به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه و دانشگاه چندی قبل بحثی در مورد دلایل آغاز جنگ تحمیلی ارائه کرده اند که با توجه به مواضع اخیر آقای اکبرنژاد در نقد عملکرد امام راحل(ره) در تشویق مردم عراق به قیام بجا دیدیم این مبحث از استاد لیالی دوباره بازخوانی شود:
یکی از شبهات مهمی که درباره تاریخ تحولات ایران و تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب و تاریخ تحولات جنگ تحمیلی مطرح میشود این است که ایران آغازگر جنگ تحمیلی هشتساله ایران و عراق بوده است. دلیل آن هم ، سخنرانی و دعوت امام خمینی از مردم و ارتش و عشایر عراق برای قیام علیه صدام و حزب بعث در سخنرانی فروردین سال ۱۳۵۹ است. در واقع گفته می شود این سخنرانی امام سبب تحریک عراق و ارتش عراق و حزب بعث و صدام شد و صدام در حمله به ایران پیشدستی کرد و برای دفاع از عراق به ایران حمله کرد .
منشآء این شبهه
این شبهه، هر سال در هفته دفاع مقدس مطرح میشود! منشاء این شبهه هم جریانهای ضدانقلاب خارج از کشور ،جریانهای مخالف جنگ تحمیلی ،جریان نهضت آزادی، بازماندگان نهضت آزادی و نقل خاطرات آقای مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی و دولتمردان دولت موقت و دولت نهضت آزادی است . آقای بازرگان از قول حجه الاسلام سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق نقل می کند که سخنرانی های امام سبب تحریک عراق و حزب بعث و صدام در حمله به ایران شد . پس اصل شبهه توسط آقای مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی ، دولت موقت و نهضت آزادی مطرح شد و بعد از آن هم توسط جریانهای ضد انقلاب باز تولید و مطرح و تکرار می شود.
پاسخ به شبهه
این شبهه شبههی مهمی است و برای پاسخ به این شبهه مهم چند نکته را باید توجه کرد:
۱- ضرورت باز خوانی تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب و تاریخ تحولات جنگ تحمیلی
برای پاسخ به شبهه ، روایت صحیح از تاریخ تحولات ایران به خصوص تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب و بالاخص تاریخ تحولات جنگ هشت ساله ضرورت دارد . می توان از مورخان تاریخ انقلاب و مورخان تاریخ جنگ از عدم پرداخت صحیح به وقایع تاریخ نگاری تحولات ایران پس از انقلاب به خصوص تاریخ تحولات جنگ گلایه کرد . ما محتاج روایت صحیح از تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب به خصوص تحولات جنگ و تاریخ جنگ هستیم . زیرا غفلتهایی رخ داد و خطر تحریف و انحراف در تاریخ و تحولات تاریخی پس از انقلاب به خصوص تاریخ تحولات جنگ وجود دارد . خواهش می شود ، که مسئولان و دستاندرکاران مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مرکز اسناد جنگ تحمیلی اسناد جنگ را در اختیار محققان و صاحب نظران قرار دهند .
۲- پاسخ به این شبهه سخت می شود زیرا :
– امروز نه آقای بازرگان زنده است نه آقای ابراهیم یزدی .
– خاطرات آقای بازرگان و ابراهیم یزدی برمیگردد به نقل خاطرهای از مرحوم سید محمود دعایی که آقای دعایی هم امروز در قید حیات نیست .
– مرحوم حجت الاسلام سید محمود دعایی در زمانی که زنده بود بارها خاطرهی نقل شدهای از او توسط اقای بازرگان را تکذیب کردند.
– اصلا آقای دعایی در فروردین پنجاه و نه ( زمان سخنرانی امام علیه صدام و دعوت مردم عراق به قیام ) سفیر ایران در عراق نبود که بخواهد از امام و شورای انقلاب گلایه کند که سخنان امام سبب تحریک صدام شده است.
