به گزارش خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی صدای حوزه، یکی از مهمترین تفاوت های دولت سیزدهم با دو دولت پیش از خود، رویکرد متفاوت در زمینه سیاست خارجی است. برای بررسی ابعاد سیاست خارجی دولت سید ابراهیم رئیسی، بر آن شدیم تا با حجت الاسلام والمسلمین عبدالرحیم علیزاده، معاون راهبردی و سیاسی بسیج اساتید و طلاب، در مورد کیفیت باز شدن گره واردات گسترده واکسن، عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری های شانگهای و سخنرانی ویدئوکنفرانسی رئیس جمهور در اجلاسیه اخیر سازمان ملل به گفتگو بپردازیم. مشروح این گفتگو تقدیم می گردد.
یکی از اتفاقات برجسته در دوره کوتاه شروع به کار دولت جدید، واردات گسترده واکسن به منظور واکسیناسیون حداکثری جمعیت بوده است. برخی این مسئله را به عنوان دستاورد عملکرد انقلابی دولت جدید و نشان از کارآمدی دولت سیزدهم نسبت به دولت روحانی می دانند؛ اما برخی نزدیکان به دولت قبل، واردات گسترده واکسن در دولت رئیسی را نتیجه تلاش و رایزنی های دولت روحانی می دانند که میوه آن را دولت جدید برداشت کرده است. بنا بر تحلیل شما کدام روایت و به چه دلیل صحیح است؟
دولت قبل از ابتدا نسبت به واردات واکسن از چین به گونه سلبی برخورد می کرد؛ چینی ها در همان اوایل آمادگی داشتند که حدود ۱۸ میلیون دوز واکسن را به ما تحویل دهند اما دولت قبل پیشنهاد آنها را نپذیرفت؛ چون دولت قبل توجه به شرق را نمی پسندید و بیشتر مایل به ارتباط با غرب بود و بهانه هایی را هم جور کرده بود که به اهداف خود برسد.
مثلا می گفتند چون ما هنوز عضو FATF نشده ایم، نمی توانیم واکسن بخریم؛ در حالی که در زمان دولت روحانی، چین حاضر بود به ما واکسن دهد و حتی روسیه که در مقطعی برای تحویل واکسن بدعهدی کرد، آمادگی داشت به ما واکسن بدهد.
پس اینطور نبود که دولت قبل در حال تدارک و رایزنی برای واردات گسترده واکسن باشد و دولت آقای رئیسی که روی کار آمد ثمره کار آنها را چیده باشد.
ما از زمانی که تولید جهانی واکسن انبوه شد، برای واردات مشکل نداشته ایم و اکنون هم مشکلی نداریم؛ فقط اراده حاکم بر دولت قبل این بود که میخواست مسائل دیگری را دنبال کند.
بنابراین ؛ چرا که اگر ما همان موقع ۱۸میلیون دوز واکسن را وارد می کردیم و افراد پرخطر را واکسینه میکردیم قطعاً این مقدار تلفات نداشتیم.
چین بر اساس همان طرح جامع راهبردی ۲۵ساله که ما با آنها امضا کرده بود، آمادگی تحویل این میزان واکسن به ما را داشت؛ چینی ها همیشه در این سالها در مذاکرات و حتی روس ها به عنوان کسانی که سعی داشتند نقش موثری در بین کشورهای شرقی داشته باشند، آمادگی داشتند با ما همکاری کنند؛ ولی دولت قبل حاضر نبود همکاری با آنها را بپذیرد.
در موضوع برجام هم دولت قبل به چینی ها اهمیتی نمی داد و برخورد درستی با آنها نداشت.
وقتی ما این سوال را از روس ها می پرسیدیم که چرا شما قطعنامههای سازمان ملل علیه ما را امضا می کنید؛ آنها در پاسخ می گفتند که وقتی شما به ما توجهی ندارید، ما هم حاضر نیستیم که وجهه بین المللی خود را به عنوان عضو شورای عالی امنیت خراب کنیم.
