به گزارش صدای حوزه، پنج سالی میشود که رسانه ملی “امید” را دارد و به تازگی هم آن را جز ده کانال اولش قرار داده؛ این عضو جدید خانواده صدا و سیما بعد از گذشت پنج سال، هنوز هم جای خودش را بین دیگر شبکهها پیدا نکرده و شاید خیلی از مخاطبین اصلی این شبکه یعنی نوجوانان نیز، هنوز نمیدانند که بعد از گذشت سی و اندی سال آنها نیز دارای شبکه اختصاصی شدهاند. البته اگر هم از گوشه و کنار یا در بین بالا و پایین کردن شبکههای تلویزیون بطور اتفاقی چشم و گوششان به این شبکه خورده باشد به احتمال زیاد خیلی جذب آن نشده و ترجیح میدهند که اگر میخواهند تلویزیون نگاه کنند همان فوتبال و… را دنبال کنند.
اگر بخواهیم به دفتر برنامه ریزی روزانه امید نگاهی بیاندازیم احتمالا آن را به یک مرجع متخصص رجوع خواهیم داد و میگوییم برای برنامه ریزی به یک مشاور نیاز دارد که مطابق ویژگی های شناختیاش برایش برنامه بچیند. شاید حتی بگوییم نیازی نیست برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشته باشی و از ساعت ۱۲ شب تا ۶:۵۲ صبح که نمیدانی کسی برای تماشا انتخابت میکند یا نه، مستند آفرینش پخش کنی!
“امید” قرار بود نوجوان را به صدا و سیما امیدوار کند و دلش را گرم کند که بلاخره مورد توجه قرار گرفته است و قرار است برایش خوراک فرهنگی تولید شود اما رفته رفته “امید” هم مخاطبش را ناامید کرد.
با چهارصد هزار تومان نمیتوان نوجوان را جذب کرد!
حسین شکیب راد، دبیر ضمیمه مجله نوجوانه در گفتگویی پیرامون مشکلات این شبکه گفت: «در شبکه امید شما باید با دقیقهایی زیر چهارصد هزارتومان برنامه سازی کنید این در حالی است که برنامههای پربیننده شبکه سه که اتفاقا بخش زیادی از مخاطبین آنها نوجونان هستند برای تولید هر دقیقه آنها چندین میلیون تومان هزینه میشود. و طبیعتا شما با این محدودیت مالی خیلی از فاکتورهای مورد نیاز مثل دکور جذاب، مجری شاخص و خیلی چیزهای دیگر را از دست میدهید.»
باید قبول کنیم برای نوجوان امروزی بصورت نامحدود محتوا در جهان وجود دارد و صرفا کافی است به اینترنت دسترسی داشته باشد، در اینصورت دیگر هیچ محدودیتی برایش وجود ندارد. مسئله نوجوان به علت حساسیتهای این دوره همواره مورد توجه تولیدکنندگان بزرگ فرهنگی در سرتاسر جهان بوده و هزینههای گزافی نیز برای ساخت محصول در این حوزه میشود حال اگر بخواهیم نوجوان را جذب محتوای داخلی کنیم باید به تولیدکننده توجه کنیم تا اگر او به شناخت کافی از ویژگیهای نوجوان رسیده و توانایی رقابت با محصولات جهانی را دارد مسئله مالی مانعش نشود.
شکیبراد درباره اینکه چرا تولیدات صدا و سیما آنگونه که باید مورد استقبال قرار نمیگیرد اظهار داشت:«اصلیترین نکته عدم شناخت متولیان امر در خصوص این رده سنی است. شاید بتوان گفت در ادوار گذشته نوجوان، مخاطب برخی از برنامهها بوده اما نوجوان امروزی با توجه به تفاوتهای شاخصی که با نسل گذشته پیدا کرده است طبیعتا محتوای بهروز و متناسب با خودش را میطلبد اما این شناخت نسبت به نوجوان امروزی زیاد وجود ندارد.
دومین نکته بحث مالی ماجرا است؛ برای مثال به شبکه امید به عنوان شبکه مختص نوجوان سالانه ده میلیارد بودجه تعلق میگیرد و این در حالی است که برای یک پروژه در شبکه نمایش خانگییا سینما ده میلیارد هزینه میشود و این یک جدال نابرابر است.
نکته سوم عدم توجه به نسل نوجوان توسط افراد خبره است به هر حال افرادی وجود دارند که در زمینه برنامهسازی، فیلم و سریال و تولید محصولات فرهنگی برای گروه نوجوان بسیار خبره هستند اما آنها تمایل ندارند که زحمتشان را خرج این قشر از جامعه کنند. شاید ما گیشه و مخاطب گسترده در این حوزه را خوب معرفی نکردهایم و با پرداختن به این موضوعات که قشر نوجوان مشغول به درس و کنکور است افراد خبره نیز تمایل خود را برای کار در این حوزه از دست میدهند.»
