضطراب زیاد ممکن است وارد حریم خصوصی افراد شوند.
شخصیت پارانوئید یا شکاک: این افراد رابطه کارآگاهی دارند و دائما در حال کنترل دیگران هستند. مدام فکر می کنند که سایرین در حال نقشه کشیدن برای آنها هستند و قصد دارند به آن ها صدمه بزنند.
شخصیت خود شیفته: این افراد رابطه فرماندهی دارند، به حالت دستور و تحکم با دیگران ارتباط برقرار می کنند.
افراد وابسته: این افراد در رابطه بیش از حد دچار وابستگی می شوند و برای خود و دیگران مشکلاتی درست می کنند.
شخصیت اسکیزوئید: شخصیت اسکیزوئید به شخصیتی گفته می شود که کاملا انزوا گزین است. این افراد در واقع هیچ میلی به برقراری ارتباط با دیگران ندارند.
در مواردی که با مشکلات بالا روبه رو هستیم باید با مشاوره و روان درمانی این مسئله رو حل کنیم تا بتوانیم به سطح مناسبی از ارتباط موثر برسیم. اما گاهی انسان ها از سلامت روان برخوردار هستند ولی از چگونگی برقراری ارتباط موثر اگاه نیستند. یعنی توانایی دارند ولی آگاهی ندارند.
اصول برقراری ارتباط موثر
برقراری ارتباط موثر و کارآمد شامل ۳ اصل اساسی می باشد. شما علاوه بر شناسایی موانع برقراری ارتباط موثر باید این اصول را به خوبی بدانید و در ارتباطات خود به صورت عملی از آنها استفاده کنید. این سه اصل شامل:
اصل اول: برای برقراری رابطه پیشگام شوید
برای برقراری یک ارتباط باید یاد بگیریم پیشگام شویم و یا به اصطلاح خودمان سر صحبت را باز کنیم یا مواقعی پیشنهاد دوستی بدهیم. اما گاهی موانعی وجود دارد که مانع از این کار می شود. در مقاله خود آگاهیاز یک مثلث شناختی صحبت کردیم و مفهوم باورهای بنیادین – خطاهای شناختی و افکار خود کار منفی را توضیح دادیم. گاهی همین موارد مانع از پیشگام شدن ما می شود. این افکار مواردی از این دست هستند:
ممکن است مرا تحویل نگیرند.
شاید دوست نداشته باشد با من رابطه داشته باشد.
چرا من اول باید رابطه برقرار کنم.
دلیلی برای شروع رابطه ندارم.
اگر پشیمان شدم چه طور قطع رابطه کنم.
حتما طرف مقابل دوست ندارد، رابطه شروع شود.
چه طوری شروع کنم؟ ممکنه این بار هم شکست بخورم.
ممکنه فکر کنه دارم چابلوسی می کنم.
این افکار در روابط ما اختلال ایجاد می کنند. برای توضیح بیشتر از مفهوم پیشگویی خودکام بخش استفاده می کنم. پیشگویی خود کام بخش سازه ای است که در روان شناسی اجتماعی مطرح شده است. پژوهشگران برای اینکه نقش افکار و پیش داوری انسان را در روابط نشان دهند یک موقعیت آزمایشی را طراحی کردند. در این موقعیت یک فرد که بسیار شخص صمیمی و برون گرایی هست در یک اتاق می نشیند و مسئول یک مصاحبه شغلی است . این فرد از هدف آزمایش بی اطلاع است.
در بیرون از اتاق سه نفر در انتظار هستند. دو نفر همدست آزمایش گر و یک نفر بی اطلاع از هدف آزمایش. نفر اول داخل اتاق می رود و هنگام خروج به سایرین می گوید شخص مصاحبه کننده بسیار فرد بد اخلاق و عبوسی است. نفر دوم هم همین گفته را تکرار می کند. وقتی شخص سوم که در واقع بی اطلاع از هدف آزمون است و داخل می رود ، رفتاری خشک و رسمی نشان می دهد ، متعاقب همین رفتار نیز شخص مصاحبه گر رفتاری رسمی تر نشان می دهد . در حالیکه در واقع این طور نبوده و تحت تاثیر شخص مقابل رفتار خود را تغییر داده است.
در واقع ما تحت تاثیر یک سری پیش داوری در روابط خود عمل می کنیم، دیگران نیز تحت تاثیر قرار گرفته و رفتار شان متفاوت می شود، این تغییر رفتار باعث می شود ما فکر کنیم که پیش داوری های ما درست بوده است . به این موضوع پیش گویی خود کام بخش گفته می شود. مثلا شخصی فکر می کند که دیگران دوست ندارند با او رابطه داشته باشند، به همین دلیل از دیگران کناره گیری می کند، سایرین نیز با مشاهده این رفتار دقیقا همین فکر را در مورد وی می کنند که او دوست ندارد با ما رابطه داشته باشد و ارتباط خود را کم تر می کنند و شخص تصور می کند که افکار او درست بوده است.
