به گزارش صدای حوزه، در پی انتشار یادداشتی از سوی آیت الله ابوالقاسم علیدوست پیرامون اقدام برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود و مقایسه آن با اوضاع حاکم بر حکومت امام علی علیه السلام، حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی جوابیه ای را منتشر کردند که در ادامه می خوانیم:
ضرورت آشنایی هرچه بیشتر به با مبانی فکری مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بجاست برخی بزرگواران که بیشتر دستی در فقه و اصول دارند بهتر با مواضع فکری رهبربزرگوارمان آشنا شوند تا دوستانی که در میدان مقابله با مفاسد سیاسی و اجتماعی صدایشان بلند است و در مقابل سیاه نمایی ها و بی اعتمادسازی های دشمن امیدآفرینی میکنند را نکوبند و بیشتر کمک بدهند و در میدان باشند.
رهبر عزیزمان در بیاناتشان در جمع علما و روحانیون تبریز(۵ /۵/ ۱۳۷۲)میفرمایند:
《این درست است که تا در یک گوشه مختصر نابسامانی به عقیده و سلیقه کسی پیدا شود او ریش بجنباند و بنا کند اعتراض و اشکال کردن؟! تا یک مشکل در اداره ای برایش پیدا شد یا یک مامور دولتی،چپ نگاهش کرد،یاوه بسراید که حالا هم مثل زمان فلان است؟! این ناشی از نفهمیدن آنچه واقع شده است نیست؟ این ناشی از عدم معرفت نعمت خدا نیست؟یا خدای نکرده ناشی از انکار نعمت خداست؟ یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها این جفا نیست به این حرکت به این عظمت؟مگر وقتی حکومت درست شد، صحیح شد، موازین حکومت موازین کاملی شد،در سراسر این حکومت همه کارها درست خواهد بود؟! از کجا چنین چیزی ثابت شده است؟
در زمان امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام که مثال عدل و تقواست، دیگر شما از امیرالمومنین که کسی را عادلتر و با تقواتر سراغ ندارید، مگر حکامی که بر ولایات مسلط بودند و خود امیرالمومنین علیه الصلاه والسلام فرستاده بود، همه ابوذر و سلمان بودند؟!خیر چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت، مابقی آدمهای عوضی بودند.
تاریخ را بردارید نگاه کنید،این تاریخ است یکی از استانداران امیرالمومنین، زیاد ابن ابیه، بر منطقه وسیعی حاکم بود، بسیاری از این قبیل در اطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند.
امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام سردار بزرگ جنگش عبیدالله ابن عباس بود که میدانید چه کار کرد.شبانه رفت با معاویه مذاکره کرد، پول گرفت لشگرگاه خودش را ترک کرد و به معاویه پناهنده شد…در راس کار چه کسی بود؟ امام حسن مجتبی علیه الصلاه والسلام.
در بیانیه گام دوم هم رهبر بزرگوار به وجود فساد در دولت امام معصوم اشاره کردند و فرمودند نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود بسی کمتر است و بحمدالله مامورین این نظام غالبا سلامت خود را نگه داشته اند.
جناب علیدوست میفرمایند: حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات جسیم میکنند از برخورد حضرت هم با امثال ابن هرمه بگویند!…
چه خوب است ایشان هم متوجه برخوردهای نظام در حد اعدام برخی سلطانها و احکام سنگین برای برخی گردن کلفتها در حد مهدی و فائزه هاشمی، طبری، سیف و…. هم باشند و از آن هم بگویند که نشان از غیر سیستمی بودن فساد در نظام است.
گفته اند: در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه توجه کرد!…
آیا ایشان از جمله مصطلح حوزویان که تشبیه از وجهی مقرب و از وجهی مبعّد است، غفلت نکرده اند؟! که وجه شبه در دو حکومت وجود فساد و یا افراد فاسد بصورت فی الجمله هست در عین اینکه باز به دلیل ریل گذاری صحیح در هردو حکومت آن مقدار فساد هیچیک از دو حکومت را از اسلامی بودن خارج نمیکند و نباید به صرف دیدن برخی فسادها یا فاسدان فریاد وااسلاما سر داد و حکومت را غیر اسلامی نامید.
میفرمایند: برخی مفاسد(حدود ۳۰فساد) هیچ ربطی به امام نداشته و میراث حاکمان قبل بوده… و حضرت نمیتوانستند با سرعت و به راحتی آنها را ریشه کن کنند…
مگر کسی ادعا کرده فسادهای در زمان حضرت، معاذالله ناشی از عملکرد ایشان بوده؟!! شکی نیست که یا ناشی از حکومتهای قبل بوده یا افسادهایی که نفوذیهای معاویه در حکمرانی حضرت انجام میدادند که در کتاب الغارات به برخی از آنها اشاره شده است.
در زمان ما هم فسادهای درون حاکمیت از حاکم عادل، مومنین یا نفس انقلاب نیست. همه یا میراث رژیم طاغوت یا نفوذیها و غربزده ها یا افراد فرصت طلب است.
پس شما هم پذیرفته اید که به هر دلیل فی الجمله در حکومت حضرت فسادهایی بوده که نمیشد با آنها به سرعت مقابله کرد. سخن دوستان هم همین است.
بعد هم بحث سندی درباره یک روایت کرده اند و کتب تاریخ که پر است از مواردی از فسادهای موردی در محدوده حکومتی حضرت امیر علیه السلام را نادیده گرفته اند(که در بیانات فوقالذکر رهبری هم به کتب تاریخی استناد شده بود و توصیه ایشان هم به خواندن تاریخ بود.)
در هرحال بجاست ایشان متوجه روح مطالب دوستان انقلابی که در مقابل انبوه سیاه نمایی و اعتماد زدایی، امید آفرینی میکنند و حرفشان هم بیشتر با محتوای کلام رهبر بزرگوار همخوانی دارد، باشند و با تعابیر: “عقیم بودن و خلاف واقع و راست ناقص و کم از کذب ناموجه بودن”، آنها را متهم نسازند.
*انّ السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا*
مسعود عالی_۱۴۰۲/۵/۱۵
بیشتر بخوانید: