به گزارش خبرنگار صدای حوزه، محمدرضا بابایی طی یادداشتی به بررسی بیانات رهبر انقلاب در روز اربعین در دیدار دانشجویان در ارتباط با کارزار تمام نشدنی لشکر حسینی پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
کارزار تا زمان آخرین منجی
حق و باطل را جنگی است که تا زمان آخرین منجی ادامه خواهد داشت، در این بین لشکر باطل بدنبال یارگیری برای خود است و در این راستا از هیچ چیزی دریغ نمیکند؛ استفاده ابزاری از زنان، مهم جلوه دادن فرزندان در مقابل همه دنیایی که یک شخص میتواند داشته باشد، رویافروشی و بدنیال دنیا(به معنی جاهطلبی) رهنمون کردن مردم، ترغیب انسانها به استفاده از مدلهای جدید ابزار تولید شده توسط تمدن غرب که هر کدام نیازمند هزینه کردن بیش از توان همه است و همینها زمینه عصیان علیه خالق و خراب کردن پل ارتباطی با خود و دیگران است.
در این طرف میدان، لشکری است به نام حق که شناسنامه مشخصی دارد و حاضر نیست به هر قیمتی افراد را در جبهه خود نگه دارد اما هشدار های لازم را می دهد، اطمینان از عقیه فکری آن بهقدری است که بزرگان آن میگویند اگر ما را با کتابی که به عنوان پشتوانه فکری و عملی ماست تنها بگذارید بههیچ عنوان احساس تنهایی نمیکنیم بلکه به این تنهایی می بالیم. و از لحاظ احساسی و عاطفی به قدری قلب شان مالامال از عشق است که تکه تکه شدن در این راه را در مقابل دیدگان معشوق هیچ می پندارند. همه این ها برگشت به یک چیز دارد و آن هم تکیه به قدرتمندترین موجود عالم یعنی خدا است.
آری این دو لشکر دو ولی مجزا از هم دارند، ولی مومنان، خداست که آنها را هدایت میکند و دست آنها را میگیرد و ولی کافران(کسانی که به قدرت خدا پشت کردند) شیطان است که چشم، گوش و قلب آنها را مهر کرده است تا قدرت خدا را نبینند. بخاطر همین وقتی خداوند از اولی الالباب سخن به میان میآورد آن ها را اهل تفکر در آفرینش آسمانها و زمین میداند چرا که قدرت خدا در آفرینش آسمانها و زمین برای اهلحق آشکار و قابل تایید است اما کافران با وجود دیدن این قدرت سعی بر انکار آن دارند و در این راه خود را به مستی میزنند تا از این آگاهی دور باشند.
برای رسیدن به هردو ولی، نیازمند ابزاری و راهنما هستیم، ابزار مومنان تعقل و تفکر است که سرچشمه آن قرآن است و راهنمایشان ائمه هدی(ع) هستند که احادیثشان تا رسیدن به نور حقیقی راهگشای این عالم ظلمانی است، در طرف مقابل ابزار کافران مستی و وقتگذرانی است و بیخیالی که از موسیقی و روزمرگی نشئت میگیرد و راهنمایشان ابزار اشاعه این موارد که اجازه فکر کردن را از مخاطبانشان میگیرند.
آدمی اگر هدف زندگی را بندگی خدا و بودن در لشکر حق انتخاب کرد لاجرم می بایست به سان ذرهای ناآرام در پی رسیدن به هدف خود سر از پا نشناسد البته همین هم باید با تعقل و تفکری باشد که از قرآن به دست می آید، انس با قرآن به صورت روزانه ما را در زمره کسانی قرار خواهد داد که اگر هم جایی به اشتباه قدم گذاشتیم، بر خواهیم گشت و جبران کننده نقصان گذشته خواهیم بود.
حال با شماست که انتخاب کنید آیا در لشکر حسینی و حق هستید یا در لشکر یزیدی و باطل؟