به گزارش صدای حوزه، عدم وجود یک نقشه راه تدوین شده از منظومۀ فکری امامین انقلاب اسلامی میتواند یکی از ضعفهای عملکردی رسانههای ایران باشد. تاکنون گفتمان رهبر معظم انقلاب و منظومۀ فکری ایشان در مواجهه با رسانه به عنوان امر غالب عصر معاصر در جامعه تبیین نشده بود که اخیراً گروهی از پژوهشگران رسانۀ ملی این مهم را عملیاتی کردندکه بر همین اساس رسانۀ طراز انقلاب اسلامی در منظومۀ فکری رهبر معظم انقلاب موضوع سیصد و یکمین نشست تخصصی کارشناسی اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا و جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی بود که با همکاری مرکز ژرفا برگزار شد که در خلال آن با مهدی حاجی دبیر کارگروه مسجد رسانۀ ملی گفت وگو شد:
* اکنون که نظرات رهبر معظم انقلاب دربارۀ رسانه را احصاء کردهاید، برخی از تعابیر رهبری دربارۀ رسانهها را ذکر کنید.
حاجی: ایشان تعابیر متعددی دربارۀ رسانه در منظومۀ فکری خود دارند. برای مثال میفرمایند؛ «دنیای امروز بر مدار جنگ تبلیغاتی و رسانهای و در واقع بر مدار جنگ جبهههای خبری و دستگاههای تولید کنندۀ پیام حرکت میکند» که حاکی از نگاه سیستماتیک یا فرآیندگرای ایشان است. رهبر معظم انقلاب در مقطع دیگری دربارۀ رسانهها میفرمایند؛ «امروز رسانهها در دنیا فکر، رفتار و هویت فرهنگی انسانها را الغا میکنند و تعیین کننده هستند». سیستمی با پیچیدگیهای رسانه در تعامل با دیگر اجزای جامعه دارای ظرافتهای خاصی است که باید آنها را نیز مدنظر قرار دهیم.
یکی از تعابیر بنیادین و ارزشمندی دیگری که رهبر معظم انقلاب در مواجهه با رسانه دارند، در سال ۱۳۸۰«هـ.ش» توسط ایشان مطرح شد، ایشان در آن دیدار فرمودند؛ «تاثیر بالای یک شگرد خوب رسانهای یا یک حرکت هماهنگ تبلیغاتی حتی بالاتر از بستن شیرهای نفت است» این عبارت از اعتقاد ویژه رسانهها بر جامعه حکایت دارد یا در مقطع دیگری میفرمایند؛ «امروز رسانهها، تلویزیونها و هنرها از اسلحه، موشک و بمب اتم بیشتر است» تمام این گذارهها حاکی از توجه ویژۀ ایشان به بحث رسانه میباشد که حاوی یک پیام روشن برای نیروهای رسانهای انقلاب است که این پیام لزوم توجه نیروهای انقلابی به امر رسانه است.
زیست رسانهای
واقعیت این است که بشر امروز در آستانۀ تجربۀ سبک متفاوتی از زندگی است که میتوان از آن تحت عنوان «زیست رسانهای» یاد کرد، به وضوح شاهد هستیم که ضریب نفوذ رسانهها در ابعاد مختلف زندگی انسان، همواره در حال افزایش است، امروز رسانهها بر شعائر مختلف زندگی بشر از جمله اقتصاد، کشاورزی، آموزش، تعاملات خانوادگی و سیاسی اثر میگذارد. عقلانیت اقتضاء میکند که بشر خود را برای مواجهه با این الگوی نوین زندگی آماده کند، هنگامی در این زیست رسانهای موفق خواهیم بود که خود را با نگاه رهبر انقلاب که برگرفته از آموزههای الهی است به درستی مطابقت دهیم، نیروهای انقلابی رسانه باید به این مسئله فکر کنند و برای فراهم کردن زیرساختهای زیست رسانهای تلاش کنند.
دلیل دلزدگیها
رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۴ میفرمایند؛ یکی از اهداف رسانه، نشر اسلام است. ایشان مدتی بعد، در سال ۱۳۷۲ این عبارت را تکمیل و فرمودند؛ «در رسانه باید طرح حقایق اسلام ناب محمدی و اهل بیت به گونهای صحیح و اصیل ارائه شود» البته به طور قطع منظور ایشان ترویج معارف دینی صرفاً از طریق برنامههای گفتگو محور با حضور کارشناسان دینی نبوده است. امروز مطالبۀ جدی ما از حوزههای علمیه معرفی قالبها و چارچوبهای نوین برای ترویح معارف دینی هست، برای مثال کسی نمیتواند تأثیر تولیدات فاخری مانند «یوسف پیامبر (ع)»، «مختارنامه» یا «امام علی (ع)» را با برنامههای گفتگو محور یکسان بداند اما تعداد این آثار تأثیرگذار به حدی اندک است که پخش مکرر آنها، برخی از مخاطبان را دچار دلزدگی میکند، دلیل این تکرار این است که ما امروز طرح مشخصی برای پرداختن به سایر مفاهیم دینی نداریم.
رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۷۸ «هـ.ش» در همین رابطه میفرمایند؛ «معرفی و ترویج فرهنگ و ارزشهای والای اسلام و ایران باید اولیت رسانه باشد» واضح است که ایشان کلید واژۀ ذهنی ایشان ایرانی اسلامی میباشد، رهبر انقلاب قائل به اهمیت هر دو مولفه هستند و بقای این مفاهیم را در گروی نابودی دیگری نمیدانند همینطور ایشان سال ۱۳۸۳ «هـ.ش» و در ادامۀ مباحث خود جهت ترسیم الگوی رسانۀ انقلابی، میفرمایند؛ «ارتقاء معرفت دینی روشن بینانه یکی از وظایف رسانه است، من روی عنوان روشن بینانه تکیه میکنم، معرفت دینی باید ارتقاء و گسترش پیدا کند اما یک معرفت دینی روشنبینانه و آگاهانه» اصحاب رسانه امروز چه فعالیتی برای معرفی دین به مردم با دیدگاهی روشن بینانه داشتهاند؟ حقیقت امر این است که تاکنون ورود جدی به این مسائل انجام نشده است!
منبرهای امروزی
ما باید نسبت به اقتضائات پیش روی زیست رسانهای، ابزار و مدل مواجهۀ خود را ترسیم کنیم، روزی منبر رسانۀ اسلام بود، در مقطعی هم هیأت و کاست اما در آینده چه پیش خواهد آمد و آیا ما برای این تغییرات آماده هستیم؟! متاسفانه باید اذعان کرد که امروز برای بیان بسیاری از مفاهیم دینی خود در رسانه، الگوی مشخصی نداریم، برای مثال با توجه به تقارن این ایام با ماه مبارک رمضان باید بگویم که رسانۀ انقلاب، در حال حاضر الگوی مشخصی برای ساخت یک برنامۀ مناسب افطار ویژۀ نوجوانان ندارد، متفکرین پاسخ مناسبی به این مسئله ندادند که برای یک نوجوان چه برنامهای مناسب است؟ مخاطب اغلب برنامههای رسانهای ما در حال حاضر افراد روزهدار هستند که دریافت پیام رسانه برای آنها در اولویت نیست، معتقدم رسانهها باید نوجوانان را مخاطب اصلی برنامههای ویژۀ ماه مبارک قرار دهند که مدت زیادی از شروع سن تکلیف آنها نمیگذارد یا اساساً وارد این ایام نشدهاند بنابراین نیاز بیشتری به خوراک رسانهای برای پذیرش فلسفۀ احکام دینی دارند.
* آیا منظور شما از زیست رسانهای و انسان رسانهها، اصالت بخشی به افراد است؟ آیا در این صورت رسانۀ ما با مشکل فرد محوری مواجه نمیشود؟ اگر آن فرد به هر دلیلی مایل به ادامۀ فعالیت در رسانه ما نباشد، خلع ناشی از فقدان او را جطور پر خواهند کرد؟
حاجی : معتقدم که مفهوم رسانه با فرد معنا پیدا میکند، رسانه محدود به ابزار تکنولوژیک آن نیست. شخصی که آن ابزار (نور،صدا، تصویر و…) را ترکیب میکند تا محتوایی تولید کند، یک انسان رسانه است که اعلام میکند با استفاده از این ابزارها میتوان پیامی را به مخاطب منتقل کرد. هنگامی که از زیرساخت تولید محتوا صحبت میکنیم، در حقیقت منظور ما این است که رسانۀ انقلاب باید انسان رسانههای متعددی تربیت کرده باشد تا اگر هریک از آنها به هر دلیلی امکان ادامۀ همکاری با آن را نداشت، بتواند فرد جدیدی را جایگزین کند. عمیقاً معتقدم که در فضای رسانهای کشور «نیاز به نفر داریم، اثر اهمیت کمتری برای ما دارد»، رسانۀ انقلاب باید افراد زیادی مانند آقای سلحشور تربیت کند تا فقدان آنها اثر منفی بر فرآیندها نداشته باشد.
* با توجه به مواردی که بیان کردید اهداف رسانۀ انقلاب از منظر رهبر معظم انقلاب را در چه میبنید؟
حاجی : تحکیم انقلاب اسلامی هدف دیگر رسانه در منظومۀ فکری رهبر معظم انقلاب است. ایشان در سال ۱۳۶۴ «هـ.ش» میفرمایند؛ «تحکیم انقلاب باید در رسانهها اتفاق بیافتد» ایشان در ۲۹ آذر ماه سال ۱۳۶۴ نیز میفرمایند؛ «سیستم رسانهای باید زبان گویای مدیریت جامعه و دستگاه اجرایی انقلاب باشد» مطالبهای که امروزه نیز به طور کامل محقق نشده است، متاسفانه شاخصی وجود ندارد که امکان ارزیابی میزان تحقق این مطالبات رهبری را بر مبنای آن داشته باشیم، از صدا وسیما به عنوان مثال بارز این مسئله نام میبرم، زمانی که یک برنامۀ طنز در تلویزیون تولید میشود، بر اساس اقتضائات آن مخاطب از طریق روابط عمومی سازمان با رسانۀ ملی ارتباط برقرار میکنند اما هنگامی که یک محتوای مذهبی یا انقلابی تولید میشود، اغلب مخاطبان با این تلقی که سازمان در حال انجام وظیفۀ خود است، هیچ بازخوردی از مخاطب خاص آن برنامه به رسانۀ ملی نمیدهند بنابراین مدیران تلویزیون تصور میکنند برنامههای از این دست رضایت مخاطب را کسب نکرده است و به مرور آنها را حذف یا جایگزین میکنند! چرا که ارزیابیهای سازمان ناظر به اصل «رضایت مخاطب» است و عدم دریافت بازخورد از ناحیۀ مخاطب را مبنای نارضایتی آنها قرار میدهد.متاسفانه مخاطبان این دست از برنامهها به هر دلیلی رضایت خود را اعلام نمیکنند اما در فضای مجازی یا حوزههای عمومی کوچک خود از تماشای آن برنامه ابراز رضایت میکنند، به زعم بنده یکی از راههای تحقق اهداف رسانۀ انقلابی همین مسئلۀ حساس شدن مخاطب به محتوا و مشارکت فعال او در رسانه است. ساده تر بگویم؛ «زمانی که نبض مردمی رسانه به آن جهت نمیدهد، رسانه مبتنی بر تقاضاهایی که پیش میآیند، رفتار خود را تنظیم میکند» نقطه ضعفی که سیستم های نظارتی رسانۀ ملی باید برای رفع آن چاره اندیشی کنند.
رهبر انقلاب هچنین دربارۀ اهمیت رسانه و در سال ۱۳۸۳ «هـ.ش» میفرمایند؛ «رسانه باید برای ایجاد باورحقیقی نسبت به ارزشها و بنیانهای فکری انقلاب و نظام اسلامی تلاش کند» سوال بنده از فعالان فرهنگی انقلاب این است که برای تحقق این مهم چه فعالیتهای پژوهشی و عملیاتی انجام داده و در اختیار نظام رسانهای کشور قرار دادهاید؟ منظور این جا صرفاً رسانۀ ملی نیست، تمام نهادهای فرهنگی کشور مخاطب سخن بنده هستند اگر امروز یک موسسۀ خصوصی بخواهد برای ترویج ارزشهای انقلاب برنامه بسازد، کدام منبع پژوهشی، طرح مدون یا مرجع نظری بومی سازی شده را در اختیار دارد؟ آیا امروز میدانیم، پاسخگویی به نیازهای رسانهای یک بانوی خانهدار با مخاطب دانشگاهی یا نوجوان دورۀ متوسطه جه تفاوتهایی دارد؟
فکر میکنم علت این مسئله عادت به روزمرگی و انجام فعالیتهای سطحی در تمام سطوح زندگی از جمله «همآوردی رسانهای» است. مثال عرض میکنم، رسانههای غربی با کاریکاتوری شنیع به شخصیت والای پیامبر گرامی اسلام توهین میکنند، برخورد ما نباید به نبرد هشتگها یا اقدام تقابلی در کشیدن کاریکاتور محدود شود.چرا در این سالها یک مرجع رسانهای ویژۀ نشر معارف رسول اکرم (ص) در کشور وجود ندارد، متاسفانه واکنش ما معطوف به بحران است، یعنی منتظر میمانیم تا بحرانی شکل بگیرد، سپس به دنبال راه حل میرویم که اشتباهی استراتژیک در عرصۀ نبرد رسانهای است.
*دربارۀ مصادیق دیگر تفکرات رهبر معظم انقلاب در مواجهه با رسانه نکتهای دارید؟
حاجی: یکی از نکاتی که کاملاً در منظومۀ فکری رهبر معظم انقلاب برای مواجهه با رسانه مشهود است، اصرار ایشان به ایجاد وحدت و همدلی در جامعه توسط رسانه میباشد.ایشان در سال ۱۳۸۳ «هـ.ش» میفرمایند؛ «جهت گیری به سمت وحدت ملی، ایجاد امید و ترسیم افقهای پیش روی ملت یکی از وظایف رسانه است» اما رسانههای ما امروز گاهی به سمت ایجاد دوگانههای غیر ضروری و حرکت در مسیر کسب منفعت جناحی گام بر میدارند که قطعاً منظور نظر رهبر انقلاب نیست. ایشان در ۱۸ شهریور سال ۱۳۸۴ «هـ.ش» نیز فرمودند؛ «رسانه ها باید برای حفظ و تقویت وحدت در جامعه تلاش کنند» یا در ۲۷ فروردین سال ۱۳۸۵ میفرمایند؛ «رسانهها باید از طرح مسائل تفرقه آمیز در جامعه پرهیز کنند» ایشان در مقطع دیگری در خصوص وحدت آفرینی رسانهها فرمودند؛ «ایجاد همگرایی عمومی، فضای محبت، همکاری و وحدت در کشور و میان مردم وظیفۀ رسانهها است، باید روحیۀ محبت، وحدت، همگرایی، ارتباط و پیوند در میان مردم تقویت شود» اساساً رمز پیروزی انقلاب اسلامی و امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در رهبری این نهضت، ایجاد همدلی و وحدت در جامعه است، اقوام، سلایق و تفکرات مختلف در کشور ذیل پرچم ایشان متحد شده و رژیم پهلوی را ساقط کردند، رسانهها نباید به دوگانگی دامن بزنند، رسانهها نباید کوتاه مدت نگاه کنند، البته نگاه بنده کنار گذاشتن مطالبه گری رسانهها نیست، بلکه رعایت انصاف را شرط میدانم، مطالبه گری به رفتار جناحی تبدیل نشود این رمز موفقیت است .
* ویژگیهای رسانۀ مطلوب را بیان کردید، چه آفتهایی را متوجه رسانه میدانید؟
حاجی: ویژگی دیگری که رهبری برای رسانۀ انقلابی بر میشمرند؛ «بزرگداشت، تکریم و معرفی نخبگان به مردم است». البته به طور قطع منظور ایشان از نخبگان در اشخاص مشهور یا در اصطلاح سلبریتیها خلاصه نمیشود. یکی دیگر از جملات رهبر انقلاب که نقل به مضمون میکنم، در خصوص ارزش پرداختن به همین مسئله است، ایشان در مقطعی جملهای با این مضمون فرمودند که «چرا زمان رسانه را باید به افرادی اختصاص داد که زندگی حقیقی آنها متفاوت از چیزی است که نمایش میدهند و پرداختن به آنها موضوعیت ندارد!» اما متأسفانه این فضا در حال رشد است. تصور کنید که رسانۀ ملی پرداختن انحصاری به سلبریتیها به عنوان گروه مرجع را متوقف کرد، برنامههای متعدد شبکههای اینترنتی که در حال پخش است و مخاطب آن را دنبال میکند، باید چگونه کنترل شود؟! راهکار همان افزایش بهداشت رسانهای است که پیشتر به آن اشاره کردم، مخاطب باید به مرحلهای برسد که چه چیزی را بشنود و از چه گویندهای بشنود.
رهبر انقلاب در سال ۱۳۷۲ «هـ.ش» میفرمایند؛ «صدا و سیما باید از نمایش سبکی و ابتذال در برنامههای برون مرزی خود پرهیز کند و به نمایش ارزشهای اسلامی بپردازد» سوال این است که چطور باید جذابیتهای کشور را بدون عبور از خط قرمزها نمایش دهیم، این مسئلهای است که نیاز به فعالیت مطالعاتی، ریشهای و استخراج الگوی مناسب رسانهای داریم.
رهبر معظم انقلاب قائل به سیاست گذاری مبتنی بر شناخت دشمن هستند.سالها است که ایشان این مطالبه را دارند اما بسیاری از کنشگران رسانهای کشور، بدون توجه به این مسئله در حال فعالیت نامنظم هستند و دچار روزمرگی شدهاند. دشمنان ما بیکار نیستند، اخیراً در فضای مجازی گروهی از سربازان رژیم اشغالگر قدس را دیدید که سالها آموزش زبان فارسی دیدهاند، فرهنگ ایران را فرا گرفتهاند تا وارد تقابل با ایران شوند اما سوال بنده این است، تا امروز چند نفر از کنشگران رسانهای ما آمادۀ رویارویی با دشمن هستند، فرهنگ، زبان و ارزشهای ایشان را شناختهایم و سیاست گذاری مبتنی بر شناخت دشمن داشتهایم، پاسخ به این سوال میتواند رافع بسیاری از معضلات ما در عرصۀ رسانه باشد.