این در حالی است که مهدی سالم، مدیر شبکه “امید” سال ۹۶ دربارهی برنامههای این شبکه برای نوجوانان گفته بود:«باید بدانیم که ساخت کار نوجوان با کار کودک خیلی متفاوت است، کار کودک خیلی ساده است بالاخره یک خالهای، عمویی کسی ساخته میشود و آن زمانی که بچه پای تلویزیون مینشیند پر میشود، ولی برای نوجوان این طور نیست؛ اولا که اولین برنامه مان یک کار ویژه برای تولید سریالهای خوب داریم؛ برنامه گفت و گو محور و مسابقه میتواند آنتن را پرکند، ولی آنچه ما دلمان میخواهد و برای بچهها جذابیت دارد سریالهای جذاب و درامهای خوب است. شما اگر میخواهید سریالی کار کنید برای نوجوانها، باید یک سریالی باشد که دغدغه نوجوان را برطرف کند یعنی وقتی نوجوان میبیند یک نیازش برطرف شود یک سؤالاتی که در ذهنش دارد برطرف شود.»
به عبارت بهتر در اظهارات اولیه مسئولین این شبکه دغدغهی فهم نیاز نوجوان به چشم میخورد اما در ادامهی مسیر در تولیدات شبکهی امید چنین رویکردی اعمال نشد.
عدم شناخت نوجوان، عامل اصلی غربت او
موفقیت در تولید محتوا برای نوجوان زمانی اتفاق میافتد که تولیدکنندهی اثر به همه جوانب روحی و علایق نوجوان امروزی شناخت کامل داشته باشد. شکیب راد در بیان اهمیت این موضوع بیان کرد:« در بعضی از کشورها به خصوص آمریکا جشنوارهایی تحت عنوان”Teen Choise Awards” برگزار میشود که سلیقه افراد ۱۳ تا ۱۹ سال را شناسایی میکند. در این جشنواره بررسی میشود که نوجوانان در سال گذشته کدام فیلم، سریال و محصول فرهنگی را پسندیدهاند. حدود بیست سال است که از طریق این جشنواره سلیقه نوجوان، به متولیان امر شناسانده میشود.» با این اوصاف شاید کمی از علل موفقیت بعضی از تولیدات فرهنگی خارج از کشور برای ما معلوم شود.
حسین شکیب راد پیرامون ضرورت شناخت و مطالعه درباره نوجوانان در صدا و سیما عنوان کرد:«یک پیشنهاد جدی تحت عنوان “شورای کودک و نوجوان” در صدا و سیما مطرح شده که هر محتوایی در هر شبکه برای این قشر باید با نگاههای جامعه شناختی و روانشناختی همراه باشد اما واقعیت آن است که نباید ترسید و باید کار تولید کرد. در کنار ساخت هر محصول همانگونه که به علت تخصصی بودن ماجرا یک مشاور مذهبی و یک مشاور نیروی انتظامی وجود دارد، باید یک مشاور تربیتی نیز حضور داشته باشد حتی اگر یک برنامه سرگرمی قرار است برای نوجوانان ساخته شود باید حتما در آن مسائل تربیتی رعایت شود. برای مثال یک مسابقه سرگرمی بدون توجه به مسائل تربیتی برگزار میشود و به سرخوردگی بازندهها میانجامد.»
پیرامون برنامهسازی برای قشر نوجوان، از تهاجم فرهنگی زیاد صحبت میشود و اغلب تصور عجیب و غیر قابل رقابتی از آن تلقی میشود؛ در حالی که آسیب شناسی و شناخت ماهیت محتوای آن قدم اول برای مبارزه و تهاجم فرهنگی و یافتن جایگزین مناسب به جای آن است؛ در کشور اگر توانایی تولید خوراک فرهنگی، مطابق با سلیقه نوجوان وجود داشته باشد، تاثیر محصولات خارجی کمتر میشود. در واقع اگر کشوری سلیقهی فرهنگی مخاطب خود را بشناسد و مطابق آن دست به تولید محصول بزند نیاز مخاطبش را به خوراک فرهنگی تامین کرده و راه ورود تهاجم فرهنگی را میبندد.
کرهی نوجوان شناس!
به گفته یکی از فعالان رسانه، شبکه امید اعلام کرده در طول شبانه روز فقط یک ساعت و نیم الی دو ساعت مخاطب جدی دارد که این میزان تماشا نیز مربوط به فیلمهای سینمایی و سریالها است. حال این نکته که چه نوع سریال و فیلمهایی نیز در اختیار نوجوان قرار میگیرد خودش جای سوال است.
