به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، ابوالفضل طریقهدار در کانال ایتای مناهج نوشت:
دو استاد گرانمایه، مطهری و حکیمی از جنبههای مختلفی برای عالمان دینی، اسوه و الگویند، که بیتردید یکی از آنها «رواننویسی» در عرصه نگارش فارسی است. حوزویان، معمولا پیچیده مینوشتند و خواننده، هنگام مطالعه دو کار دشوار داشت: یکی فهم مطالب علمی و دیگری باز کردن کلاف پیچیدهی جملهها و عبارتها.
استاد مطهری و حکیمی یاد دادند که چگونه روان و ساده بنویسیم.
اما این دو استاد، در عین رواننویسی، یک تفاوت اساسی هم داشتند و آن، سبک نگارش بود؛ بدین توضیح که:
استاد مطهری در نثر علمی تواناتر بود؛ یعنی در نگارش ایشان، واژهها مستقیما بر معانی خود، دلالت دارند. نمونه بارز این نوع نثر را میتوان در شرح «اصول فلسفه و روش رئالیسم» دید. قبل از ایشان کسی نتوانسته به زبان فارسی روان، مفاهیم دشوار و اندیشهسوزی چون: حرکت جوهری، وحدت وجود، علت و معلول، جبر و اختیار و دیگر مقولههای فلسفی را به قلم فارسی روان بنویسد. از میان همه آثار استاد، بنده نظرم به همان کتاب است، که بسیار سرراست، روان و بدون پیچیدگی، قلم بر کاغذ آورده است.
هیچکدام از اساتید برجستهی معاصر همانند: جوادی آملی، حسنزاده آملی، محمدتقی جعفری، که فارسی نویسند، نتوانستند به این سادگی و روانی بنویسند.
اما در نثر ادبی، استاد حکیمی، زیبا، شورانگیز و شاعرانه مینوشت و از عناصر خیال چون: تشبیه، استعاره و کنایه، فراوان بهره میگرفت و زبان نثر را به زبان شعر نزدیک میکرد.
ولی نکته اینجاست که موضوعات علمی را نباید با قلم ادبی نگاشت، چون خواننده دچار ابهام میشود و باید وقت زیادی صرف کند تا مراد نویسنده را دریابد و گاه معنایی خلاف مقصود او را برداشت میکند؛ برای مثال کتاب «مکتب تفکیک» یا «دانش مسلمین» دو موضوع علمیاند و نوشتن در این فضا باید به نثر علمی باشد؛ حال آنکه استاد حکیمی این دو را هم به سبک ادبی، نگاشته است.
برخی اساتید خوشقریحه در مجله وزین «حوزه» و نیز سرمقالههای مجلهی ارزشمند «آینه پژوهش»، که از شاگردان و علاقهمندان استاد حکیمی بودند، متأثر از قلم ایشان هستند؛ یعنی گرایش آنها به نثر ادبی است.
به هر جهت در موضوعات علمی، نثر استاد مطهری (آنجا که خودشان قلم زدهاند، نه کتابهایی که از سخنرانیها جمعآوری شده) الگوست و در نثرهای ادبی، آثار استاد حکیمی.