• امروز : پنج شنبه - ۶ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 26 December - 2024
کل اخبار 6348

صدای حوزه امروز

لازم است مشوق‌هایی برای جذب طلاب به حوزه‌های علمیه ایجاد شود همچنان برای تبلیغ نقشه جامعی وجود ندارد / تحولات عظیم و شگرفی در دنیا رخ داده و نهاد تبلیغ دین را دچار سختی کرده است! پوکر کی حلال میشه؟! حل و فصل جن عاشق توسط طلبه بلاگر! “رقص” در سینمای قبل و بعد از انقلاب به روایت یک طلبه! ابتکار عمل آیت الله حائری یزدی در بازسازی حوزه علمیه قم در شرایط رو به اضمحلال حوزه در ستایش تبلیغ عشایری!/ عکس نوشته شکل و شمایل صحیح مواجهه مدارس علمیه با طلاب دهه هشتادی! فرصت تبلیغی سه روزه برای ایام فاطمیه (س) بیشتر به درد تبلیغ برای استان های نزدیک قم میخورد! اعضای نهمین دوره شورای عالی حوزه‌های علمیه به عنوان عالی‌ترین نهاد حوزوی انتخاب شدند روایت مدیر حوزه های علمیه از اهم و احب امور نزد رهبر معظم انقلاب! فرهنگ کلان گفتارها: نهادهای گفتار جمعی ساز! تصویرسازی منفی و مستمر اینترنشنال از حوزه و روحانیت جزئیات برنامه‌های آموزشی حوزه علمیه قم

10
آسیب شناسی و راهکارها؛

گسست بین نسلی دهه های متقدم و متاخر انقلاب

  • کد خبر : 43685
  • 20 آذر 1401 - 11:31
گسست بین نسلی دهه های متقدم و متاخر انقلاب
در اتفاقات اخیر صحبتی از یک مقام امنیتی دست به دست شد که: «یک عمر از آدم‌های درشت سیاسی بازجویی کردم و این چند روز، از چند صد نفر افراد بازجویی کردم و این سخت‌ترین بازجویی من بود، زیرا نه من می‌فهمم آن‌ها چه می‌گویند و نه آن‌ها می‌فهمند من چه می‌گویم.» این جمله به خوبی نشان از گسست نسلی عمیق بین دهه هشتادی ها و نسل اول انقلاب دارد؛ گسستی که موجب بروز مشکلاتی متعدد شده است.

به گزارش صدای حوزه، مهدی صنعت پور امیری؛ طلبه سطح سه حوزه علمیه قم و دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات اجتماعی طی یادداشتی به موضوع گسست بین نسلی دهه های متقدم و متاخر انقلاب از منظر آسیب شناسی و ارائه راهکار پرداخته است که در ادامه می خوانیم:

در اتفاقات اخیر صحبتی از یک مقام امنیتی دست به دست شد که: «یک عمر از آدم‌های درشت سیاسی بازجویی کردم و این چند روز، از چند صد نفر افراد بازجویی کردم و این سخت‌ترین بازجویی من بود، زیرا نه من می‌فهمم آن‌ها چه می‌گویند و نه آن‌ها می‌فهمند من چه می‌گویم.»

این جمله به خوبی نشان از گسست نسلی عمیق بین دهه هشتادی ها و نسل اول انقلاب دارد؛ گسستی که موجب بروز مشکلاتی متعدد شده است.

البته این فهمیده نشدن یک طرفه نبوده بلکه کاملاً دو طرفه است. هم دهه هشتادی ها فهمی از دغدغه ها، آرمان ها و گفتمان نسل اول انقلاب ندارد و هم بالعکس! تفاوت زبانی این نسل که به «نسل زِد» معروف شده، حاصلِ شروع سبک زندگی جدید در چند دهۀ اخیر است که دو زیست متفاوت را رقم زده است.

نسل زد؛ نسلی با شاخصه های متفاوت

زیست نسل زِد مجازی بوده و مبتنی بر فناوری است؛ شاید بتوان گفت که تکنولوژی، تمام ساحت های زندگی شان را فرا گرفته است. به عنوان مثال وقتی صحبت از بازی های دوران بچگی می شود، نسل اول انقلاب سرشار از خاطراتی که در آن با سایر دوستان در کوچه مشغول بازی بودند، می شود؛ بازی هایی که با هیجان توأمان بوده و موجب تخلیه انرژی آنان می شد؛ اما سرگرمی های نسل زد را می توان در بازی های رایانه ای یا موبایلی خلاصه کرد.

