حجت الاسلام والمسلمین حسن غفاری فر، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در گفتوگو با خبرنگار صدای حوزه، به مناسبت سالروز شهادت آیت الله شهید صدر به تبیین دلایل مسکوت ماندن اندیشهها و مبانی علمی شهید صدر در حوزه علمیه نجف و قم پرداخت. در ادامه مشروح مطالب مطرح شده در این مصاحبه را میخوانید:
صدای حوزه ـ چرا اندیشهها و کتب شهید صدر با وجود غنای علمی کمنظیر در حوزه علمیه رواج چندانی ندارد؟
آیت الله شهید صدر شخصیت برجستهای به لحاظ علمی و سیاسی بود اما عواملی موجب شد که آنگونه که باید، اندیشههایش در حوزههای علمیه قم شهرت پیدا نکرد؛ بنابراین باید این عوامل را شناسایی کنیم و در صدد رفع آنها باشیم.
اول اینکه ادبیات و بیان مرحوم شهید صدر کاملاً نخبگانی و ثقیل است؛ ایشان از ادبیات معاصر عرب استفاده میکرد حال آنکه ما در حوزه با زبان ادبیات معاصر عربی مأنوس نیستیم و ادبیات ما برای ۱۰ نسل قبل است.
آنجا که آثار شهید مطهری به زبان فارسی است، بسیاری از افراد متدین و دغدغهمند در ایران به نشر آنها کمک کردند اما آثار شهید صدر نیاز به ترجمه دارد به همین دلیل نتوانست در میان اقشار غیر حوزوی نیز رواج پیدا کند.
مرحوم آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی هر دو انقلابی هستند اما ادبیات آنها با یکدیگر تفاوت دارد؛ آیت الله مصباح ادبیاتش بهروز است و آیت الله جوادی آملی بیشتر ادبیات سنتی دارد.
رهبر معظم انقلاب نیز در نقد رویکرد دفتر تبلیغات به این نکته اشاره فرمودند. در پاسخ به افرادی که دفتر تبلیغات را نماد روشنفکری خواندند، حضرت آیت الله خامنهای فرمودند بله نماد روشنفکری است اما جای افراد دانشمندی همچون آیت الله مصباح و ملای حوزهای مانند آیت الله جوادی در دفتر تبلیغات خالی است.
حوزه علمیه نجف همواره انقلابی و فعال بوده است
حوزه علمیه نجف در طول تاریخ همیشه فعال و انقلابی بود تا جایی که در آن زمان مقابل تقی زاده ایستاد اما ادبیات آنها سنتی است نه نخبگانی؛ بنابراین اندیشه شخصیتی مانند شهید صدر در حوزه نجف نیز نتوانست رونق پیدا کند.
ادبیات سخن در ترویج آن نقش بسزایی دارد؛ در رد کتاب شهید جاوید اقای صالحی نجف آبادی افراد بسیاری مطلب نوشتند از آیت الله شیخ علی اشتهاردی گرفته تا آیات مشکینی، صافی و استادی، اما کتاب تحریفات عاشورای شهید مطهری میان نسل جوان جا افتاد.
بیشتر بخوانید: استعداد خدادادی شهید بهشتی برای مدیریت |
ادبیات شهید صدر شبیه ادبیات آیت الله شهید بهشتی و آیت الله مصباح است؛ به همین دلیل امروزه میبینیم که انقلاب عراق، انقلاب شهید صدری است؛ همچنین حوزه انقلابی در قم نیز با آیت الله مصباح شناخته می شود.
فرصت و شرایط شهید مطهری و علامه مصباح یزدی باهم تفاوت دارد. شهید مطهری به دلیل شرایط زمانه و مشکلاتی که برایش پیش آمد مجبور شد بر خلاف میل خود به دانشگاه برود اما آیت الله مصباح یزدی ۴۰ سال در حوزه تلاش کرد و شاگردان زبردستی را در عرصههای مختلف علوم انسانی تربیت کرد؛ چنین فرصتی هیچ گاه برای شهید مطهری فراهم نشد.
شهید صدر میخواست کاری را انجام دهد که آیت الله مصباح انجام داد
شهید صدر میخواست همان کاری را انجام دهد که آیت الله مصباح انجام داد اما به دلیل موانع و مشکلاتی که بر سر راه او وجود داشت، خروجی کارش شبیه کار شهید مطهری شد.
شهید صدر در شرایطی بود که کسانی را نداشت که با ادبیات حوزه با آنها سخن بگوید. مصادفت شهادتش با حوادث عراق و بر هم خوردن اوضاع حوزه علمیه نجف نیز موجب شد که شاگردان برجسته ایشان و شخصیتهایی مانند آیت الله هاشمی شاهرودی و حکیم مجبور شدند به ایران هجرت کنند.
صدای حوزه ـ فرمودید که حوزه علمیه نجف همیشه انقلابی بوده است، حال آنکه برخی سعی دارند چهرهای سکولار از نجف ارائه دهند.
بله، ما نمی توانیم سهم شخصیتهایی همچون آیت الله خوئی را در حفظ حوزه علمیه نجف ساده بگیریم. اگر ایشان در آن مقطع به ایران میآمد، امروز خبری از شیعه و حوزه علمیه در عراق نبود.
