به گزارش صدای حوزه، حسن خجسته، استاد دانشگاه و معاون اسبق صدای جمهوری اسلامی ایران، طی نشستی به بررسی سپهر رسانهای ایران پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
خجسته در ابتدای سخنان خود بیان کرد: «سپهر رسانهای ایران با همهجای دنیا متفاوت است، البته دلایل مهمی هم دارد و یکی از آنها این است که جمهوری اسلامی ایران، ایدههای جدیدی دارد. من یک سندی برای سال ۲۰۰۳ یا ۲۰۰۴ با عنوان «آینده رسانهها» دارم. سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ سال مهمی پس از جریان ۱۱سپتامبر و حمله آمریکا به عراق بود. از آنطرف نیز القاعده بخش مهمی در دنیا داشت و طالبان در شرق ما بسیار صاحب قدرت بود و گاهی تا داخل ایران نفوذ میکرد. از طرف دیگر هم یک جریان دینی قدرتمندی نیز توسط جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته بود. در این سند آمده بود که در آینده با دو جنگ ایده و روایت مواجه هستیم.»
وی گفت: «در دنیا دو جریان مهم رسانهای وجود دارد که یکی جریان جاری و دیگری نیز رسانههای جایگزین هستند که این رسانههای جایگزین انواع متفاوتی دارند و یکی از آنها آنتیمدیا، یعنی رسانههای مخالف جریان اصلی هستند که زورشان نسبت به رسانههای اصلی کم است، به این معنا که رسانههای جریان اصلی میتوانند واقعیتهای جهانی را شکل بدهند. درواقع اینکه گفته میشود، دنیا لبریز از واقعیت رسانهای است، به همین دلیل است.»
در چه سپهر رسانهای زندگی میکنیم؟
به گفته استاد دانشگاه و معاون اسبق صدای جمهوری اسلامی ایران، پیش از هر چیزی باید فهم کنیم که در چه سپهر رسانهای زندگی میکنیم و این سپهر در کشور ما حداقل سه گروه رسانهای دارد؛ نخست، رسانههایی که با ما در راهبردها و تاکتیکها همراه هستند، دوم رسانههایی که کاری با ما ندارند اما بهدنبال مشتری، کار و تبلیغ هستند و ممکن است مخاطب ما را ببرند و گروه دیگر رسانههایی هستند که با ما رقابت دارند و ممکن است در مخالفت اساسی با ما باشند و هیچجای دنیا سپهر رسانهای شبیه ما نیست؛ حال در سپهر رسانه، روایتگری معنا پیدا میکند یعنی ممکن است در یک موضوع ما سه روایت داشته باشیم و روایت نیز بهمعنای چگونگی بیان داستان یا قصه است.»
خجسته توضیح داد: «فوکو، فیلسوف چپ تند غربی قبل از انقلاب به ایران آمد و به دانشگاه تهران رفت. فوکو بعد از حضور در ایران در بررسی شکلگیری انقلاب در کشور میگوید که در انقلاب جمهوری اسلامی ایران فقط امام خمینی(ره) نقش دارد و هیچکس دیگری در آن نقشی ندارد که بعدها طرح کودتا ریخته شد.»
این استاد دانشگاه در ادامه نقل های مطالب از نظرات غربی ها اظهار داشت: «برژینسکی نیز در کتاب خود میگوید که اگر آمریکا میخواهد در قرنهای آینده از هر لحاظ برتری داشته باشد، باید ۵ نقطه را در دنیا کنترل کند که به ترتیب شامل چین، کرهشمالی، فلسطین، ایران و روسیه میشود. در این سند تاکید شده است که یکبار مرزهای اندیشهای ایران در قالب حزبالله لبنان و… به بیرون از این کشور درز کرده است و اگر برای بار دوم نیز این اندیشهها صادر شود، دیگر این اندیشه برگشتناپذیر است و تقریبا راههای رهبری آمریکا بر دنیا بسته میشود و آمریکا باید مساله ایران را تا سال ۲۰۰۷ حل کند وگرنه از سال ۲۰۱۵ بهبعد دیگر رهبر دنیا نیست.»
خجسته در پایان عنوان کرد: «یک چهارچوب کلانی هست که این چهارچوب کلان جهت روایت را تعیین میکند. به قول چامسکی که میگفت نظام آموزشی آمریکا ضدکمونیست تربیت میکرد؛ یعنی هر خبرنگاری که در آمریکا تربیت میشد، با چرخش دوربینش بهدنبال ضعفهای نظام کمونیستی میرفت و غیر از آن چیز دیگری نمیفهمید و از دهه ۸۰ به بعد ضداسلام شده است یعنی آمریکا خبرنگاران ضداسلام تربیت میکند؛ پس زمینههای روایتگری جدید فراهم میشود.»