به گزارش صدای حوزه، سوالی که در این روزها افکارعمومی را به خود مشغول کرده، این است که واردات واکسن کار روحانی هست یا رئیسی؟ عضویت در سازمان شانگهای چطور؟! از این دست موضوعات عموما در میان همه دولت ها به وجود می آید و طرفداران هر کدام میخواهند سهم خود را از یک رویداد موفق، اثبات کنند. اما در این مواقع چگونه باید قضاوت کرد؟ آیا میتوان محاسباتی را مطرح کرد که به یک قضاوت عادلانه کمک کند؟
یک: برخی پروژه های عظیم و دستاوردها، ایده اصلی و اجرایی آن مربوط به خود دولت ها است و طبیعی است که مصادره کامل آن از طرف دولتی دیگر همواره دور از واقعیت است. مثلا مسکن مهر ایده دولت نهم و دهم بود و دولت روحانی اگر مسکن مهر را قبول هم داشت نمی توانست موفقیت آن را به نام خود ثبت کند. بنابراین دولت روحانی اگر بخواهد درباره ابرپروژه مسکن مهر سخن بگوید، فقط میتواند بگوید چه تعداد از این مسکن ها را تکمیل کرده و تحویل مردم داده است.
دو: برخی پروژه ها اساسا پروژه های کلان راهبردی حاکمیت است و دولت ها فقط مجری اجرای آن هستند. در اینباره فقط دولت ها باید اینگونه محل قضاوت قرار بگیرند که چقدر در جلو بردن و تکمیل آن موفق یا ناموفق بودند.
سه: مساله بعدی در نظر گرفتن، شرایط (ظرفیت ها، محدودیت ها، موانع، فرصت ها، امکانات در اختیار)، رویکرد کلان دولت ها و میزان کارآمدی درباره هر ابر پروژه ای است که می خواهیم برای قضاوت کردن در نظر بگیرییم.
حال با توجه به سه بند بالا، بحث وارادت واکسن و عضویت در سازمان شانگهای را راحت تر و دقیق تر می توان قضاوت کرد. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث موضوع واکسن را صرفا با پارامتر «رویکرد کلان» در نظر بگیرید:
الف: رویکرد کلان حاکمیت درباره واکسن کرونا، ساخت و تولید واکسن بومی همزمان با وارادت واکسن خارجی مطمئن بود.
ب: رویکرد کلان دولت روحانی نوعی کم تمایلی و کم توجهی به ساخت واکسن داخلی و وارادت واکسن حتی با اولویت دادن به برخی کشورهای غربی و همچنین در برخی موارد سیاسی کردن واکسن و گروکشی آن برای پیش برد اهداف سیاست خارجه خود بود.
مساله عضویت در سازمان شانگهای نیز با توجه به «رویکرد کلان» به صورت ذیل قابل دسته بندی است:
الف: رویکرد نظام، حرکت به سمت همکاری های راهبردی با شرق و ایجاد موازنه با غرب است.
ب: رویکرد دولت روحانی اصرار به ارتباط و تعامل با غرب و کم توجهی های گاه بی سابقه به شرق بود.
طبیعی است که وارد کردن هر کدام از گزاره های بالا برای قضاوت کردن درباره وارادت واکسن کرونا و یا عضویت در سازمان شانگهای صورت مساله را با تغییرات جدی روبه رو خواهد کرد. به طور مثال اگر پارامتر رویکرد کلان را برای قضاوت در نظر بگیریم، صورت مساله درباره وارادت واکسن کرونا به کشور اینطور می شود: «اگر اصرار حاکمیت به ساخت واکسن نبود، تحریم واکسن به راحتی برداشته نمی شد و یا حداقل این رویکرد درست مشوقی شد که بحث از دست رفتن زمان بازار ایران مطرح و رقابت برای صادرات واکسن به ایران شکل بگیرد. معنای دیگر آن است که اگر تولید واکسن داخلی نبود معلوم نبود پیش خریدهای موفقی هم صورت می گرفت. از سوی دیگر دولت روحانی اگر ادامه پیدا می کرد، با توجه به رویکرد غرب گرایی و ضعف در دیپلماسی با شرق، آیا می توانست به سرعت رضایت مقامات کشوری همچون چین را برای واردات واکسن به این صورت شتابان فعلی کسب کند؟!»
با بررسی رویکرد کلان، صورت مساله موضوع عضویت ایران در سازمان شانگهای این فقط نخواهد بود که دولت روحانی چقدر برای عضویت در سازمان شانگهای کمک کرده بلکه بحث اینگونه نیز می تواند مطرح شود که دولت تدبیر و امید با رویکرد غرب گرایانه چقدر در ادامه به تاخیر انداختن عضویت ایران در این پیمان شرقی نقش داشته است؟! فرض ادامه دولت روحانی و پس از عضویت در شانگهای نیز تازه موضوع این می شد که با توجه به رویکرد غرب گرایانه دولت روحانی، چقدر به نتایج عملی این عضویت رسمی و تمایل شرقی ها برای بالا بردن سطح همکاری ها می توان امید داشت؟
نتیجه اینکه وقتی کمی از معیارهای کمی فاصله می گیریم و معیارها را کیفی تر و جامع تر بررسی می کنیم، نمره واقعی دولت روحانی در وارادت واکسن و یا عضویت در سازمان شانگهای مشخص می شود. به تعبیر دیگر در همین یک ماه و نیم دولت رئیسی با معیارهای کیفی در برخی موضوعات راهبردی جلوتر از هشت سال دولت روحانی بوده، و اگر همین مسیر ادامه پیدا کند دولت رئیسی خیلی زودتر از یک دوره چهار ساله از لحاظ کمی نیز از دولت هشت ساله روحانی عبور معناداری خواهد کرد.