۷۰ سال پیش دولتمردان کرهای اولین گامها برای راهاندازی یک موج عجیب به اسم موج کرهای را پایهریزی کردند. موجی که قرار بود با ارائه سریالهای جذاب، موسیقیهای دلخواه نوجوانان و مد و پوشش خاص، این رِنج سنی را غرق محصولات خود کند.
زمانی که محتوا سریالهای این کشور را بررسی میکنیم میبینیم با خلق شخصیتهای دوست داشتنی وعاشق پیشههایی نایاب، داستانهای عاطفی ساختهاند؛ مدیران صنعت فیلم و سرگرمی کرهای تمام این سالها تلاش کردهاند تمام موانع را از راه بازنمایاندن جریان فکری و فرهنگی خود در کشورهای مختلف مخصوصا آسیای غربی بردارند.
آنها هزینه زیادی را صرف تجهیز اینترنت برای نوجوانانی کردند که در کشورهایشان سریال و موسیقی کرهای عملا قابل پخش نیست و لحظه به لحظه و کاملا برخط، تنها پس از چند ساعت از انتشار موسیقیهای جدید یا سریالهای روزانه، این محصولات آپلود شده با زیرنویسهای مختلف دست به دست میشود.
فیلمها و سریالهای کرهای با داستانهای عاطفی و شخصیتهای جذاب برای نوجوان طراحی میشوند. وزارت فرهنگ کره با سه ادارهی موسیقی، مد و لباس و کتابهای کمیک و انیمیشن تولید محتوا و کار میکند که به وسیله بودجه هنگفت دولت و حمایت مالی شرکتهای مختلف، مورد حمایت مالی مناسبی قرار میگیرند. مدیران فرهنگی کره هر مانعی را از راه توزیع محصولاتشان به سراسر جهان برمیدارند؛ از هزینهی سرشار برای تجهیز اینترنت نوجوانان گرفته تا فعالیت شرکتهای تبلیغاتی دنیای نوجوانان برای ساختن نشانههایی از محصولات فرهنگی کرهای.
شبکه امید نیز هم همان ابتدای امر به پخش سریال های کرهایی اقدام کرد و شاید همین آمار یکی، دو ساعته مخاطب هم به تماشای سریالهای کرهای باز میگردد.
خیلی کم هستند نوجوانان امروزی که حداقل یک آهنگ کرهایی را گوش نداده باشند یا یک سریال یا سینمایی کرهایی را دنبال نکنند. حالا بگذریم از میزان محبوبیت گروههای موسیقی نوجوان کره در بین نوجوانان ایرانی. این موضوع که یک نوجوان، محتوایی را گوش می دهد که اصلا زبان آن را نمیفهد یعنی صاحب اثر خیلی خوب عمل کرده؛ به عبارت بهتر وزارت فرهنگ کره و شرکتهای تبلیغاتی این کشور، نوجوان و نیازهایش را خوب شناختهاند و بر اساس آن محتوا تولید کردهاند؛ برعکس شبکهی “امید” در صدا و سیمای ایران!
باهات قهر نیستیم
نوجوان هنوز هم به جعبه جادویی گوشه چشمی دارد و آن را فراموش نکرده اما به دلیل سهولت دسترسی و جذابیتهای وسوسه انگیز بازیهای کامپیوتری و فضای مجازی ترجیح میدهد بیشتر اوقات خودش را با آنها پر کند و تکرار این عمل، باعث تغییر ذائقه کاربر بهسمت راحتطلبی و هیجان فراوان میشود.
شکیبراد پیرامون همین موضوع اظهار داشت:«واقعیت این است که هنوز هم پربینندهترین پلتفرم موجود، تلویزیون است. به هر میزان هم که در فضای مجازی و رسانههای موازی عرض اندام شود باز هم این برنامهها به اندازه برنامههای تلویزیونی موفق نخواهند بود برای مثال شبکههای نمایش خانگی سعی کردند مشابهِ برنامههای تلویزیونی را بسازند و نمونه آن ورود شبکههای نمایش خانگی به فضای تاکشو بود که همه آن تاکشوها به زمین خوردند چرا که فرد برای دسترسی به آن باید هزینه کند و طبیعتا مخاطب برای هرچیزی هزینه نمیکند. برای نمونه ژانر عمدهی فیلمهای سینمایی که از شبکه امید پخش کودک و نوجوان است که اصولا کودک را مخاطب قرار میدهد. در حالی که نوجوان امروز سعی میکند مخاطب محصولاتی قرار بگیرد که جوانان میپسندند و این سیاست گذاری در پخش فیلم سینمایی در شبکه امید محل اِشکال است؛ نوجوان جامعه ما ترجیح میدهد حتی اگر بخواهد از تلویزیون فیلم سینمایی ببینید محتوای مورد نظرش را از شبکه سه یا نمایش دنبال کند. این موضوع که نوجوان هنوز هم مخاطب برخی برنامههای صدا و سیما است بیانگر این است که نوجوان با تلویزیون قهر نیست و اگر محتوای مورد نظرش را در تلویزیون پیدا کند مخاطبِ آن میشود.»
