به گزارش خبرنگار صدای حوزه_آقای حسن روحانی در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت گفت: ما کشور را از جنگ و قحطی نجات دادیم و با تأمین و توزیع کافی و فراوان کالا در کشور اجازه ندادیم فشاری بر مردم وارد شود..
متن صحبت های شما را که امروز مطالعه کردم، پی بردم که چقدر جنابتان مظلومید و مستعد. چقدر به دولت شما اجحاف شده است و چقدر اعتدال، نعمت گرانی بود که ما قدرش را ندانستیم. تازه متوجه شدم که اصلا همه چیز به کنار و همین که زنده ایم و نفس میکشیم باید دستبوس دولت باشیم که با یک نگاه داروینیستی و در دنیای زندگی برای بقا و زنده ماندن، اجازه حیات به مردم ایران بخشیدید. اما چرا؟
عرض شود که از یک زاویه نگاه رسانه ای و کسی که شلوغ بازی و آمار و ارقام و مایه گذاشتن از فیلترینگ و اقلیت ها و خانم ها برای اقناع مخاطب، تاثیری در ذهنیت و قضاوتش ندارد باید اعتراف کنم، آقای روحانی بشدت مستعد آن است که با خطابه و ایجاد سوال و تن صدا و حمله به رقبا و منتقدین، صورت مساله و واضح ترین و بدیهی ترین ادراکات عامه را به تردید فلسفی و شک دکارتی مبتلا کند.
امروز هم فرمودند که ما کشور را از جنگ و قحطی نجات دادیم…واقعا که به مرگ می گیرند تا به تب راضی شویم...من که قانع شدم و دیگر حس تورم، گرانی، بی خاصیت شدن یارانه ها، قیمت میوه و موز، پراید و وضعیت بورس و طلا و سکه و ارز و مسکن و اجاره بها و دیروز هم گران شدن مواد شوینده..در کشور اذیتم نمی کند. علی برکت الله و ما توهم زده ایم و همه چیز گل و بلبل است و برجام هم خیلی خوب است و اصلا بهتر از این نمیشد و مرگ بر کاخ سفید و ترامپ و اسرائیل…
گاهی فکر می کنم به قول یکی از کاندیداهای فعلی، اصلا رئیس جمهور کیست؟ مگر می شود به این راحتی و با صدای بلند و مغرور، طوری سخن گفت که ما حس کنیم که خوابنما شده ایم و همه چیز توهم بوده و دچار یک ایدهآلیسم هگلی و ذهنیت زدگی شده ایم و واقعیت طور دیگری است و ما اشتباه می بینیم و غلط می اندیشیم.
شاید بهتر باشد، همانطور که کانت در وصف هیوم چنین سرود که هیوم، مرا از خواب جزمگرایی بیدار کرد، ما نیز باید بگوییم که ممنون جناب رئیس جمهور که این آخر کار و دم رفتن، ما را از توهم کارنامه بد دولت گران، رهایی بخشیدی. ممنون آقای رئیس جمهور که ما را از قحطی و جنگ نجات دادید!؟