به گزارش صدای حوزه، “تقی آزادارمکی” از جامعهشناسان اصلاحطلب به تازگی در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد پیرامون کیفیت زیستی جامعه ایرانی گفته است:
جرعهای تلخ از حجم عظیم “سیاهنمایی” و “بحراننمایی”
“جامعه ایران با بحران در بحران دست و پنجه نرم میکند. اگر فقط یک بحران داشتیم موضوع با اراده مقامات و مدیران دولتی و کشوری قابل حل بود. کما اینکه در بسیاری از کشورها واکسیناسیون کرونا در حال انجام است و تا چندماه دیگر از این اوضاع و احوال عبور میکنند. در کشور ما بحرانها در هم تنیده شدهاند و در چنین شرایطی پرسش مهم این است که رئیسجمهور آینده کدام بحران را باید برطرف کند تا شرایط زندگی مردم تغییر کند. آیا باید با فقر و نابرابری و تبعیض و ناکارآمدی مقابله کند یا برای به همریختگی نظام اجتماعی، فقدان مشارکت عمومی، آلودگی هوا، مشکلات زیست محیطی یا مهاجرت بیرویه چارهای بیندیشد؟ تصورم این است که درهم تنیده شدن بحرانهای اجتماعی شرایط زندگی را برای مردم سخت کرده است. در چنین جامعهای آدمها توانایی عبور از نهادهای مختلف اجتماعی را ندارند و در نتیجه دچار اختلالات رفتاری میشوند. در مرحله بعد هم اختلالات معنایی ایجاد میشود و بنبست اندیشهای شکل میگیرد و در نهایت جامعه را دچار بحرانهای اجتماعی متعددی میکند. مثلا آنچه دانشآموز در خانه و مدرسه میآموزد در تضاد کامل است یا آنچه در مدرسه میآموزد در مسجد یاد نمیگیرد و این دو با آنچه در دانشگاه و در حوزه عمومی میبینیم همخوانی ندارد. این یک رابطه تزاحمی است و باعث به همریختگی آدمها و ناکارآمدی نهادهای اجتماعی شده است. در چنین بستری خانوادهها از کمشدن یا قشری شدن جمعیت دینداران فغان میکنند یا میگویند چرا جوانها تن به ازدواج نمیدهند و آنها که ازدواج کردهاند چرا طلاق میگیرند. دانشگاه هم میگوید چرا آموزش دردی از جامعه دوا نمیکند و کسی چیزی یاد نمیگیرد. حتی رستوراندار میگوید چرا بهرغم تنوع غذایی، مردم غذای خوب نمیخورند و به قول معروف بد غذا شدهاند. “
او میافزاید: قریب به اتفاق مردم جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم با این اختلالات دست و پنجه نرم میکنند. پای صحبت مردم که مینشینید از وضع موجود گله و انتقاد میکنند. خیلیها احساسشان این است که سواد دارند اما به دردشان نمیخورد. عدهای میخواهند در خانواده باشند اما از خانواده گریزان شدهاند. عدهای دیگر میخواهند بچه داشته باشند اما از فرزندانشان راضی نیستند. به مسافرت میروند اما سفر برایشان دلچسب نیست. ماشین دارند اما از ترافیک مینالند. در چنین شرایطی در واقع مردم امکانات قابل اعتنایی دارند اما گویی این امکانات علیه خودشان بسیج شدهاند. در نتیجه یک خستگی مفرط در زیست انسانها شکل میگیرد و زندگی را برایشان سخت میکند.
آنچه که آزادارمکی بر زبان آورده است جرعهای تلخ از حجم عظیم “سیاهنمایی” و “بحراننمایی” از وضعیت کشور و مردم ایران است.
پروژهای شوم که طی ۱۰ سال گذشته با هدف ایجاد “فتنه اقتصادی” در کشور آغاز شد، به دو پیشلرزه دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ با صدها کشته منجر شد و همچنان نیز چنانکه میبینیم هدف خود در سطحی وسیعتر و خشونتبارتر از آبان ۹۸ را دنبال میکند.
*سیاهنمایی و بحرانینمایی با هدف فتنه اقتصادی
درباره “سیاهنمایی” و کاستن از امید مردم بسیار گفتهاند و درست هم گفتهاند.
اما چیزی که کمتر گفته شده این است که این ویروس حتی میتواند ساکنان بهشت را نیز به تصور “زیست جهنمی” بکشاند.
دقت شود که گفتن از سیاهنمایی و انتقاد از سیاهنمایان هرگز به معنی انکار مشکلات موجود کشور و مصائبی مثل گرانی که ما و مردم همگی دست به گریبان آن هستیم، نیست.
بلکه مسئله بر سر “بیان واقعیت” و بزرگنمایی نکردن از مشکلات است.
جالب است که حتی علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز اخیراً در یک مصاحبه پیرامون اختلاف تصور مردم از سطح فساد با میزان برخورد واقعی آنها با فساد گفته بود:
“فاصله واقعیت با ادراک و پنداشت مردم از واقعیت را با مثالی از یک پیمایش انجام شده در خصوص ادراک فساد و تجربه فساد یا همان فساد واقعی برایتان بیان می کنم؛ مطالعات در خصوص پنداشت مردم از فساد و فساد واقعی نشان داده که ادراک افراد از فساد با تجربه واقعی و نزدیک آنان از فساد که نماد فساد واقعی است با درصد چشمگیری حدود ۶۰% فاصله داشته است. “
دلیل این اختلاف ذهن با واقعیت در نزد افکار عمومی را باید در آنچه آزادارمکی و دوستان او بصورت روزمره در ذهن مردم پمپاژ میکنند پیدا کرد.