نوجوان امروزی اگر برنامهایی را مطابق سلیقه خودش بیابد مخاطب آن میشود برای مثال عمده مخاطب برنامههایی هم چون خندوانه، عصر جدید و بسیاری از برنامههای ورزشی، نوجوانان هستند.
مهدی سالم، مدیر شبکهی “امید” در گفتگویی بیان کرد:«برنامهسازی برای نوجوانان یک تخصص متفاوتی نسبت به برنامهسازی کودک یا بزرگسال است. تقریبا سهسال پیش که کار را شروع کردیم دچار خلأ جدی درحوزه تولیدکنندگان محتوای ویژه نوجوانان بودیم. اگر بخواهم این را مرور کنم شاید بهخاطر داشته باشید که سالهای گذشته فیلم سینمایی مناسب برای نوجوان در سینما تولید نمیشد اما شاهد هستیم که فقط در سال گذشته هفتفیلم سینمایی در این عرصه تولید شده است، البته هنوز درحوزه موسیقی دچار کمبود و ضعف جدی هستیم.»
امید در دورهی جدید
حالا با تغییر مدیریت در رسانه ملی میتوان امیدوار بود که سیاستگذاری این سازمان برای یکی از مهمترین و فعالترین اقشار تغییر کند و بهبود یابد، به شرط آنکه خلاءهای مجود و اولویتهای پیشرو به درستی شناسایی شود؛ تهیه کننده برنامهی تلویزیونیِ “هشتادیا”، شکیب راد در خصوص اولویتهای صدا و سیما برای مخاطب نوجوان تصریح کرد:«اولین نکته ایجاد فرصت برای خود نوجوان است در نگاه مخاطب محورانه به این مسئله، اگر یک فرد اثر تولیدی خودش را در صدا و سیما ببیند خیلی از افراد دیگر را نیز به تماشای این اثر ترغیب میکند و همین امر باعث دیده شدن بیشتر یک محصول و شبکه میشود. برای مثال در جشنوارههای رشد و فیلم مدرسه بیش از چهار یا پنج هزار اثر دپو شده از سالهای مختلف وجود دارد که توسط نوجوانان ساخته شدهاند و آثار خوبی نیز در آنها وجود دارد. میتوان بستری برای پخش این آثار فراهم کرد و در کنار پخش این آثار میتوان برای نقد و بررسی و کمک به آموزش نسل های بعدی از اساتید مجرب دعوت کرد.
نکته دوم بحث مالی است. اگر ما بخواهیم یک برنامه شاخص برای نوجوان بسازیم باید در نظر بگیریم یک رقیب بزرگ در خارج از کشور داریم که با هزینههای گزاف دست به تولید محصول میزند. این مسئله باید جدی گرفته شود و دست تولیدکننده را نباید خالی بماند؛ نکته سوم و بحث اصلی همان مسئله شناخت و فهم نیازهای این قشر است.»
باید گفت کار کردن برای نوجوان صرف تاسیس یک شبکه تمام نمیشود و باید برای هر دقیقه این شبکه برنامهسازی و فکر شود. اهمیت دادن به بحث نوجوان یعنی کار سپردن و بودجه کافی دادن به افرادی که به فنون برنامهسازی برای این نسل مسلط هستند و نه اینکه شبکهی نوجوانان به بستری برای آزمون و خطای تازه واردهای حوزه تولید محتوا تقلیل داده شود؛ مانند آنچه در سالهای اخیر در شبکه “امید” اتفاق افتاد.
خواه یا ناخواه مخاطب نوجوان نیاز به خوراک فرهنگی دارد اگر این خوراک را در تولیدات داخلی پیدا کرد که هیچ اما اگر طعم و مزه دلخواهش را در بین محصولات داخلی پیدا نکند محتوای خارجی پشت درب اتاقش آماده ورود است. نباید فراموش کرد نوجوان امروز همان جوان فرداست که جامعه و خانواده را میسازد و هر لحظه غفلت از این نسل باعث میشود در آینده انرژی و هزینه بسیار بالاتری صرفِ تغییر ذائقه او شود.