۳- پاسخ تاریخی و علمی
پاسخ تاریخی و علمی این شبهه این است که، در وضعیتی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد که خود انقلاب اسلامی خطری برای اندیشه غرب، اندیشه مغرب زمین ، اعراب منطقه ، عراق ، حزب بعث و صدام بود. آغاز انقلاب اسلامی ، مصادف است با ، فروپاشی نظام سیاسی سابق ( نظام پهلوی ) و به تبع آن فروپاشی نهادها و سازمانهای رسمی کشور که متعلق به نظام سیاسی گذشته بود.
نظام نوپا ، فروپاشی ارتش ایران ، تصفیه ارتش ، جنگهای داخلی، جنگ انقلاب و ضد انقلاب ، ترورها کودتاها و بسیاری از مسایلی که در سال ۵۷- ۶۰ در کشور اتفاق افتاد، کشور ایران در یک موقعیت بسیار ضعیفی قرار داد . کشور ایران گرفتار بحران های پس از انقلاب است. کشور ایران پس از انقلاب در ابتدای انقلاب است آمادگی دفاع ندارد چه برسد به تهاجم و جنگ ، یعنی ایران پس از انقلاب در شرایطی نیست که بخواهد از خود دفاع کنند چه برسد دست به یک تهاجم و حمله بر علیه عراق یا سایر کشورها .
تحولات ایران پس از انقلاب را در کنار تحولات کشور عراق بگذاریم و مقایسه کنیم:
تحولات عراق از پیدایش حزب بعث در سال ۱۳۴۷ شمسی در یک کودتا را باید پیگیری کنیم .
تفکر و اندیشه حزب بعث و نوع نگاه حزب بعث به مسایل منطقه و نوع نگاه حزب بعث به ایران چگونه بوده است؟
دعوای ایران و عراق در قبل از انقلاب و در زمان شاه و صدام بر سر شط العرب و اروندرود از سال ۱۳۴۸ شروع شد .
توافق شاه ایران و صدام عراق، دربارهی شط العرب و اروند رود به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر منجر شد.
قرار داد الجزایر در سال ۱۹۷۵ ( ۱۳۵۳) به نوعی پیروزی ایران و شاه و شکست عراق و صدام شد .
آمریکا و غرب که با ایران در دوران پهلوی همراه هستند با پیروزی ایران همراه هستند .
همراهی آمریکا و غرب با ایران ،و پیروزی ایران سبب ، ضعف عراق و ضعف صدام و ضعف حزب بعث در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر گردید .
در چنین شرایطی پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق می افتد ، نظام سیاسی سابق فرو میپاشد. ایران ضعیف می شود . صدام و حزب بعث قدرت میگیرد: عراق و حزب بعث و صدام یک نظام ارتشی هستند . باید جنگی دربگیرد . شرایط جنگ برای صدام و حزب بعث مهیا است. در حالی که در ایران نظامیان بر سر قدرت نیستند و شرایط برای جنگ و نظامیگری هم برای نیروهای انقلابی مهیا نیست اما شرایط برای صدام مهیا است.
انگیزه های زیادی برای حزب بعث و عراق وجود دارد . دوگانه ایران و عراق ، دو گانه عرب و عجم، نزاع بر سر شط العرب و اروند و قرارداد الجزایر ، در چنین شرایطی ایران ضعیف ، عراق قوی، هماهنگی صدام با آمریکا و کشورهای غربی و عربی و…همه شرایط را برای صدام و حزب بعث برای حمله به ایران به وجود آورد تا از فرصت استفاده و ضعف تاریخی خود علیه ایران را جبران کند .
ادعای عراق و حزب بعث و صدام برای تسلط بر خوزستان ( خوزستان عرب و آبادان و خرمشهر ) تسلط بر اروندرود ، حق کشتیرانی در اروندرود و در نهایت لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر برای صدام و حزب بعث مهیا است!
