• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
کل اخبار 6317اخبار امروز 0
8
دو قطبی‌سازی حجاب که این روزها رنگ و بویی جدید به خود گرفته است؛

نقطه بحران مردم و حکمرانان در مواجهه با مسئله «حجاب» کجاست؟

  • کد خبر : 30950
  • 19 آبان 1400 - 12:53
نقطه بحران مردم و حکمرانان در مواجهه با مسئله «حجاب» کجاست؟
اصولاً مردم به آن چیزی رغبت و تمایل پیدا می‌کنند که حس همگانی بودن و رسیدن به توفیق، آرامش و منافع پایین به بالا در جامعه را از آن دریافت کنند. اما این ماجرا در حال حاضر کاملاً در کشور برعکس شده است!

به گزارش صدای حوزه، سال‌هاست بر سر نوع پوشش و حجاب خانم‌ها در کشور دعواست. از ابتدای انقلاب تا یکی دو سال بعد از خاتمه جنگ تحمیلی حجاب و پوشش خانم‌ها در کشور به‌خاطر رخداد انقلاب و جنگ غالباً با همگرایی اسلامی همراه بود و همه اقشار جامعه با هر عقیده و اعتقادی روی به پوشش اسلامی ایرانی آورده بودند. از اوایل دوره دولت سازندگی این رویه تغییر کرد و در دولت اصلاحات به اوج خودش رسید و جامعه به سوی دو و چند قطبی ظاهری و اعتقادی پیش رفت.

نزاع نسل نو پس از انقلاب بر سر قانونی بودن یا نبودن نوع پوشش از طرف حاکمیت بود و توده‌ای از اصلاحات پذیران معتقد بودند باید در این خصوص آزادی انتخاب وجود داشته باشد و هر کس بنا به تشخیص، سلیقه و اعتقادش نوع پوشش خود را انتخاب کند.

این‌چالش پیچیده تا به دفتر مراجع دینی و نهادهای حقوقی کشیده شد و ماجرا بحرانی‌تر شد. از یک‌سو طبق قانون اساسی و مشی انقلاب اسلامی باید همه در ایران از یک وحدت رویه در پوشش تبعیدت کنند و ساختار کلی باید نیل به فرامین دینی داشته باشد. از آن‌طرف عده‌ای معتقدند که باید بر اساس منش انقلابی محدود به یک ساختار ظاهری نبود و مبارزه انقلابی و آرمان‌خواهی نیازمند تبعید از یک امر واحد نیست.

این‌تعارضات و تناقضات مفهومی باعث گسست اعتقادی و بروز بحران هویتی در جامعه شده است. مردم در هر طبقه و سطح و توده‌ای بر اساس دریافت خود از دین و قانون عمل می‌کند. از این‌رو هویت جامعه چند وجهی شده و ظاهر مردم در جامعه به صورت جزیره‌ای شدن هویتی پیش رفته است. در واقع عده‌ای معتقد به سنت، دین و عرف هستند و عده‌ای به روشنگری در عین ایمان مبنایی اعتقاد دارند و برخی این دو را نقض و سلوک مدرنیته همگام با آرمان‌خواهی را پی گرفته‌اند. این چند گونه شدن جامعه هم حاکمیت را در قانون گذاری و اعمال و اجرای آن سردرگم کرده و هم مردم را برای رسیدن به یک مرجعیت هویتی دچار تردید نموده است.

* آیا حجاب دینی است و دین تعیین‌کننده معیارهاست!؟

طبق نص صریح قرآن و مبانی اسلام، حجاب به عنوان یک ارزش و اولویت در مناسک راهبردی زندگی بشر تعیین و تصویب شده و دستور به رعایت اصول آن شده است و در ذیل این حکم از هرگونه تحمیل بی‌قاعده و اجبار بدون معیارسنجی مخالفت شده است. یعنی اینکه برای نهادینه‌سازی حجاب و پوشش اسلامی اقناع دقیق افکار عمومی و همه مردم در هر سطح از جامعه لازم است و نه تحمیل بدون پشتوانه هویتی و تبیین اعتقادی، و این‌ نقطه بحران مردم و حکمرانان در مواجهه با دین و مسئله حجاب است. که یا ماجرا را کاملاً امنیتی و جبری می‌کنند و یا با آن به صورت یک مؤلفه سطحی برخورد می‌شود.

