به گزارش خبرنگار صدای حوزه و به نقل از سرویس صدای طلاب پایگاه خبری، تحلیلی صدای حوزه، روز یکشنبه همین هفته آئین معارفه معاونین حوزه علمیه قم در سالن همایشهای مدرسه علمیه دارالشفاء با حضور و سخنرانی آیت الله علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمیه و حجت الاسلام والمسلمین حمید ملکی قائم مقام مدیر حوزههای علمیه در قم برگزار شد و این انتصابات رقم خورد:
معاون تهذیب و تربیت: جناب آقای سیدمحمد واحدی
معاون تبلیغ و امور فرهنگی: جناب آقای مردانپور
معاون آموزش: جناب آقای علیاصغر همتیان
معاون پژوهش: جناب آقای حسن ترکاشوند
معاون منابع انسانی و پشتیبانی: جناب آقای عبدالعلی پناهی
مدیر امور طلاب و دانش آموختگان: جناب آقای علی اسلامی
مدیر برنامهریزی و نظارت: جناب آقای مهدی دهقانی
▫️از بین موارد فوق در مورد معاون تهذیب و تربیت یعنی حجت الاسلام سید محمد واحدی گفته شده (https://eitaa.com/HozeTwit/17019) که وی ۱۰ تا ۱۵ سال هست که با کسب اجازه از مرحوم رفسنجانی و بعد خانواده ایشان ساکن شهرک #مهدیه قم هستند و البته این سکونت طولانی در شهرک (به فرض صحت) به رغم فرصت فقط ۵ ساله سایر طلاب محل اشکل نیست چرا که می دانیم منازل مسکونی متعلق به مرحوم هاشمی از قوانین سکونت شهرک تبعیت نمی کنند. ( تکمله: رسانه حوزوی مناهج طی اقدامی اخلاقی، بابت انتشار این موضوع عذرخواهی کرد (https://eitaa.com/manahejj/7238).)
▫️در این باره صرفا می توان گفت سکونت صاحب چنین عنوانی (معاون تهذیب حوزه علمیه قم و قبل این هم معاون حوزه علمیه خواهران) به مدت ۱۰ یا ۱۵ سال در شهرک مهدیه هر چند که مصداق دقیق تبعیض نباشد اما شمائل تبعیض دارد و بوی خوبی از آن به مشام نمی رسد بخصوص که می دانیم این خانه های خاص به راحتی در اختیار افراد قرار نمی گیرند، جالب است بدانید همین چند سال پیش با یک برنامه ریزی بیصدا از جانب بیت مرحوم رفسنجانی، جناب امجد بعد از اینکه مقابل ولی فقیه صف آرایی کرد به عنوان امام جماعت مسجد همان محله در شهرک مهدیه ایفای نقش می کرد.
اشکال کار در جایی دیگر است…
▫️امثال ایشان (در عین برخورداری از اقدامات قابل تحسین) به عنوان یکی از مدیران سابق مدارس حوزه علمیه قم سوابق قابل بررسی زیادی دارند که گویا برای مسئولین رده بالای حوزه چندان مهم نیست؛ به عنوان مثال حجت الاسلام واحدی وقتی مدیر یک مدرسه علمیه در نزدیکی حرم مطهر حضرت معصومه (س) بود به شکلی کاملا لایت و نرم و در طول ۲ الی ۳ سال بسیج آن مدرسه علمیه را از عناصر پیشتاز و موثر خالی کرد و یک بسیج به قولی پاستوریزه را در مدرسه نهادینه کرد (نسخه بدل و فیک قابل دفاع!) و شد بسیجی که علی رغم سابقه درخشانش، دیگر نمی توانست در عرصه سیاسی و فرهنگی قم و حوزه، نقش آفرینی ممتازی داشته باشد چرا که طلاب مدرسه فقط باید درس می خواندند و از هر گونه فعالیت و یا حتی مطالعات جنبی غیر مرضی مدیر برحذر بودند و حالا صاحب چنین عملکردی بنا شده عهده دار نمادین یا واقعی امر تربیت و تهذیب همه طلاب سطح شهر قم باشد.
طلاب بسیجی دهه شصتی مدارس علمیه غالبا درد عدم همراهی مدیر با برنامه های انقلابی و بصیرتی بسیج را چشیده اند و گویا پیش فرض غالب در انتخاب مدیران مدارس عدم برخورداری از روحیه بسیجی و صدالبته برخورداری از روحیه محافظه کاری و احتیاط فراتر از حد معقول بوده است که البته گاه چنین روحیاتی نتیجه فشار ساختار مدیریتی بالادستی به مدیر مدرسه نیز می تواند باشد!
حوزه علمیه ای که دچار چالش کارآمدی شده و نیاز دارد با رویکرد مسأله محور و تبیینی و تبلیغی حرکت کند، درست در دوران شکل گیری شخصیت حوزوی طلبه هایش به شکلی خودخواسته مبتلا به مدیریت افرادی می شود که بنایی بر رویکرد بیرونی، تبلیغی و اثربخشی اجتماعی طلاب ندارند و با پتک درس و بحث سعی می کنند طلبه هایی آرام، حرف گوش کن و اصطلاحا بچه مثبت بار بیاورند که نمراتی بالا و رفتاری استاندارد دارند و باعث ترفیع مدیرشان می شوند…
آیا بزرگان، شورای عالی، مدیران رده اول و خود طلاب و فضلای حوزه حواسشان هست یا از طریق گزارش کارها و آمار و نسخه های بدل و فیک مستمرا دور می خورند؟!