آن ها حتی اگر هم بخواهند با هم سن و سال های خود بازی های گروهی داشته باشد، باز هم یک بازی کامپیوتری را محور قرار می دهند. بماند که این نوع بازی ها تخلیه انرژی نکرده و موجب انباشت فشار بر شخص می شود و فرد را در دنیایی از توهمات رها می کند؛ توهماتی از قبیل رانندگی به سبک (need for speed) یا حضور در اجتماع به سبک(GTA)!

تفاوت دیگر، در نظام های ارزشی است؛ همانطور که ذکر شد، تمام جنبه های زندگی این نسل را زیست فناورانه پر کرده است؛ آن ها احتیاج های خود را از طریق فضای مجازی برطرف می کنند؛ مثلا اگر بخواهند نان هم تهیه کنند، ترجیح می دهند آن را از طریق اینترنت سفارش دهند.

نسل زد، علم خود را از فضای مجازی می گیرد؛ مطالعاتش معمولاً در بستر فضای مجازی خلاصه می شود و اصلاً به خوبی نمی تواند با کتاب ارتباط برقرار کند؛ زیرا فضای مجازی شخصیتش را تصویری و شنیداری بار آورده است؛ تصاویری که باید با جذابیت همراه باشد و اگر هم بخواهد نکته ای بگوید، باید بسیار مختصر باشد.

عالِم هم در نگاه او گوگل است؛ اگر سوالی داشته باشد، نه از عالم دینی شهر خود، نه از معلم خود، و نه حتی از خانواده خود می پرسد؛ بلکه رجوع او به گوگل و سایت های ویکی است.

وقتی بستر مجازی، همۀ زندگی این نسل را فرا گرفت، ارزش گذاری این نسل هم بر اساس آپدیت بودن در تکنولوژی ها و آشنایی با این فضا معنا می گردد و کم نمی بینیم بعضی از دهه هشتادی هایی را که با برچسبِ: «شما چیزی از دنیای امروز نمی فهمید»، اعتنایی به تفکر افراد بزرگ تر از خود نمی کنند.

دقیقاً در نقطۀ مقابل، نسل انقلاب آشنایی چندانی با تکنولوژی نداشته و اگر هم کاری در بستر مجازی داشته باشد، به جای یادگرفتن، آن را به دیگران می سپارد که نشان از ضروری ندانستن آشنایی با بستر مجازی در نگاه آن ها دارد.

تفاوت در زبان تفاهم

تفاوت در زبان، یکی دیگر از جنبه های تفاوت این دو نسل می باشد که تفاهم را سخت کرده و این اختلافات را روز به روز شدیدتر می کند. زبان نسل زِد به اقتضای فضای مجازی، کاملاً اختصاری است و لذا میل این نسل به استفاده از اصطلاحات بیشتر است. همچنین می توان ادعا کرد شوق و علاقه آن ها در زبان های غیر از زبان مادری، به زبان انگلیسی است؛ چرا که این زبان، کاربرد بیشتری با فضای زیست آن ها دارد.

البته که نقش سوژه ها در رقم خوردن این تفاوت زبانی را باید بسیار پررنگ شمرد؛ در بستر مجازی معمولاً یک اتفاق سوژه می شود؛ زیرا در بسیاری از موارد، این سوژه ها ادبیاتی از خود به جا می گذارند که افراد با گفتن یک جمله به آن اتفاق اشاره می کنند و اگر کسی از بیرون به ماجرا نگاه کند، متوجه آن نمی شود.
تمام آنچه گفته شد نه فقط برای بیان تفاوت ها و اشاره به اختلافات، بلکه برای پیدا کردن مرهمی برای این زخم های باز شده است. قبل از بیان ایده اصلی، تذکر این نکته لازم است که برای حل این بحران، نمی توان به یک راهکار جزئی بسنده کرد؛ کما اینکه در این مدّت، راهکارهای مختلفی مانند: «شنیده شدن حرف آن ها، شریک کردن آن ها در مسائل و غیره» از جانب اندیشمندان مطرح شده است و ذکر یک راهکار جدید، به معنای نادیده گرفتن پیشنهادات دیگر نیست؛ بلکه می تواند پیشنهاد نگارنده، وسیله ای برای به ثمر نشستن سایر پیشنهادات باشد.

لزوم استفاده از تمام ظرفیت های دهه هفتادی ها و تا حدودی دهه شصتی ها

به نظر می رسد برای به ثمر نشستن تمام این پیشنهادات و تلطیف فضا، باید از ظرفیت دهۀ هفتادی ها و تا حدودی دهۀ شصتی ها استفاده کرد! این دو دهه را می توان دوران گذار از نسل ابتدای انقلاب به نسل تکنولوژی دانست. بچه های دهۀ هفتاد و شصت که در دوران گذار به دنیا آمده اند، از جهت زیست و زبان، اشتراکات زیادی با نسل اول انقلاب دارند؛ بخشی از بازی های دوران کودکی این دهه همانند نسل خود در کوچه و خیابان ها بوده است.

