انتشار هفتگی سریال «نیوکمپ» به کارگردانی «منوچهر هادی» و تهیهکنندگی «زینب تقوایی» از روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ آغاز شد. نخستین مسئله کنجکاویبرانگیز درباره نیوکمپ ترکیب مولفان، «بابک کایدان» در مقام نویسنده و «منوچهرهادی» به عنوان کارگردان است.
این ترکیب دونفره، در خلق شوخیهای جنسی چند پهلو در آثارشان با ساخت فیلم «رحمان ۱۴۰۰» در ردیف سینماگران پیشرو در خلق ابتذال قرار میگیرند. ویدئوی زیر بخشی از نحوه ارائه شوخیهای جنسی _کمدی دوپهلویی است که در نخستین قسمت سریال نیوکمپ در موارد متعددی مورد استفاده قرار میگیرد.
با دیدن همین میزان از شوخیهای دوپهلوی جنسی میتوان پیشبینی کرد، در شرایطی که فیلیمو سریالهایش را بدون دریافت پروانه ساخت و نمایش تولید میکند، با نمونهای مشابه رحمان ۱۴۰۰ مواجه خواهیم بود.
شوخی جنسی چاشنی تطهیر قمار میشود
روایت قسمت نخستین سریال به خانوادهای علاقهمند به فوتبال و شرطبندی و قمارمیپردازد. پدر خانواده از طریق سایتهای قمار، روی مساوی کردن ایران در مسابقه با آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ شرط بندی کرده است.
تا دقیقه ۹۰ اعضای این خانواده سرخوشانه بازی را دنبال میکنند تا اینکه لیونل مسی در دقایق پایانی در دقیقه ۹۱ بازی گلی را وارد دروازه تیم ملی ایران می کند همزمان با گل لیونل مسی به ایران در دقایق پایانی پدربزرگ این خانواده، مظفر سرچشمه (اکبر عبدی) سکته کرده و از دنیا میرود.
استراتژی تازه فیلیمو در برهوت بیاعتباری ساترا
استراتژی فیلیمو در شرایطی که این روزها بدون اخذ مجوز میتواند سریالهایش را تولید و توزیع کند تولید هنجارشکنی برای مورد توجه قرار گرفتن است.
به صورت طبیعی وقتی قمار و شرطبندی در بستر یک مجموعه کمدی در افکار عمومی تلطیف شود، این مجموعه قطعا با انتقادات فراوانی از سوی رسانهها مواجه خواهد شد و زمینههای انتقاد و گاهی تهاجم در فضای مجازی افزایش پیدا میکند.
فیلیمو از این موج انتقادی و هجمههای مجازی به عنوان دستاویزی تبلیغاتی استفاده میکند. سریال سقوط با چاشنی محتوایی ضد امنیتی، سریال «رهایم کن» با هدف ساختار شکنی در روابط چند ضلعی و سریال «نیوکمپ» با شوخیهای جنسی متعدد و قبح شکنی از مفهوم شرطبندی میتواند این فضای اعتراضی- انتقادی را تشدید کند.
چرا منوچهر هادی و بابک کایدان عهده دار ساخت این سریال شدند؟
در واقع سریال نیوکمپ را قرار بود افرادی دیگری به نگارش درآورده و اما زوج منوچهر هادی – بابک کایدان میتوانند با اتکا به هنجارشکنی زمینههای انتقادی را نسبت به محتوای اثر تشدید کنند و راهبرد اصلی احتمالی را پیش ببرند.
