به گزارش صدای حوزه، جیم جواتی که یکی از نویسندگان طنزپرداز حوزوی است طی یادداشتی به موضوع کش و قوسهای میان رئیس جمهور و رئیس بانک مرکزی پیرامون استقراض و چاپ پول پرداخته است.
حسن روحانی از ۲۰ شهریور ۹۷ تا ۱۰ دی ۹۹، دستکم ۱۵ بار اعلام کرده است که از بانک مرکزی استقراضی نکرده است؛ حتی یک ریال. (گزارش کامل و مستند در مشرق نیوز: ۸ فروردین ۱۴۰۰)
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی: بگذارید با مردم شفاف باشیم برای مثال در سال ۹۸ و ۹۹ بخشهایی از بودجه دولت از طریق درآمدهای تسعیر صندوق توسعه ملی تأمین شد که به زبان سادهتر به معنای چاپ پول است که نتیجهاش تورم خواهد بود.
به نظر شما جناب آقای روحانی برای حل این تناقضگویی، چه جوابی ممکن است بدهد؟
۱. بانک مرکزی مال خودمونه، کلاٌ واس ماس؛ دلمون خواسته از پول خودمون یه نمه برداریم. آدم از پول خودش برداره، اسمش استقراضه؟!
۲. ما استقراض نکردیم، خودشون به ما استقراض دادند، تازه اولشم نگرفتیم، اون قدر این عبدالناصر اصرار کرد، ما هم خجالتی، توی رودربایستی گیر کردیم و نخواستیم یه وقت دلش بشکنه قبول کردیم. بد کردیم؟!
۳. آقا ما یه روز از جلوی بانک مرکزی رد شدیم دیدیم یه مقدار پول افتاده همون جا کنار جوب، درب بانک مرکزی هم بسته بود چون خارج از وقت اداری بود، با داداشم یه خاور کرایه کردیم، برداشتیم بردیم یه وقت خدای نکرده دست نااهل نیفته که فردا بیاریم تحویل بانک بدیم؛ ولی متأسفانه دیگه فرصت نشد.
داداش که یه تک پا رفت زندان، من هم که دیگه کرونا اومد، گفتم یه وقت میرم بانک مرکزی هم کارمندان اونجا رو کرونایی میکنم یا اونا من رو؛ برای همین هم بعضی از آشنایان گفتن حالا چه عجلهایه، بذار بعداً سر فرصت ببر. حالا یه عده نفهم اومدن میگن فلانی استقراض کرده! آخه بیسواتهای دلواپس روسیاه این اسمش استقراضه؟!
۴. استقراض چی؟ کشک چی؟ من به بچهها گفته بودم اگر یه وقت کم و کسری داشتین، برین بانک وام بگیرین، اصلاً به منم نگین. خودتون اگر دوست داشتین انجام بدین. صبح جمعه بیدار شدم دیدم یه پیامک اومده از بانک که فلان میلیارد تومن اومده به حسابت. بعداً پرسیدم گفتند آره رفتیم وام گرفتیم. تازه الآن من دارم از شما میشنوم که از بانک مرکزی گرفتن.
۵. یک شب عبدالناصر برای یه کاری بهم زنگ زد؛ آخر که میخواست خداحافظی کنه، گفت: راستی اهل کله پاچه هستی؟ گفتم: چطور؟ گفت: یه کله پاچهای نزدیک خونهمون باز شده یکی دو بار گرفتم خیلی کارش درسته، اگر اهلش هستی صبح بیام دنبالت بریم بزنیم به بدن.
من گفتم: حال ندارم سر صبحی بلندشم محاسنم رو اتو کنم و اینا… اگر می تونی بگیر بیار با هم بخوریم؛ خلاصه یه دست گرفت و آورد وقتی داشت میرفت، گفتم: عبدالناصر جان یه خرده پول دستی داری بهم یه مدت قرض بدی؟ دست به جیباش برد و گفت: نه شرمنده چیزی تو دست و بالم نیست الآن.
گفتم: اشکالی نداره و خداحافظی کرد. چند دقیقه بعد زنگ آیفون رو زدند، دیدم عبدالناصره گفتم: چی شده؟ اول فکر کرده قابلمه رو جا گذاشته ولی دیدم نه یه چیزی دستشه اندازه یه ماشین تایپ قدیمی.
گفت: در رو باز کن. اومد بالا گفتم: این چیه؟ گفت: چیزی نیست. ماشین چاپ پوله، خراب شده بود داده بودم تعمیر، دیروز عصر گرفتم گذاشتم صندوق عقب که امروز ببرم بانک. گفتم: خب که چی؟ گفت: برگه A4 داری، گفتم آره. چند بسته بهش دادم و تا رفتم یه چایی نبات براش اوردم دیدم تا چند بسته پول چاپ کرده و گفت: فعلاً این رو داشته باش، کم و کسری بودجه نداشته باشی؛ اینم اینجا باشه هفتهی بعد که اومدم دوباره برات چاپ میکنم.
به نظر شما این استقراضه؟! معلومه که نیست. اینا حرفای یه مشت از طرفدارای ترامپ و کاسبان تحریمه که میخوان علیه این دولت سیاه نمایی کنند.