هنگامه پیروزی انقلاب اسلامی در عراق هم حوادثی اتفاق افتاد مثل شهادت شهید آیت الله محمد باقر صدر است: شرایط برای قیام مردم عراق به خصوص شیعیان در قیام علیه صدام و حزب بعث مهیا است. جنگ لفظی ایران و عراق در این دوران شدت میگیرد. سخنرانی امام در فروردین پنجاه و نه و دعوت ارتش و مردم و عشایر عراق به قیام علیه حزب بعث و صدام در واقع پاسخ به فضای جنگ تبلیغاتی صدام و حزب بعث علیه انقلاب اسلامی و ایران است . در این جنگ لفظی و تبلیغاتی ، آیا صدام و حزب بعث انقدر ضعیف بودند که با یک سخنرانی امام سقوط کنند و یا با حمله به ایران پیشدستی کنند و از سقوط خود جلوگیری کنند؟
اگر ایران به دنبال جنگ نظامی بود چرا به عراق حمله نظامی نکرد؟ علاوه بر آن در این زمان ، عراق کشوری است در اختیار حزب بعث که حزب بعث ،حزبی عربی و سنی و اشتراکی است . شیعیان عراق هم عرب هستند و رسم بر این بود که شیعیان عراق مرجع عربی و عراقی داشته باشند . شیعیان عرب یا غیر عربی هم که از مرجع عربی تقلید نمی کنند از مرحوم آیت الله خویی پیروی میکنند نه از امام خمینی که به فرمان او گوش دهند و قیام کنند!
علاوه بر این با وجود مراجع مختلف، امام اجازه فعالیت در عراق هم نداشت و عراقیها از امام پیروی نمیکردند و لذا محدودیتهایی که برای امام ایجاد شد امام مجبور به مهاجرت از عراق به فرانسه و پاریس شد .
در این دوران ، شیعیان ایرانی در عراق ( شیعیان دو گانه عراقی – ایرانی یا ایرانی -عراقی ) هم از عراق اخراج شدند . ایرانیان عراقی یا عراقیان ایرانی در حدود صد هزار نفر در سالهای ۵۳- ۵۷ از عراق اخراج شدند .
جنگ عراق و حزب بعث و صدام فقط جنگ صدام و حزب بعث علیه ایران نبود . جنگ جهان غرب، اروپا کشورهای عربی و بیش از پنجاه کشور جهان علیه ایران بود .
صدام با کمک آمریکا و اروپا و کشورها غربی و کشورهای عربی به ایران حمله کرد؛ لذا با همه این اوصاف به هیچ وجه نمی توان گفت ایران یا مواضع امام راحل عامل شروع جنگ بوده است…
شبهه: اندیشه صدور انقلاب در انقلاب اسلامی ، سبب حمله عراق و حزب بعث و صدام علیه ایران شد!
شاید اینجا شبهه دومی مطرح شود و آن این است که شعار صدور انقلاب عامل پیدایش جنگ و حمله صدام به ایران شد .
این شبهه هم شبهه مهمی است . در پاسخ به این شبهه هم چند نکته مطرح می شود :
۱- نکته اول : همه میخواهند تفکر خود را به جهان صادر کنند . شما کسی را پیدا نمیکنید که نخواهد تفکرش و اندیشهاش را به جهان صادر نکند!
۲- نکتهی دوم: تفکر انقلاب اسلامی ،تفکر اسلام ،تفکر تشیع و معارف اهل بیت و تفکر جهاد و شهادت است وظیفهی هر مسلمان و شیعه و امام و نیروهای انقلاب پس از انقلاب است که تفکر خود را صادر کنند.
۳- نکتهی سوم: صدور انقلاب با فکر و تفکر است نه با نیروی نظامی و قیام مسلحانه، صدور انقلاب با لشکرکشی و کشورگشایی نبود و نیست و نخواهد بود .صدور انقلاب با تفکر و با اندیشه است .
