ایام انتخابات به دلیل التهاب و هیجاناتی که مبتلا به اغراق سیاسی می شوند، برخی کلیدواژه ها برجسته شده و نقش ویژه ای در مهندسی افکارعمومی ایفا می کنند. در فضای رسانه زده امروزی که بقول بودریار، فاصله واقعیت از مجاز برداشته شده و وانمودها مسلط شده اند، صندوق های رای، بیشتر از آنکه محصول منطق و برنامه های ویژه نامزدها باشند، ممکن است که تحت تاثیر القائات و تلقینات برساخته، صورتبندی شوند. فضایی که قدرت مانور عقلانیت را محدود می کند و انتخابات را به هنر جنگ روانی بدل می کند، از آسیب های اختصاصی این روزهای نزدیک به انتخابات خواهد بود.
اما در این میان آنچه که به اوج گیری احساسات و بالارفتن میزان خطای انتخاباتی کمک می کند، کلیدواژه هایی است که بار جنگ روانی و تولید روایت غالب را در عرصه جمع آوری رای مردمی به دوش می کشد.
این واژه ها دارای ظرفیت کلیشه سازی، انگاره سازی و تاریخ سازی هستند و توان مدیریت حافظه مردمی و پیش بینی آینده را از جنس هراس افکنی یا امیدآفرینی صادق یا کاذب در حد بسیار وسیعی دارا هستند.
از جمله این کلیدواژه ها برای انتخابات اخیر که از جانب جریان های سیاسی خاص، ذخیره شده تا در موقعیت های مناظره گون و در راستای دوقطبی سازی و ایجاد الکلاسیکوی انتخاباتی مصرف شود، به چند مورد می توان اشاره نمود:
۱. فیلترینگ فضای مجازی: این موضوع به عنوان یکی از ظرفیت های دوقطبی ساز با عنوان موافقین و مخالفین فیلترینگ مطرح است. در حالیکه اصل دغدغه چیز دیگری و پای کلان پروژه شبکه ملی اطلاعات در میان است، جریانی خاص در صدد است تا با تقلیل دادن ماجرا به فیلتر یک یا دو پیام رسان و گره زدن تبلیغاتی آن به کسب و کار مردم، صندوق رای را به رنگ خاصی درآورد.
۲.واکسن کرونا: شاید اصل ماجرا عجیب بنظر برسد ولی از همین مساله ملی که مسئولیت آن و مکانیزم واردات و توزیع مشخص دولتی دارد، با عنوان عواملی مگو و درسایه که بدلیل توهم توطئه و خلاف روال جهانی، باعث تاخیر در واردات واکسن و در نتیجه باعث فوتی های بیشتر در کشور شد، یاد کرده و دوقطبی کاذب دیگری رقم خواهند زد.
۳. کاندیدای نظامی: از کلیدواژه هایی که در طول این یکسال اخیر به خوبی پخته شده و با حداکثر ظرفیت داخلی و خارجی اپوزسیون، آماده شلیک است، همین دوقطبی نظامی و غیرنظامی است. تخریب و هراس افکنی از کاندیدای نظامی که با کودتای خزنده بی بی سی استارت خورد و از تریبون های رسمی و مناسبت هایی چون روز ارتش نیز علیه حضورسیاسی یک کاراکتر نظامی پیگیری شد، پروژه ای است که کلیشه ای منفی از جریان رقیب و انقلابی در رسانه ها ایجاد شده است.
۴.مسائل زنان و حضور اجتماعی آنها: اساسا کلیدواژه زن به عنوان سکویی جذاب جهت موج سواری یک جریان سیاسی خاص، مدت هاست که در انتخابات، مورد سوءاستقاده و شانتاژ علیه کاندیدای رقیب واقع می شود. این بار نیز بدلیل ضعف گفتمانی جریان سوار بر قدرت و شکست راهبردهای اصلی شان در صحنه واقعی جامعه، به احتمال زیاد، موضوع زنان با چاشنی هیجان و مظلومیت و مواردخاص دستاویز رای آوری قرار خواهد گرفت.
۵.هواپیمای اکراینی و اتهام سانسور واقعیت با پوشش خطای انسانی: این مورد هم به احتمال قوی در راستای تخریب کاندیدای نظامی استفاده خواهد شد بدین صورت که شخص مقابل را به حاکمیت منتسب نموده و برچسب سانسورچی در قضیه فوت ۱۷۶ نفر از فرزندان وطن را بر پیشانی او خواهد زد. از آنجایی که اصل ماجرا و حل ماجرا به خوبی و آنطور که باید، رسانه ای نشد، نتیجه معکوس آن را علیه کاندیدای مدنظر در مناظرات و کلیپ ها شاهد خواهیم بود.
۶.زندانیان سیاسی و نویدافکاری ها: از دیگر موضوعاتی که بناحق علیه دستگاه قضا استفاده خواهد شد، همین مساله زندانیان سیاسی و برخی اعدامی های امنیتی است که باشانتاژ رسانه های بیگانه و شفافیت ضعیف رسانه های داخلی، به عنوان عناصری مظلوم و معترض و ورزشکار در اذهان عمومی مخابره شد یا کمتر به اصل جنایات و جرم ضدامتیتی آنها پرداخته شد.
۷.شکست تحریم یا انزوای سیاسی: از موضوعاتی که میوه اش را در انتخابات قبلی خوردند و حال با داغ شدن دوباره تنور مذاکرات وین، بازهم می رود که بر سر زبان ها بیفتد، همین مذاکرات بر سر شکستن تحریم ها و گرانی هاست. ایجاد دوقطبی موافق و مخالف تحریم و تلقی “ارزانی در سایه رابطه با آمریکا و انجام مذاکرات”، فریبی است که با دستکاری مصنوعی و موقت قیمت ها و بازار، ظرفیت تکرار یک جریان سیاسی خاص در انتخابات را دارد.
رفع حصر موسوی، ممنوع التصویری خاتمی، مهاجرت ورزشکارانی چون علیزاده و مولایی، بایکوت شجریان و…، موضوعات خرد و چیپ و تاریخ مصرف گذشته ای هستند که ناشی از خرده روایت سازی و بعضا جابجایی جلاد و شهید بوده و از موضوعاتی هستند که ظرفیت بهره برداری در تبلیغات انتخاباتی در جهت رای آوری را دارند.
با همه این اوصاف، و با درنظرگرفتن آرایش مناسب برای تمام موقعیت های احتمالی و خنثی نمودن تاکتیک های منفی رقیب، بازهم شاهد حمله به شورای نگهبان و ادعای مهندسی انتخابات و ادعای رفراندوم از جانب اصلاحطلبان خواهیم بود و پدیده های چون احمدی نژاد و فائزه هاشمی و علی مطهری و امثال ذلک که به احتمال قوی با ردصلاحیت یا عدم احراز صلاحیت روبرو خواهند شد، التهابات و هزینه هایی را در موقعیت انتخاباتی علیه نظام تحمیل خواهند نمود که البته با مدیریت و کیاست عوامل دلسوز نظام به امیدالهی از حالت تهدید به فرصت انتخاباتی بدل خواهد شد.