منوچهر هادی در استفاده از شوخیهایی جنسی در آثارش به چنان بیپروایی رسیده که میگوید: فیلم رحمان ۱۴۰۰ شوخی جنسی داشت. نقدها را خواندم، کامنت داشتم که با زن و بچه فیلم را دیدیم و وسط فیلم از سالن بیرون آمدیم. قبول دارم یک صحنههایی اشتباه بود. اشتباه این بود که ارشاد باید محدودیت سنی تعیین میکرد. شوخی جنسی در کمدی خیلی مهم است. شوخی با مذهب، سیاست و… مهم است. به نظر شما کمدی به چه چیزی گفته میشود؟
هادی اعتراف میکند که مولف شوخیهای جنسی رحمان ۱۴۰۰ است اما وزارت ارشاد مقصر است، چون از محدودیت سنی چشم پوشی کرده و او در همین گفتوگو این استفاده از این شوخیها را در کمدی از الزامات اثر میداند.
چرا کارگردان علاقهمند به شوخیهای جنسی برای ساخت این سریال انتخاب شد؟
جستجوها درباره چرایی انتخاب کایدان – هادی برای ساخت سریال را بررسی روند طراحی شده احتمالی را آشکار میکند طرح اولیه این سریال متعلق به بهرام افشاری است و قرار بود که او و فیلمنامهنویس دیگری به صورت مشترک این سریال را به نگارش درآورند و کارگردانی این مجموعه را کمال تبریزی بر عهده گیرد.
در آنزمان فیلیموییها الزامات قانونی برای ساخت این سریال را رعایت میکردند و ساترا به این مجموعه مجوز نداد. در دوره جدید که فیلیمو بدون دریافت پروانه ساخت فعالیت میکند تیم کایدان – هادی برای ساخت این سریال انتخاب شدند و پروژه ساخت این سریال به جریان افتاد.
با توجه به اینکه محتوای سریال طنز است، این مجموعه در ظرفی کاملا کمدی و با ظرافت بسیار خاصی، قمار را تفریح مفرح این خانواده تصویر میکنند و نقاط عطف این سریال استفاده مکرر از شوخی دوپهلوی جنسی دو پهلو است.
چرا زینب تقوایی برای تهیهکنندگی این سریال انتخاب شد؟
فیلیمو به دلیل آنکه برای ساخت آثارش مجوزی دریافت نمیکند، با منع همکاری با دستگاههای دولتی مواجه است. برای عبور از این بحران، تهیهکنندگانی که را انتخاب میکند که بواسطه همکاری با تلویزیون شناخته شدهاند تا از رانت روابط آنان با ارگانهای دولتی استفاده کند.
زینب تقوایی که تا پیش از همکاری با فیلیمو در این سریال، با پوششی متفاوت در محافل عمومی حاضر میشد و علیالقاعده تلاش میکرد در لیست تهیهکنندگان موجه سیما قرار گیرد ناگهان عطای همکاری با تلویزیون را به دلیل شرایط انسداد فعلی به لقایش واگذار کرد و تهیهکنندگی این اثر را برعهده گرفت.
البته یک روایت تصدیق نشده وجود دارد که او تهیهکننده جانشین است و این سریال متعلق به تهیهکنندهای ممنوع الکار پرحاشیه سالهای اخیر مرتبط است. نام مهدی بدرلو که درتیتراژ درج شده به این شائبهها دامن میزند. بدرلو تا مدتی قبل به عنوان مدیرتولید در دفتر این تهیهکننده مستقر بود و فعالیت میکرد.
تقوایی از سال ۱۳۸۵ و از ۲۲ سالگی این فرصت برایش فراهم شد که در مجموعههای مختلف تلویزیونی به عنوان تهیهکننده و برنامه ساز فعالیت کند. فرصتی که برای کمتر شهروندی فراهم میشود و ناگهان به صورت جهشی تولید سریالهای تلویزیونی به او سپرده شد و تا تا سالهای متوالی از تهیهکنندگان مورد اعتماد سیما بود.
مهمترین نکتهای که در بررسی متن و فرامتن این سریال مورد توجه قرار میگیرد این است که محتوای این سریال با رویکردهای گذشته، اظهارات و روند فعالیتهای تقوایی سنخیتی ندارد.
چرا کسی جلوی این بیشرفها را نمیگیره