البته ما نمیگوییم که چین و روسیه برادر بزرگتر ما هستند؛ ولی وقتی که سیاست گذاری به جای نگاه به غرب، معطوف به شرق باشد، توجه خاص خود را میطلبد؛ که دولت قبل حاضر نبود در این زمینه همکاری کند و به همین دلیل مقام معظم رهبری برای سند همکاری راهبردی ۲۵ ساله با چین، آقای لاریجانی را فرستاد زیرا دولتیها حاضر نشدند در این زمینه کاری کنند.
در مورد عضویت در سازمان همکاری های شانگهای هم برخی رسانه ها و افراد نزدیک به دولت روحانی ادعا می کنند، رایزنی های عضویت دائم ایران در این پیمان در دولت قبل انجام شده بود. این تحلیل درست است؟
خیر؛ در مورد سازمان شانگهای هم همین وضعیت را داشتیم؛ چرا ایران در حالی که یکی از کشورهای قدرتمند منطقه است باید فقط عضو ناظر سازمان همکاری های شانگهای باشد؟
همانطور که دیدیم در دولت آقای رئیسی بلافاصله پس از تغییر نگاه سیاست خارجی از غرب به شرق، ما به عنوان عضو دائم و رسمی شانگهای پذیرفته شدیم.
زیربنای سازمان شانگهای اقتصادی است؛ ولی الان به عنوان کانون قدرت در شرق به اتحادیه اروپا و به پیمان هایی مانند پیمان ناتو تنه می زند و می تواند در مقابل آن ها قد علم کند؛ زیرا کشورهایی که عضو آن هستند هرکدام از جهاتی قدرتمند هستند و عضویت ما در شانگهای باعث شد که بازار هدف صادرات، مخصوصاً در زمینه نفت و گاز و انرژی به این کشورها گسترش داده شود.
همه کشورهای عضو شانگهای به جز روسیه که گاز زیادی دارد، وارد کننده انرژی هستند و ما یک چنین فرصت طلایی را از مدت ها قبل داشتیم؛ اما استفاده نکردیم.
هرچند که سیاست کلان نظام، اقتصاد بدون نفت است؛ اما تا زمانی که ما نفت را صادر میکنیم کشوری که آمادگی خرید نفت ما را دارد و پالایشگاه های نفتی خود را با مختصات نفت ما تنظیم کردهاست، بازار صادرات مناسبی برای ماست و نباید آن را از دست بدهیم.
بنابراین معلوم می شود آن فرافکنی هایی که مسئولان دولت قبل می کرد که چون FATF را امضا نکرده ایم به ما واکسن نمیدهند و کارشکنی میکنند؛ درست نبوده است؛ زیرا در دولت فعلی هنوز FATF امضا نشده است و بعید است که در مجمع تشخیص رای بیاورد؛ اما با این حال ما توانستیم واکسن وارد کنیم.
دولت قبل میخواست واردات واکسن را عامل فشاری قرار دهد تا مجمع تشخیص، عضویت در FATF را بپذیرد؛ در حالی که برای واردات واکسن نیازی به پذیرش FATF نبود. اراده حاکم بر دولت ما اینطور نبود که به صورت جدی به واردات واکسن بپردازد.
البته ما منکر زحمات دولتمردانی که در بدنه دولت خدمت انجام داده اند نیستیم و از آنها قدردانی میکنیم اما اراده حاکم بر دولت قبل با تلاش چنین افرادی متفاوت بود.
ابعاد بینالمللی عضویت ایران در سازمان شانگهای چه مواردی بود و چه پیامی برای کشورهای غربی مذاکره کننده در برجام می تواند داشته باشد؟
وقتی که در روزهای اخیر آمریکا قرارداد تحویل زیردریایی هسته ای به استرالیا را بست، فرانسه عکس العمل منفی نشان داد؛ چون استرالیا به نوعی بازار فرانسه شناخته میشد؛ اما آمریکا در آنجا دخالت کرد و قرارداد بزرگی را با استرالیا امضا کرد. فرانسه از حضور این چنینی آمریکا در استرالیا به عنوان یک رقیب برای خودش احساس خطر کرد.
قدرت های بزرگ می خواهنددر همه حوزه ها سلطه خود را حفظ کنند و گسترش دهند. پیمان شانگهای هم همینگونه است؛ وقتی که یک پیمان بزرگ اقتصادی توسط چند قدرت بزرگ در منطقه شرق جهان ایجاد می شود، باعث می شود که کشورهای غربی در ابعاد مختلف دچار ضربه شوند؛ زیرا یک قدرت جدید در مقابل آن ها علم شده است که اقتدار آن ها را به چالش می کشد.
با عضویت ایران در سازمان شانگهای، این پیمان تقویت شد و در واقع یک قطب قدرت بسیار بزرگ در مقابل قدرت های غربی ایجاد شد.
نظام بین الملل بعد از فروپاشی شوروی تاکنون یک نظام تک قطبی است تا جایی که می بینیم سیاستهای یک جانبه آمریکا حتی چین و روسیه را تحریم می کند. سازمان شانگهای این ظرفیت را دارد که در مقابل تک قطبی آمریکا یک قدرت متقابل ایجاد کند؛ زیرا برخی از کشورهای عضو سازمان شانگهای، مانند روسیه، میل دارند که اقتدار خود را به وضع گذشته بازگردانند یا چین به دنبال این است که قدرت اول اقتصادی دنیا شود.
بنابراین در کنار قدرت هایی که در سازمان شانگهای حضور دارند، عضویت ما در شانگهای باعث هم افزایی قدرت های آنها و از جمله قدرت خود ایران می شود؛ البته تکیه گاه ما خداوند است که قدرت مطلق است؛ اما مناسبات بین المللی می طلبد که ما در چنین پیمان هایی حضور داشته باشیم؛ اما نه به عنوان کشوری وابسته به قدرت هایی مانند چین یا روسیه.
تفکر حاکم بر دولت قبل که از طریق مشاورینی مانند سریع القلم به دولت القاء می شد، معتقد بود ما باید وابسته به قدرتی باشیم که ترجیحاً آن قدرت آمریکا است؛ حتی رئیس جمهور سابق، آقای حسن روحانی هم در مجلس خبرگان این نظریه را مطرح کرد که اگر ما بخواهیم در ساختار بین المللی حضور داشته باشیم باید خود را به یک قدرت وابسته کنیم.
از سالها قبل نظام به دنبال عضویت در پیمان شانگهای بود، اما از طرف دولت روحانی اراده جدی وجود نداشت که ما در بین قدرتهای شرق حضور پیدا کنیم؛ اما به محض اینکه در دولت جدید اراده آن ایجاد شد، ایران به عضویت رسمی این پیمان در آمد.
در مورد ابعاد سخنرانی رئیس جمهور در اجلاسیه سازمان ملل، به عنوان اولین معرفی رسمی دولت جدید و سیاست های خارجی آن، تحلیل شما چیست؟ جایگاه دولت سیزدهم در مسائل بین المللی چگونه ترسیم شد و چه برداشت هایی از این مواضع آقای رئیسی صورت گرفت؟
آقای رئیس جمهور در سازمان شانگهای دیدگاههای نظام را در مورد مسائل مختلف بیان کرده بود و سخنرانی غیر حضوری ایشان در سازمان ملل، تشریح بیشتر همان مواضع بود.
در سخنرانی رئیس جمهور در اجلاسیه سازمان ملل، مواضع رسمی نظام که منطبق بر تفکر و اندیشه امام(ره) و مقام معظم رهبری بود بیان شد؛ قبل از عملکرد، رویکرد مناسب لازم است. اگر رویکرد مناسب نبود قطعاً عملکردها هم منطبق نخواهد بود که الحمدلله رویکرد جناب رئیس جمهور، رویکردی درست و منطبق با آرمان های اصیل انقلاب است.
بازتاب ها نیز همین را نشان داد؛ چه رسانه های داخلی و چه رسانه های زاویه داربا دولت، سخنان آقای رئیسی را مجموعاً مثبت ارزیابی کردند؛ هم در مورد مناسبات منطقه ای و هم بین المللی و از آنجا که اولِ کارِ دولت است، آقای رئیسی به درستی به صورت انقلابی سخنرانی کرد و از طرف رسانه های داخلی سخنرانی ایشان مورد خدشه جدی قرار نگرفت و هر آن چه باید و شاید، گفته شد.
مطالب مرتبط: