به گزارش صدای حوزه، اخیرا یکی از اساتید فاضل حوزه و دانشگاه نسبت به ادعای یک طلبه در رسانه مبنی بر تاثیر اجنّه در ایجاد برخی بیماری های روانی واکنش نشان داده است و از آن با عنوان «شغل جدید: از جن گیری تا جن درمانی» تعبیر نموده است.
این استاد دانشگاه در یادداشت خود، این دیدگاه را انحراف و لاطائلات دانسته است که پیامدهای آن آبروی علمی هزارساله حوزه های علمیه را بر باد می دهد.
این استاد حوزه و دانشگاه که پیش از این نیز چنین جریان هایی را در بین روحانیت خطرناک و غیرعلمی دانسته است، خواستار برخورد جدی مسئولان حوزه علمیه با این جریان ها شد./ لینک
جن گیری؛ روانپزشکی و غیبت سنت مباحثه در حوزه علمیه
هرچند دغدغه ایشان در این رابطه از روی دلسوزی برای حوزه های علمیه است، اما نکاتی در نحوه برخورد با این جریان ها باید لحاظ گردد:
۱٫شناخت ما نسبت به علم خصوصا در حوزه پزشکی و روانشناسی برساخته گفتمان هایی است که در طول تاریخ بر جامعه مسلط گشته اند. این گفتمان ها قطعا گفتمان های رقیب را به حاشیه رانده و اجازه قدرت یافتن آنها را نمی دهند.
۲٫ اصل وجود علوم غریبه و علوم مرتبط با موجودات متافیزیکی همچون اجنّه امری پذیرفته شده است(چنانچه آیات و روایات متعددی بر این امر دلالت دارند)، اما در رابطه با حقانیت یا بکارگیری آن اختلاف نظر جدی وجود دارد که تجلی آن بیشتر در فقه اسلامی بوده است، به طوری که برخی فقها اقسامی از این علوم را حرام دانسته و برخی نیز فراگیری این علوم را بشرط نداشتن فساد جایز دانسته اند و البته برخی فقها یادگیری و عمل به سحر را برای دفع مفسده جایز دانسته اند.
۳٫ از سوی دیگر به این دسته از علوم(نجوم، جفر، علوم غریبه و …) از قدیم الایام در کتب علمای اسلام پرداخته شده است که جزء میراث علمی علمای دینی است. هرچند اعتقاد برخی به یونانی بودن این علوم، خرافی بودن آنها و یا خطرناک بودن انتشار آنها موجب گردیده است که در انزوا قرار گرفته و گرایش به آنها با برچسب های تندی همراه گردد.
۴٫ طلبه ای که در رسانه ادعا میکند منشأ برخی بیماری های روانی اجنه هستند، ایده ای را خلاف گفتمان غالب پزشکی و روانپزشکی مطرح میکند و طبیعی است که علیه آن موضع گیری شود، همانطور که در طول تاریخ با دیدگاههای جدید و متفاوت اینگونه برخورد شده است. در روانپزشکی غالبا در فرایند درمان بر عناصر درونی بدن بیمار تاکید می گردد در حالی که این ایده جدید صحبت از وجود یک عنصر بیرونی در تداوم بیماری می کند.
۵٫ انتساب این دیدگاه به «انحراف» اگر از باب غیرعلمی بودن آن است، باید با ادلّه علمی و مواجهه عالمانه مورد نقد قرار گیرد و اگر به دلیل ترس از خطاها و اشتباهات احتمالی آن است، باید این واقعیت را در نظر گرفت که تقریبا همه علوم بشری از جمله پزشکی و روانشناسی از زمان شکل گیری تا به امروز دچار خطاهای متعددی بوده اند و امروز نیز همچنان در حال آزمون و خطا هستند و منتسب به «انحراف» نمی شوند.
البته این واقعیت قابل انکار نیست که علوم غریبه در طول سالیان گذشته با خرافات ممتزج گشته اند و نیازمند تهذیب می باشند، اما این تهذیب اولا باید توسط حوزه و روحانیت صورت گرفته و ثانیا با تضارب آرا و در فضای باز آزاداندیشی محقق شود.
۶٫ در رابطه با اثرگذاری موجودات متافیزیکی بر انسان نیز دو دیدگاه وجود دارد؛ یکی اینکه انسان اشرف مخلوقات بوده و هیچ موجودی بدون اذن خداوند قادر به تصرف در انسان نیست و دیدگاه دوم قائل است برخی از این موجودات مانند جن قادر به تصرف و یا ایجاد اختلال در انسان می باشند. قطعا قائلین به هر دیدگاه باید با ادله علمی مبتنی بر نقل، عقل و تجربه به تبیین نظرات خود بپردازند.
۷٫ آیا تعبیر به لاطائلات نسبت به این علوم، متاثر از همان جریان امپریسیسم و حلقه وین نیست که فلسفه و گزاره های عقلی را مجمل می دانستند و تنها مسیر معرفت و علوم را از راه حس و تجربه قلمداد می کردند؟
۸٫ وقتی واقعیت و حقانیت گوهر این علوم توسط برخی علمای متقدم و متاخر همچون آیت الله جوادی آملی پذیرفته شده است، انحراف یا غیرعلمی دانستن آن یک مواجهه عالمانه و دوراندیشانه نخواهد بود!
۹٫ لذا به نظر می رسد لازم است اساتید دلسوز و دغدغه مند در حوزه علمیه، به جای تحریک مسئولین حوزه علمیه به منکوب کردن جریان های نواندیش و دگراندیش، خود وارد میدان شده و با اقامه برهان و ادله معتبر نقلی، عقلی و تجربی تلاش نمایند تا این اندیشه ها تهذیب گردیده و رشد نمایند.
بیشتر بخوانید:
بسیار عالی. خدا خیرتون بده