* آیا در جامعه ما اسلام در حال پیاده‌سازی است و مردم رنگ و بوی دین را حس می‌کنند!؟

اصولاً مردم به آن چیزی رغبت و تمایل پیدا می‌کنند که حس همگانی بودن و رسیدن به توفیق، آرامش و منافع پایین به بالا در جامعه را از آن دریافت کنند. اما این ماجرا در حال حاضر کاملاً در کشور برعکس شده است. یعنی نگرش و نوع نگاه از بالا به پایین است و مردم حس می‌کنند منافع و رفاه در مدیران و حاکمان بیشتر بوده و در کف طبقه بندی جامعه کمتر شده است و برای همین هم مدیران و حاکمان در قانون گذاری، رعایت و اعمال آن دچار تردید می‌شوند چون خودشان یا اعتقادی به آن ندارند و یا منعی در رعایت‌اش نمی‌بینند ولی برای مردم نسخه‌ها را اعمال و عملیاتی می‌کنند. از این رو جامعه وقتی این تضاد، بی‌عدالتی و عدم تدبیر درست را می‌بیند به سوی الیگارشی پیش می‌رود و در نهایت پیوستگی هویتی به گسستگی آن ختم خواهد شد.

 توده‌ها بر سر چه دعوا دارند!؟

با جزیره‌ای‌شدن اعتقادی مردم، جامعه به سمت تعدد هویت پیش می‌رود و تعدد مبنا را برای ادراک گم می‌کند. افکار عمومی قائل به رعایت حداقلی موازین و چنگ زدن به هر سمت و سوی هستند. از این رو با چندگانگی نوع و مدل ظاهر، پوشش و عقیده مواجه هستیم. در این مواجهه عمدتاً تنش میان مردم بالا خواهد گرفت و نوع برخورد حاکمیت طبعاً قهری خواهد بود و در این اعمال قهر جامعه دچار قبض شده و در نتیجه علیه ساختار قیام خواهد کرد. حال این قیام در هر برهه به چه صورت و با چه کیفیت و کمیتی خواهد بود نامشخص است. اما هرچه هست موجب گسیل هر چه بیشتر مردم به سوی ضدیت با ساختار خواهد شد.

* ساختار فرهنگی رسانه‌ای کجای این قائله ایستاده است!؟

توده‌ها بخاطر گسست هویتی که به آن مبتلا شده‌اند به سوی جدال اثبات عقیده علیه هم پیش می‌روند و در این بین دو قطبی و چند قطبی‌های امنیتی در کشور گسترده خواهد شد. و ما شاهد تلافی‌های کودکانه در خیلی از رخدادهای فرهنگی، هنری و آئینی هستیم و خواهیم بود. به عنوان مثال سر ماجرای کلیپ‌ها، کنسرت‌ها و قطعه‌های جدید موسیقایی از سوی ساسی مانکن و تتلو برخی از مدارس کشور شروع به تقلید از آن توسط دانش آموزان هستیم. در این بین حکمرانی فرهنگی رسانه‌ای کشور و قشر مذهبی و برخی از مذهبی‌های قشری به صورت سیستمی و یا خودجوش اقدام تلافی‌جویانه کرده و به ضدیت با این جریان در برخی مدارس مذهبی اقدام به همنوایی یک مداحی و سرود انقلابی می‌کنند که به جامعه بقبولانند ما و بچه‌های ما غالب‌ترند. این نوع برخورد بدون هیچ پیش زمینه کار رسانه‌ای و فرهنگ‌سازی درست که منجر به الگوسازی مناسب برای نسل جدید شود، باعث نزاع و اختلاف اعقادی و در نتیجه شورش طبقاتی خواهد شد.