آن ها تا حدودی کمبودهایی که در گذشته بوده را درک کرده اند و با رنج های فضای حقیقی آشنا هستند؛ برخلاف نسل امروز که تصوری از نداشتن ابتدائیات زندگی نیز ندارند، این نسل به خوبی با ارزش ها، آرمان ها و هنجارهای نسل قبل از خود ارتباط برقرار کرده و آن ها را پذیرفته است و به همین جهت از پدر، معلم و بزرگانی همچون علما حرف شنوی داشته و احترام آن ها را نگه می دارند. البته که پذیرش این نکات، به معنای عینیت این دو نسل نیست اما می توان ادعا کرد که این دو نسل از هم بیگانه نبوده و شباهت های فراوانی دارند.

از طرف دیگر دهۀ هفتادی ها با تکنولوژی های روز هم آشنا بوده و بخشی از زندگی آن ها درگیر فضای مجازی شده است. بخشی از دوران کودکی این دو دهه با گیم های کامپیوتری سر شده؛ یقیناً بخشی از خاطره های بچه های دهۀ شصت و هفتاد در کلوپ های بازی و کرایۀ پلی استیشن گذشته است و احتمالاً هنوز هم تعداد زیادی از آن ها بی علاقه به بازی های کامپیوتری نباشند.

این نسل، همان نسلی است که وقتی خریدن تلفن همراه برای فرزندان عُرف نبود، جلوی خانواده خود ایستاد و به جدّ از پدر خود گوشی موبایل طلب کرد و در واقع شروع کنندۀ این فضا بود و هنوز هم تکنولوژی بخشی مهمی از زندگی اوست. البته که درگیری با فضای مجازی و تکنولوژی در بچه های دهۀ هفتاد و شصت به اندازه نسل دهۀ هشتاد و بعدش نیست اما می-توان به جرات ادعا کرد که وجه تشابه بین این دو نسل کم نیست.

باری بر دوش نسل میانی انقلاب

به نظر می رسد که برای حل این رویداد، باید بارِ دو مسئله را بر دوش بچه های نسل میانی انقلاب «دهۀ هفتاد و شصت» گذاشت؛ وظیفۀ اوّل معطوف به تبیین و انتقال نیازها، ارزش ها و آرمان های نسل های متقدم و متاخر انقلاب با یکدیگر است که مهم ترین این بخش مربوط است به انتقال گفتمان نسل اوّل انقلاب به نسل های متاخر انقلاب.

نسل زد، به علت اینکه با آن آرمان ها و هنجارها ارتباط برقرار نکرد، به گونه ای از جامعه طرد شد و البته این طرد شدن باعث دوری بیش از پیش آن ها شد. مسئلۀ دوم که عرصه ای حاکمیتی است، استفاده از این دو نسل در تصمیم گیری ها است.

یکی از دغدغه ها و ناراحتی های نسل جدید این است که چرا باید عدّه ای که سن و سالی از آن ها گذشته و فهمی از نیاز و زیست ما ندارند؛ در مسائل مختلف برای ما تصمیم بگیرند. البته که این دغدغه در بعضی از موارد درست است و به نظر می رسد راه حل آن استفاده از نسل های گذار در تصمیم گیری ها است که هم دغدغه های نسل قبل از خود را درک کرده و هم نیازهای نسل بعد از خود را می فهمد. امید است با فعال شدن این ظرفیت و البته برطرف کردن سایر کم کاری ها بتوان به دستاوردهای خوبی دست یافت و اثبات کرد که نسل های جدید نه تنها یک تهدید، بلکه فرصتی برای ارتقا و تعالی جامعه است.

بیشتر بخوانید:

جنگ شناختی، هویت و ایدئولوژی زدایی/ راهبرد جریان انقلاب در برابر این جنگ چیست؟

 

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=43685
  • نویسنده : مهدی صنعت پور امیری

مطالب مرتبط

26اسفند
خانواده‌ در نسبت با فضای مجازی چه آسیب هایی را متحمل می شود؟
در نشست تخصصی با عنوان «خانواده محوری و آسیب‌های نوپدید» مطرح شد:

خانواده‌ در نسبت با فضای مجازی چه آسیب هایی را متحمل می شود؟

10بهمن
آسیب شناسی مسأله ازدواج و فرزندآوری
علیرضا لاور روانشناس و مشاور خانواده تبیین کرد؛

آسیب شناسی مسأله ازدواج و فرزندآوری

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.