به گزارش خبرنگار صدای حوزه، از دیشب تحلیل های متنوعی را راجع به فرمایشات رهبر انقلاب شاهد بودیم:
اصل این فرمایشات روندی عادی و روتین نبود چرا که ایشان به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس در سه محور اتحاد ملی، غنی سازی و مذاکره که ارتباطی هم با دفاع مقدس نداشت مطالب خودشان را با مردم مطرح کردند؛ این فرمایشات درست در زمانی پخش شد که رئیس جمهور برای شرکت در هشتادمین اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفته است و ساعتی قبل هم ترامپ طی اظهاراتی گستاخانه در سازمان ملل، ایران را بزرگترین حامی تروریسم در جهان معرفی کرده بود!
از چند روز قبل رسانه ها و چهره های اصلاح طلب به شدت در حال پمپاژ این انگاره بودند که حضور پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل بهترین فرصت برای دیداری سرنوشت ساز با ترامپ و ممانعت از بروز جنگی دیگر می باشد؛ این طیف معتقدند با توجه به شخصیت اثرپذیر پزشکیان، این احتمال وجود داشت که وی تحت تأثیر این جو با ترامپ دیدار کند؛ البته رئیس جمهور صراحتا قبل از سفر به آمریکا هرگونه مذاکره با قلدر و زورگو را نفی کرد.
مطابق این دیدگاه صحبت های دیشب رهبری ناظر به خنثی سازی چنین تلاش هایی بود تا پزشکیان با خیالی آسوده تر طبق پروتکل های جمهوری اسلامی در نیویورک حاضر شود و بی جهت در دام مذاکراتی شکننده و یأس آور که بن بست محض است، نیوفتد.
از سوی دیگر برخی طیف های انقلابی برداشت دیگری از صحبت های رهبری انقلاب داشتند، به زعم آنان این فرمایشات رهبری در واقع هشداری بود برای پزشکیان و عراقچی که تجربه تلخ نافرمانی حسن روحانی و ظریف از چهارچوب های نظام را تکرار نکنند و کشور را دچار تله و دامی جدید نکنند!
تفاوت نگاه اول و دوم اینست که در نگاه اول، دیپلماسی و میدان هماهنگ هستند و باید از این هماهنگی مراقبت کرد و صحبت های قبلی رهبری هم نشان می داد ایشان در جریان امور هستند و کار خودسرانه ای انجام نگرفته است و اما در نگاه دوم دیپلماسی کج راهه می رود و باید مانع خطاهای عامدانه آنها شد، خطایی که خود رهبری به یک موردش اشاره کردند و گفتند:
“در زمان مذاکرات برجام، مسئولان وقت وقتی گفتند که عادیشدن پروندهٔ هستهای ایران ۱۰ سال طول میکشد بنده گفتم ۱۰ سال یک عمر است و بنا شد قبول نکنند اما بههرحال قبول کردند!”
برخی هم نظرشان این بود که فارغ از بحث مذاکره، در مورد فرمایشات رهبر انقلاب درباره تأکید دوباره بر عدم تصمیم نظام برای ساخت سلاح هسته ای نیز باید توجه شود، چرا که طی ماه های اخیر و بخصوص بعد از جنگ دوازده روزه چهره های بسیاری از رهبری، تقاضای تغییر فتوا داشتند و اما اکنون با تأکید دوباره ایشان آنها نیز باید غلاف کنند و اعلام کنند مطیع فرموده های رهبری هستند.
پی نوشت:
با توجه به آنچه گفته شد، شاید بهترین نگاه همان نگاه اول باشد، یعنی نگاهی که می گوید دولت و دیپلماسی در هماهنگی قابل قبولی با شعام و نظام است اما احتمال کج روی بخاطر فشارهای رسانه ای اصلاح طلبان رادیکال وجود دارد چرا که نباید فراموش کنیم که این دولت اساسا دولتی اصلاح طلب است.
البته باید مراقب افراط در این مورد نیز باشیم چرا که گاه مشاهده می کنیم که برخی، هر گونه تحذیر و هشدار به دولت را نوعی مخالف انگاری نظام و دیپلماسی می دانند و به شکلی مشمئزکننده سعی دارند تمام حرکات و سکنات دیپلمات ها و مقامات دولتی را عین فرمایشات رهبری جا بزنند در حالیکه شخص رهبری انقلاب در همین سخنرانی خودشان از یک مورد مشخص از کج روی و نافرمانی از چهارچوب های مورد تأکید رهبری توسط تیم های دیپلماسی قبلی را یادآور شدند!