برای پیشگام شدن باید موانع شناختی که مانع می شود را بشناسیم و آن را برطرف کنیم.
اصل دوم: بشناسید و اجازه دهید شناخته شوید
منظور از شناخت، شناخت دنیای روانی انسان ها است. این شناخت لایه لایه است و باید اجازه دهیم تدریجی اتفاق بیفتد. ابتدا از لایه های سطحی تر تا کم کم به لایه های عمیق تر برسیم. این فرایند هم در مورد خودمون باید اتفاق بیافتد و هم در مورد دیگران. ابتدا باید نقاط ضعف و قوت خودمان را بشناسیم و سپس نقاط ضعف و قوت دیگران را . در برقراری یک ارتباط موثر بسیار مهم است که ویژگی های طرف مقابل را بشناسیم و با استفاده از همین ویژگی ها روابط خود را مدیریت کنیم.
اصل سوم: بکوشید از رابطه خود محافظت کنید
وقتی نهالی را می کاریم خیلی حساس است. با هر بادی ممکن است آسیب ببیند. روابط ما هم همانند یک نهال به مراقبت احتیاج دارد. این مراقبت همیشگی است. حفاظت از رابطه به توانایی و آگاهی احتیاج دارد. هر دو این عوامل در حفاظت از رابطه مهم است. در ادامه به برخی از مواردی که به حفاظت از رابطه کمک می کند اشاره می شود.
- محبت کردن: محبت کردن به برقراری یک ارتباط موثر کمک می کند. البته نوع این محبت باید متناسب باشد. نکته دیگر این است که همه انسان ها تعریف یکسانی از محبت ندارند. به همین دلیل گفته شد که باید شناخت صحیحی از یکدیگر داشته باشیم و بدونیم تعریف طرف مقابل از محبت چیست. گاهی از دید یک خانم گل خریدن همسرش برایش معنی محبت کردن می دهد و گاهی یک دوست انتظار دارد بدون قضاوت فقط به حرف هایش گوش کنیم. پس یادمان باشد که قبل از محبت کردن ابتدا بدانیم از دید طرف مقابل محبت یعنی چی.
- حفظ احترام در روابط: اهمیت این موضوع بر هیچ کس پوشیده نیست. علت توهین احساس منفی متراکم شده است. یعنی نتوانسته ایم احساسات منفی را به طرز صحیحی ابراز کنیم. یکی از عوامل موثر در کنترل خشم ابراز صحیح احساسات است که در ادامه توضیح داده می شود.
- سرمایه گذاری در روابط : وقتی به دنبال روابط صمیمی هستیم، باید برای آن سرمایه گذاری کنیم. یک راه سرمایه گذای خلق تجربه های لذت بخش و مشترک است. مثلا مادری که به دنبال صمیمیت با فرزند نوجوان خود است می تواند زمانی را به یک فعالیت لذت بخش که مورد علاقه پسرش است اختصاص دهد. مثل تماشای فوتبال. یا ورزش کردن یک پدر با فرزند. این تجربیات مشترک در صمیمی شدن روابط بسیار بسیار موثر هستند.
نحوه صحیح ابراز احساسات:
- توصیف رفتار مقابل
- بیان احساس
- بیان فکری که زیر بنای احساس است.
- بیان درخواست. بیان درخواست باید مثبت باشد و عینی .
مثلا وقتی خانمی از اینکه همسرش دیر به خانه آمده است عصبانی است برای ابراز صحیح این خشم می تواند از این گفت و گو استفاده کند :
وقتی دیر به خانه می رسی ( توصیف رفتار مقابل)، من نگران می شوم ( بیان احساس)، فکر می کنم که اتفاق بدی ممکن است برایت افتاده باشد ( بیان فکر زیربنایی) لطفا از این به بعد اگر قرار است دیر به خانه بیایی به من اطلاع بده (بیان درخواست به صورت مثبت و عینی )
این گفت و گو می تواند در موقعیت های مختلف تعمیم پیدا کند . در مواجهه با یک دوست، همکار و … اما نکته مهم این است که باید حتما تمرین کنیم تا بتوانیم در شرایط خاص این دیالوگ را به کار ببریم.
این نحوه مکالمه فواید زیادی دارد. از جمله اینکه خشم یا هر احساس منفی دیگه ای را به طور ساده بیان کرده ایم. از همه مهم تر اینکه تحت تاثیر احساس منفی خود به طرف مقابل توهین نکرده ایم و کیفیت رابطه تخریب نشده است. همین طور طرف مقابل دقیقا می فهمد که ما از او چه انتظاری داریم.
مواردی که در بالا ذکر شدن خلاصه ای از اصول مهم در برقراری یک رابطه موثر می باشد. اما باید یادمان باشد که هر مهارتی نیاز به تمرین کردن دارد و مواردی که گفته شد نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برای کسب مهارت ارتباط موثر ، هر یک از اصول گفته شده را گام به گام تمرین کنید تا به تدریج بتوانید مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.