۴- نکتهی چهارم: ما بنای جنگ با هیچ کشوری را نداشته و نداریم . تفکر انقلاب اسلامی از محرومان و مستضعفان و آزادگان جهان دفاع میکند .دفاع از مظلومان یک تفکر دینی است نه تفکر نظامی و کشورگشایی .
۵- نکتهی پنجم: خطر اندیشه انقلاب اسلامی و صدور انقلاب برای صدام و منطقه و قدرتهای استکباری وجود داشت. احتمال بیداری اسلامی و بیداری ملتهای مسلمان ،ملتهای مظلوم، ملتهای مستضعف در سایه انقلاب اسلامی وجود داشت . با پیدایش انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی ، صدام و حزب بعث هم گرفتار هراس شد . همسایگی ایران با عراق ، سابقهی رقابت صدام و حزب بعث عراق با شاه در ماجرای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، سابقهی آزار و اذیتهای حزب بعث و صدام علیه ایران در عراق و اخراج صد هزار نفری ایرانیان از سالهای ۵۳-۵۷ ، ماجرای تحقیر و تضعیف عراق و حزب بعث و صدام در ماجرای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و پیروزی ایران و شاه بر صدام در ماجرای اروند ،جنگ رسانه ای و تبلیغاتی صدام و حزب بعث علیه ایران از رادیو بغداد از همان پیروزی انقلاب این فضا را مهیا کرد که صدام بخواهد علیه ایران و جمهوری اسلامی حملات نظامی را آغاز کند و این کار را انجام داد .
نکتهی پایانی اینکه چه کسانی ایران را متهم به آغاز جنگ میکنند؟
ایران آغازگر جنگ بود یا عراق و صدام و حزب بعث ؟
تمام منابع و مستندات تاریخی ،حزب بعث و صدام را آغازگر جنگ تحمیلی می دانند .
۱- در سال ۱۹۹۱ آقای خاویر پرز دکوییار دبیر کل سازمان ملل متحد رسما عراق را آغازگر جنگ هشت ساله معرفی کرد .
۲- صدام در ماجرای قطعنامه ۵۹۸ و مذاکرات پس از پذیرش قطعنامه ، در نامههای رسمی رسما شرایط ایران را پذیرفت . اصلا با این عبارت که ” آنچه شما میخواستید تحقق پیدا کرده است”
۳- صدام یک مرد جنگی بود . جنگ بر علیه ایران را شروع کرد . بعد از جنگ تحمیلی علیه ایران و پس از پذیرش قطعنامه ، بلافاصله به کشور کویت حمله کرد ! .
۴- ممکن بود صدام و حزب بعث که یک نیروی نظامی است و حیاتش در جنگ به کشور دیگری است به کشور دیگری هم حمله کند !
۵- جریانهای لیبرال ایرانی ،بازماندگان جبهه ملی ، بازماندگان نهضت آزادی ،بازماندگان سلطنتطلبان ،کسانی که هرگز در جنگ نبودند و یا با جنگ همراهی نکردند و نه تنها با جنگ تحمیلی مخالف بودند که با دشمن همراهی کردند و صدای دشمن در درون کشور بودند! منافقین و لیبرالها اینها کسانی هستند که از صدام و حزب بعث حمایت کردند ایران را مسئول و آغازگر جنگ تحمیلی میدانند .چنین شبههای نه با منابع تاریخی سازگار است و نه با تحلیلهای سیاسی و نه با منابع و اظلاعات جنگ تحمیلی .
۶- امید است متولیان اسناد و مدارک و منابع جنگ تحمیلی اسناد و مدارک و منابع جنگ را در اختیار محققان و صاحب نظران قرار دهند و در مقابل بسیاری از این شبهاتی که این روزها در فضای رسانه مطرح می شود پاسخ داده شود .
طی تأملی روانشناختی و توصیه ای روشی مطرح شد: سخنی با جناب آقای اکبرنژاد و انجمنهای علمی حوزه علمیه!
صوت های گفتگوی علمی حجت الاسلام دکتر رهدار و حجت الاسلام اکبرنژاد در صدای حوزه