فسیلها میخواهند خود را به حوزه نجف و آیت الله خوئی بچسبانند
فیسلها خودشان را منتسب به نجف می کنند. سخن ما با این افراد این است که آیا شما یک هزارم آقای خوئی جگر کار تشکیلاتی دارید؟! ایشان زمان صدام در نجف ۱۰۰ جلد کتاب نوشت و دهها شاگرد تربیت کرد. شما کجا در تراز آقای خوئی هستید؟! به نظر من آقای خوئی در فتوا انقلابی بود و امام انقلابی اجتماعی بود.
در مباحثی مانند موسیقی، رقص و تراشیدن ریش، آقای خوئی بسیار راحت تر از فتاوای مشهور فتوا داد. کسانی که خودشان را به آقای خوئی میچسبانند بدانند که شما اصلاً در خط ایشان نیستید. دروغ هایی هم به ایشان نسبت دادند.
آیت الله خوئی در زمان صدام دولت اسلامی تشکیل داد
شما می گویید آقای خوئی بیست سال سکوت کرد آیا عرضه دارید که کارهایی که ایشان در دو سال آخر عمر داشتند را انجام بدهید. ایشان در ذیل صدام و حضور آمریکا در منطقه دولت اسلامی تشکیل داد و ۱۵ استاندار معرفی کرد و با اندک امکانات به صحنه آمد.
ایشان معذوریت امکاناتی داشت نه فتوایی؛ همان که حضرت امیر(ع) فرمود«لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاعُ». ما میان حوزه سنتی نجف با مستمسکین حوزه علمیه نجف تفاوت قائل هستیم.
صدای حوزه ـ به نظر میرسد ماجرای تشکیل حزب الدعوه و فعالیتهای سیاسی شهید صدر نیز در کم فروغ شدن جایگاه علمی ایشان در نجف بیتأثیر نبوده است؛ نظر شما چیست؟
شهید صدر حزب الدعوه را تأسیس کرد اما طولی نکشید که متلاشی شد و با دستگیری یارانش و شهادت او دیگر این تشکیلات نتوانست آنگونه که باید اهدافش را دنبال کند. شهید صدر شخصیت مدیری بود که توانایی کار تشکیلاتی را داشت.
ترویج اندیشههای شهید صدر به جهت بحران و خفقانی که در عراق وجود داشت، بایکوت شد. شهید صدر روی دو شاگرد خود یعنی آیت الله حکیم و آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی حساب ویژهای باز کرده بود و آنها را بسیار قبول داشت به همین دلیل در مورد آنها تعبیر «جعلت فداکما» را به کار برد اما نمایندگان او نتوانستند در نجف بمانند و راه او را ادامه بدهند.
صدای حوزه ـ چرا شاگردان او به جای نجف، از بستر حوزه قم برای احیا و رواج اندیشههای او استفاده نکردند؟
شهید حکیم از طریق سپاه بدر وارد ایران شد و نگاه حوزه به جایگاه ایشان، سیاسی بود و نتوانست جایگاه علمی پیدا کند. البته مشی نو اندیشی شهید صدر از سوی آیت الله شاهرودی بدون تابلو منتشر شد.
آیت الله هاشمی شاهرودی، صدری فکر می کرد و مروج اندیشههای آن شهید والامقام بود بدون اینکه چندان نامی از ایشان ببرد.
صدای حوزه ـ پس از تحولات عراق این امکان وجود نداشت که اندیشه شهید صدر در نجف احیا شود؟
اخیراً در عراق اتفاقاتی افتاد و مقتدی صدر که داماد شهید است کارهایی انجام داد که جایگاه شهید صدر به حاشیه رفت. کارهایی که اطرافیان و منتسبین به یک شخصیت انجام میدهند بیشک در نگاه مردم بیتأثیر نیست.
اگر امثال امام، رهبر انقلاب، آیت الله مصباح و آیت جوادی آملی مروج اندیشههای شهید مطهری نبودند با وجود امثال علی مطهری چه بر سر جایگاه آن شهید میآمد؟!
عراق امروز متأثر از اندیشه شهید صدر است
عراق شرایط خاصی دارد. ایران ۵۰۰ سال است که حکومت مستقل شیعی دارد اما عراق به هیچ وجه حکومت مستقل شیعی نداشته است. در ایران با همه اختلاف دیدگاههایی وجود دارد همه ما در ادبیات کلامی و اصولی وحدت داریم اما عراق اینگونه نیست.
تساهل و تسامح دینی در عراق رواج دارد مثلاً در دیوارهای شهرهای مذهبی مثل کاظمین، سکسشوال را میبینید. حتی در میان مذهبیهای عراق نیز روحیه فرهنگ پذیری از بیگانگان، رواج دارد. این چیزها دست نخبگان و عناصر اصلی را میبندد.
البته درست است که شهید صدر در بدنه حوزه نجف به صورت کاریزماتیک نتوانست جا باز کند اما در بدنه اجتماعی چرا، توانست و عراق امروز متأثر از شهید صدر است.
دهها عامل باعث شد که حق شهید صدر ادا نشود؛ بحثهای قومیتی عراق نیز یکی از عواملی است که در این زمینه بسیار دخیل بوده است.