به گزارش صدای حوزه، بسیاری از ما حداقل مقداری برون گرایی و درون گرایی در خود در یک محور متغییر داریم. بنابراین مهم است که بدانیم، در کجای این محور قرار می گیریم؟ چگونه شارژ می شویم؟ آیا در پایان روز میل به تعامل اجتماعی داریم یا دوست داریم زمان خود را در تنهایی سپریی کنیم.
افراد درونگرا بیشتر دوست دارند در خلوت وقت بگذرانند و نمیتوانند احساسات و افکار خود را به صورت مستقیم و راحت بیان کنند. معمولاً این افراد برای اوقات فراغت خود کارهایی مثل فیلم دیدن یا کتاب خواندن به تنهایی یا نهایتاً با همسرشان را انتخاب می کنند و در اکثر مواقع کم صحبت می کنند. خیلی هم اهل شوخ طبعی و برقراری ارتباطات با دیگران نیستند و از مکان های شلوغ مثل مهمانی های بزرگ متنفرند.
اما نقطه مقابل آنها، افراد برونگرا هستند که به راحتی احساسات خود را آشکار کرده و دیگران فکر می کنند آنها واقعاً از زندگی لذت می برند و آدم های شادتری هستند. این افراد بیشتر گردش و مهمانی و مسافرت آن هم بهصورت دسته جمعی را برای تفریح ترجیح میدهند و می توانند به سرعت با دیگران ارتباط بگیرند.
چنین ویژگی های متفاوت میان افراد درون گرا و برون گرا ممکن است اینگونه تصور شود که یک زوج برون گرا/درون گرا نمی توانند رابطه خوبی با هم داشته باشند اما این موضوع لزوما درست نیست،«درونگراها و برونگراها میتوانند با هم شراکتی متعادل، کامل و سالم ایجاد کنند» درصورتیکه هر دو شریک نیازهای هم را بشناسند و به آن احترام بگذارند.
زوج های درونگرا و برونگرا یکدیگر را متعادل میسازند
افراد برون گرا اغلب در پیدا کردن زمانی برای تنهایی مشکل دارند درحالیکه درون گراها ممکن است خود را در انزوا و دور شدن از دنیای بیرون بیابند. با وجود اینکه مهم است مدت زمانی را برای شارژ شدن به روش خود اختصاص دهید اما، زیاده روی در یک رویه می تواند مشکلاتی ایجاد کند.
برون گراها به درون گراها کمک می کنند از منطقه آسایش خود خارج شوند، ماجراهای بیشتری را تجربه کنند و افراد مختلفی را بشناسد که شاید در غیر این صورت نمی شناختند. از سوی دیگر درون گراها نیز به برون گراها کمک می کنند تا در مورد نحوه گذراندن زمان با کیفیت فکر کنند، از آنچه در اطرافشان در موقعیت های اجتماعی میگذرد آگاه باشند و جهان درون خود را کاوش و منعکس کنند. بطور کلی درون گراها به برونگراها کمک کنند تا روابط عمیقتری داشته باشند، در حالی که برونگراها به درونگراها کمک می کنند تا از روابط گستردهتری برخوردار شوند.
چالش های یک زوج درون گرا/برون گرا
یکی از بزرگترین چالش هایی یک زوج درون گرا/برون گرا با آن روبرو هستند، یافتن تعادل میان معاشرت و گذراندن وقت است. بطوریکه یکی از آنها می خواهد در هر مهمانی که به آن دعوت می شوند، شرکت کند، در حالی که دیگری می خواهد در خانه بنشیند یا برای یک شام آرام بیرون برود. این موضوع گاهی موجب ناراحتی طرف مقابل می شود! اما این چالش را به راحتی می توان برطرف کرد. برای این کار ، ابتدا باید سطح درون گرایی/ برون گرایی هر دو طرف زوج مشخص شود. به این معنی که آیا دو شریک زندگی بیشتر به سمت برون گرایی تمایل دارند یا درون گرایی؟ دومین راهکار احترام گذاشتن به ویژگی های یکدیگر است. درونگراها و برونگراها ویژگی های فوق العاده ای دارند که می تواند به داشتن یک رابطه و زندگی مشترک غنی کمک کند. و بالاخره سومین راهکار شناخت تفاوت ها، چالش ها و فوایدی است که زوج با آن روبرو می شوند.
صحبت در مورد نیازهای یکدیگر
دانستن نیازهای دو طرف زندگی میتواند به نحوه گذراندن وقت آنها با یکدیگر کمک کند. ممکن است یک شب در مهمانی شام سپری شود در حالیکه شبی دیگر در خانه به تماشای فیلم گذرانده شود. همچنین ممکن است شبی یکی از آنها در خانه بماند تا بخواند، در حالی که شریک دیگر با چند دوست برای خوردن قهوه ملاقات می کند. صحبت کردن زوج ها در مورد نیازهای یکدیگر به آنها کمک می کند تا دریابند چگونه می توانند با یکدیگر زندگی کنند به گونه ای که به رشد فردی و رشد آنها به عنوان یک زوج کمک کند.
لذت بردن از سکوت
لذت بردن از سکوت ممکن است برای یک برون گرا موضوع جدیدی باشد. از آنجایی که درون گراها برای «شارژ» شدن به زمانی برای تنهایی نیاز دارند، این موضوع ممکن است اینگونه تلقی شود که وی تمایل به صحبت کردن با همسر خود و یا تمرکز بر وی ندارد. اما در واقع اینگونه نیست.
این موضوع به این معنی نیست که فرد درونگرا، همسر برونگرای خود را نمی خواهد بلکه درون گرا تنها به زمانی برای درون گرایی نیاز دارند. فرد درون گرا ممکن است فقط نیاز داشته باشد که در سکوت تلویزیون تماشا کند، با تلفن خود بازی کند یا کتاب بخواند. این بدان معنا نیست که زوج درون گرا/ برون گرا نمی توانند از سکوت با هم و یا گذراندن وقت با هم در حالی که کارهای جداگانه ای را در یک اتاق انجام می دهند، لذت ببرند.بلکه انجام این کار ها درکنار یکدیگر و در سکوت برای مثال کتاب خواندن و یا تماشای تلویزیون می تواند به ایجاد یک پیوند قویتر کمک کنند. پس از سکوت لذت ببر!
سازش کلید هر رابطه خوب است
در آخر می توان گفت که سازش کلید هر رابطه خوب است. برقراری روابط عاشقانه میان شخصیت های درون گرا و برون گرا در ابتدا میتواند دشوار باشد. اما اگر یاد بگیرید که سازش کنید، به نیازهای یکدیگر گوش دهید و از شریک زندگی خود حمایت کنید، این روابط می تواند زیبا باشد. برون گراها و درون گراها می توانند تعادل کامل را بین یکدیگر بیابند و آینده ای شاد، سالم و پربار را با هم ایجاد کنند.