یا همین اتفاق اخیر که عده‌ای از دانشجویان فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران جلوی سردر آن به جشن پرداختند و جماعتی از دختران بودند بدون حجاب و با رنگ پوشش مشکی و قرمز، درست یکی دو روز بعد از آن جماعتی از دختران محجبه با چادر مشکی و ماسک و روسری قرمز در اقدامی تلافی‌جویانه یک عکس در کنار سردر دانشگاه تهران گرفته و به نحوی اعلام کردند که این حق است و آن باطل! این‌گونه مواجهه جز گسست اجتماعی و دسته‌بندی اعتقادی و سیاسی چیزی را در پی نخواهد داشت.

در این بین ساختار فرهنگی و سیستم رسانه‌ای بدون هیچ مدل سازی مفهومی و اقناع معیاری قبل از وقوع، حین و بعد از ان یا بی تفاوت از کنارش عبور کرده و یا به آتش این گسست می‌افزاید.

مواجهه ساختار فرهنگی و سیستم رسانه‌ای کشور با این قسم از اتفاقات اجتماعی و مدنی! یا تنبیهی، قهری و نصیحتی است و یا به کتمان، سانسور و انکار آن می‌پردازدو به‌جای تشریح، توضیح، تبیین و اقناع و این نوع رفتار مصلحت‌اندیشانه، محافظه‌کارانه و ناکارآمد منجر به تقویت آنارشیسم در بستر جامعه خواهد شد و اعتماد مردم را از حاکمیت سلب خواهد کرد. و این گسست میان مردم و حاکمیت بیشتر و در نتیجه بنیادهای فرهنگی، اقلیمی و تمدنی به خطر خواهد افتاد و سرانجام نسل جدید به تعارض شدید با دین و حکمرانی دینی مواجه شده و علیه ساختار قیام خواهد کرد.

* راهکار چیست!؟

همیشه نگاه به برخی اتفاقات فرهنگی آمیخته به مسائل دینی و اعتقادی، با بحران و ناهنجاری‌های شدیدی مواجه است و این مواجه در تمام سطوح اجتماعی و حکمرانی اثر گذار است. عمدتاً برخوردی نصیحت‌پندارانه، قشری و توده‌ای در میان مردم با این موارد راه حل سطحی و گذراست. و این نگاه سهل‌پندارانه و مقطعی زخم بی هویتی و چند هویتی بودن را در میان مردم باز نگه داشته و هر از گاهی عفونت آن به صورت یک سمبل مضحک و چالشی مبتذل رو می‌شود.

باید در درجه اول یک‌سری مفاهیم به‌درستی در میان همه جامعه و طبقات جانمایی و تبیین گردد و مدل تعریفی و اجرایی آن در بدنه و حکمرانان شروع و به سمت پایین الگو سازی شود. باید در میان افکار عمومی این گسست‌ها با وحدت رویه و اجماع روی یک الگو مناسب به‌دور از غلظت بخشی تک بعدی رفع شود. باید دین و مفاهیم دینی به گونه‌ای در میان جامعه جانمایی شود که کمترین شائبه و شبهه از درون گسل‌هایش بیرون بیاید. باید به جامعه اجازه تشخیص داد تا در این تشخیص حداقلی و حداکثری اعتقادی به‌صورت خودجوش مبرهن شود و نه با خط‌کشی و مرزبندی‌های حاکمیتی و قشری تا به یک معیار مناسب برای ساختارسازی ظاهری و یقینی جامعه برسیم و رسانه نقش مهمی در تدوین و تبیین این سازوکار در آحاد مردم و اتصال حاکمیتی با افکار عمومی را دارد و در تولید، توصیف و انتشار محتواهای مساعد و مطلوب و نیز پوشش بجا از برخی معضلات اجتماعی فرهنگی جلوی چند برداشتی و نگرش چندبعدی آن را بگیرد.

در نهایت با وحدت رویه و منطقی درست میان حاکمیت، حوزه، دانشگاه، فرهنگ و رسانه به خوبی می‌توان الگوی درست زیست فرهنگی عقیدتی را برای مردم جانما کرده و از این گسستگی ناخواسته که منجر به خطرات امنیتی با توجه به خلأ هویتی می‌شود جلوگیری کرد.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=30950
  • منبع : خبرگزاری مهر

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.