چه اینکه قضیه واضحتر میشود اگر بدانیم آنچه که آزادارمکی گفته است بصورت روزمره از دهها تریبون نزدیک به اصلاحطلبان و یا تحت تأثیر آنها در ذهن مردم پمپاژ میشود و مشکلاتی که در تمام کشورهای دنیا مشتی مشکل معمولی و روزمره تلقی میشوند اما در ایران ما به غلط قید بحران یافتهاند!
پمپاژ نامیدی بدون بیان نکات مثبت
جدای از این شاهدیم که هیچ وجهی از مثبتات نیز به مردم گفته میشود و دستاوردهای بزرگ اقتصادی انقلاب اسلامی (مثل رساندن فقر مطلق ۶ درصدی در ابتدای انقلاب به کمتر از ۱ درصد کنونی و به جایگاهی حتی بهتر از کشورهای انگلیس و اسپانیا) به مردم گفته نمیشود تا سیاهنمایان و بحراننمایان مجال بیشتر و بهتری داشته باشند.
لشکر حجاریان به دنبال ایجاد “فتنه اقتصادی”
باید پذیرفت که جامعه ایرانی به لطف نگاه عقلانی و بنیادهای اصولی نظام اسلامی با پیشرفتهای بزرگی نسبت به قبل از انقلاب و حتی نسبت به دهههای گذشته مواجه شده است.
پیشرفتهایی که اگرچه سوء مدیریت و ناکارآمدی چند دولت موجب کند شدن برخی از آنها و حتی تلخ شدن کام مردم در ابعادی شد اما اولا خوانش بحران داشتن از این مشکلات کار عقلانی و صحیحی نیست و ثانیا وجود مشکلات نیز دلیلی بر ندیدن نیمه پُر لیوان نیست…
شاید برای مردم و مخاطبان محترم جالب باشد که قبل از انفجار قیمتها طی ۲ سال اخیر؛ قدرت خرید جامعه ایرانی حتی از دهه ۸۰ نیز بیشتر بود.
وانگهی با تمام مشکلات این روزها اما هنوز هم نقاط بسیار مثبتی مثل مالیات ارزان، سوخت ارزان، قبوض آب و برق و گاز ارزان، غذای ارزان و… در ایران اسلامی هست که اگر مثل مثبتات سالهای گذشته مورد اعتراض ظالمانه و ناشکری قرار بگیرند؛ همینها نیز از دست میروند و بسا که جامعه ما هم مثل جوامع غربی و مثل فرانسهای که طبق نظرسنجی پیو با مشکل شیوع گرسنگی مواجه است؛ دچار دغدغههای روزانهای مثل مالیات و قبض آب و “نان” بشود!
(گفتنیست ایران اسلامی هماکنون در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار گرفته است)
جالب است که در کنار آزادارمکی، افرادی مثل مصطفی تاجزاده، از فعالان اصلاحطلب نیز در جامعه ما هستند که حتی در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی هم ابراز “گرسنگی” میکردند.
و البته در آنروزها افراد زیادی نبودند که به این صحبتهای غلط تودهنی بزنند و مثل رهبر معظم انقلاب از مثبتات کشور دفاع کنند و توضیح بدهند که چرا تاجزادهها غلط میگویند و چرا “نظام اسلامی مایه مباهات است”!؟
هرچه هست اما این سیاهنماییها و این بحراننماییهای بیجا از مشکلات روزمرهای که در تمام کشورهای جهان نیز وجود دارد؛ نعمات بسیاری را به دلیل ایجاد نکردن حصار و نبود مطالبه عمومی در دفاع از مثبتات، از جامعه ایرانی گرفت و اگر از همین اکنون با ادامه روند آنها مقابله نشود؛ میرود که به فجایع بیشتر و مشکلات حادّتری بیانجامد.
فتنههایی مثل آبان ۹۸
فجایعی که برخی محافل تحلیلی معتقدند تکرار آبان ۹۸ در سطحی وسیعتر و خشنتر یا همان “فتنه اقتصادی” از جمله آنهاست. فتنهای که مثل آبان ۹۸؛ پس از وقوعش شاهد گرانی بیشتر و از دست رفتن نعمات بیشتر جامعه ایرانی خواهیم بود. ضمن اینکه راهحلهای رفع مشکلات نیز دچار بعد مسافت بیشتری میشود.
پیش از این، سعید حجاریان که طی سالهای گذشته عملا نقش فرماندهی سیاهنمایان و فتنهگران را بر عهده داشته؛ از احتمال وقوع اغتشاشات اقتصادی در بهار سال ۱۴۰۰ سخن گفته است… باید به این اندیشید که هیزم اغتشاش اقتصادی پیشبینی شده از سوی حجاریان در کشوری که در جایگاه سیرترین کشورهای جهان است را کدام سیاهنمایان و کدام بحراننمایان فراهم میآورند!؟