داستان راستان بوستان!
اولین نشست صمیمی مسئول دبیرخانه شورای عالی حوزههای علمیه با رسانههای حوزوی
تبارشناسی سکولاریسم در حوزههای علمیه
امپراطوری معاونت آموزش بر حوزه/ چرا تغییر سخت است و چگونه باید پیش برویم؟
تنظیمات دروس حوزه طوریست که هیچ احتیاجی به قرآن ندارند! + واکنش ها
زیر و بم اشتغال طلاب و چند نکته باریکتر از مو
چرا ما پزشک اطفال داریم اما آخوند اطفال نداریم؟/ منبر را به هرکسی ندهید
لزوم ارائه مدل اجرایی دقیق جهت ورود هیأت های مذهبی به اقتصاد
اولین دیدار همسر با لباس روحانیت یا مزاحمت یک آخوند برای یک زن متأهل؟!
حکمت متعالیه در خدمت انقلاب
تبارشناسی تربیت چهرههای انقلابی در گفتمان حوزههای علمیه
از مدرسهی عرفان تا کوچههای انقلاب/ زنانی که تاریخ را در حاشیهی تاریخ نوشتند
حمله طلبه ها به حوزه علمیه دروغ است/ دعوا بر سر مسجد نیست و اداره آن در اختیار اشرفی اصفهانی است
جامعه الزهرا تصمیم بگیرد: تبلیغ اولویت اول است یا دوم؟!
پس از اعلام وزرای کابینه طالبان یک گروه سیاسی در داخل کشور نیز از فرصت پدید آمده نهایت استفاده را کرده تا بار دیگر سیاستگذاریهای کلان دیپلماتیک و امنیتی در کشور را دچار چالش کنند.
سال ۱۳۶۹، يك سال پس از پايان جنگ تحميلي و خانمان سوز عراق عليه ايران ، علي اكبر محتشمي پور و دوستان اصلاح طلبش در مجلس، صدام را در جنگ عراق با كويت همچون خالد بن وليد دانست كه عمری در صف کفر شمشیر به روی پیامبر کشید، ولی در نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت، و لذا خواستار کمک به صدام شد.
طالبان زورگو و مستبد هستند و خیلی راحت آدم میکشند، جنایت میکنند و همه اینها وجود دارد اما همه اینها به این معنا نیست که آن نیرو را میتوان نادیده گرفت. نادیده گرفتن آن یک اشتباه است. طالبان یک واقعیت مهمی در افغانستان است.
چند سال قبل، "اکبر -گ" اصلاح طلبان فراری نوشت "حسین شریعتمداری، تک تیرانداز جمهوری اسلامی است". او البته به اقتضای هشت، نُه سال قبل این را نوشت و گرنه، امروز حاج حسین شریعتمداری، موشک نقطه زن با قدرت انهدام بالا و دسته جمعی است.
برادر عزیزمان آقای حسن عباسی نظر شنیدنی و جالبی مطرح کردهاند که اگر با یک پیوست اجرایی و عملیاتی همراه شود میتواند ادعاهای یک جریان سیاسی غربگرا و پُر مدعا را نیز به بوته راستیآزمایی کشانده و نقش تعیینکنندهای در جدایی آب از سراب داشته باشد.
کرهایها با وجود آنکه که در سختترین شرایط، بازار ایران را رها کردند و رفیق نیمهراه شدند، اما همچنان به صادرات کالاهای لوکس و ارزبر به ایران ادامه دادند و اکنون هم برنامه جدیدی در نظر دارند.
تحولات چند دهه اخیر افغانستان، دو درس غیر قابل انکار دارد و هرکس می کوشد این دو درس را انکار کند، با عقل و مصلحت می ستیزد؛
صادق زیباکلام به روزنامه شرق گفته "تندروها تصور میکنند حالا که آمریکا از افغانستان خارج شده، یک شکست بزرگ را تجربه کرده؛ پس ایران دست برتر را دارد و میتوان مذاکرات را به تعویق انداخت.
تجمعات اعتراضی دو روز اخیر در برخی شهر های افغانستان علیه تحرکات طالبان و پاکستان، اتفاق خوبی است، اما ناقص به نظر می رسد.
در چند دهه گذشته، حتی یک نفر از غربگرا ها (و مدعیان اعتدال و اصلاحات) را پیدا نمی کنید که برای دفاع از مرزهای کشور در برابر تهدید های امنیتی و نظامی دشمنان هزینه ای داده باشد، در جنگی حاضر شده باشد، یا خراشی بردارد.
مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت: لاف گزاف رابرت مالی و آن دیپلمات ارشد آمریکایی درباره قدرت آمریکا، یادآور دست میرزا علی اصغر خان اتابک است که از آستین جسد ناصرالدین شاه بیرون آمده بود تا جسد بیجان را زنده جا بزند!
ارتشی که قرار بود دموکراسی و آزادی مدنی را برای افغانستانیها به ارمغان بیاورد، مشغول جمع کردن بساطی است که از پاییز ۱۳۸۰ در این کشور گسترده بود. نام عملیات، آزادی بود اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد