• امروز : شنبه - ۳ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
کل اخبار 6317اخبار امروز 0
12
بررسی کتاب «فاتحین جهانی»؛

مارکس بنیانگذار واقعی کمونیسم نیست/کمک پشت‌پرده یهود به نازی‌ها

  • کد خبر : 38388
  • 24 بهمن 1400 - 14:14
مارکس بنیانگذار واقعی کمونیسم نیست/کمک پشت‌پرده یهود به نازی‌ها
راکوفسکی در بیانات خود اعتراف جالب توجه دیگری هم داشت: کارل مارکس بنیان‌گذار واقعی انقلاب جهانی کمونیستی نبود. بلکه پدر حقیقی کمونیسم، آدام وایزهاپت بنیانگذار فرقه فراماسونی روشنگری بود.

به گزارش صدای حوزه، لوئیس مارشالکو نویسنده مجاری کتاب «فاتحین جهانی» در کتاب ضداسرائیلی خود که علیه حکومت جهانی یهود نوشته شده، می‌گوید یهودستیز نیست و سامی‌های حقیقی یعنی ملت‌های عرب را برادر هم‌میهنان خود می‌داند. او می‌گوید ملل عرب در هر تلاش جهانی نیروهای واقعی ملی‌گرا، متحدان طبیعی مردم مجارستان محسوب می‌شوند.

این‌نویسنده مسیحی می‌گوید در معنای هیتلری کلمه، ضدیهود یا یهودستیز نیست و برتری هیچ‌قوم و نژاد خاصی را نه می‌پذیرد و نه تعلیم می‌دهد. از منظر مذهب هم نه ضدسامی است و نه یهودستیز. بلکه آن‌چه مورد انزجار او و مسیحیان است، قدرت جهانی قوم یهود و برنامه‌های دوهزارساله آن و توطئه‌های نازی‌منشانه آن‌هاست.

همان‌طور که در قسمت‌های پیشین پرونده بررسی کتاب «فاتحین جهانی» گفتیم، مارشالکو می‌گوید کمونیسم (بلشویسم) و کاپیتالیسم (سرمایه‌داری) هر دو، لبه یک‌مقراض یعنی حکومت جهانی یهود هستند که دادگاه نورمبرگ، صلیب سرخ، سازمان ملل متحد و همه ارکان و سازمان‌های بین‌المللی را در دست دارد.

یکی از مهم‌ترین اشارات مارشالکو در این‌باره از این‌قرار است که هیچ‌کس داوید بن‌گوریون را به خاطر برنامه‌ریزی یک جنگ تجاوزکارانه به دادگاه نورمبرگ فرا نخواند، در حالی که ژنرال جودل و کیتل به همین جرم اعدام شدند. همچنین در ادامه وقایع جنگ جهانی دوم، سازمان ملل هم که از هزار و ۸۰۰ نفر کارمندش، هزار و ۲۰۰ نفر یهودی‌اند، ساکت نشست تا شوروی‌ها وحشتناک‌ترین نسل‌کشی را مقابل چشمان این سازمان مرتکب شوند.

مارشالکو پنج‌منبع مهم را در کتابش معرفی کرده که نشان می‌دهند بحران مالی آمریکا در سال ۱۹۲۹، عدم فروپاشی بلشویسم در پایان جنگ جهانی اول، تجهیز حزب نازی برای شروع جنگ جهانی دوم، عدم شکست شوروی در جنگ جهانی دوم و خیانت‌هایی که در انقلاب مجارستان و ملی‌شدن کانال سوئز رخ دادند، همه و همه توسط دست‌های پشت‌پرده‌ای انجام شده‌اند که در واقع همان حکومت جهانی یهود است. قصد داریم در دهمین‌قسمت از پرونده بررسی کتاب موردنظر، مطالب افشاگر این‌پنج‌منبع را کند و کاو کنیم.

قسمت‌های اول تا نهم پرونده موردنظر در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:

* «نازی‌های واقعی آلمانی بودند یا یهودی؟ / چه کسانی اولین اردوگاه‌های مرگ و کوره‌ها را به‌پا کردند»

* «یهود با انقلاب مسیح چه کرد / قصه پادشاه مخفی و بدون تاج‌وتخت یهود»

* «یهود تنها جنایتکار جنگی و روزولت شرورترین چهره قرن بیستم است / آغازکننده واقعی جنگ که بود؟»

* «طرح یهود برای عقیم‌کردن و حذف ۴۰ میلیون آلمانی چه بود؟ / ۹۰ میلیون ژرمن برای جهان زیاد است»

* «سرمستی هرساله قوم یهود به‌مناسبت هولوکاست ایرانیان / دادگاه نورمبرگ نسخه مدرن عید پوریم بود»

* «شش‌میلیون شهیدیهودی واقعاً کجا رفتند و «آسیاب مرگ» کجا فیلمبرداری شد؟»

* «جنگ بیولوژیکی و طبقاتی حکومت جهانی یهود با اقوام دیگر چگونه است؟ / شباهت آوارگی آلمانیها و فلسطینیها»

* «وقتی سلاح هسته‌ای قوم یهود را شکست‌ناپذیر کرد/چرا یهودیان آمریکا به این‌کشور خیانت کردند؟»

* «اجساد خودی‌هایی که پله‌ ترقی قوم یهود شدند/یهودستیزی ظاهری شوروی و قصه مرگ مرموز استالین»

در ادامه مشروح دهمین‌شماره از پرونده بررسی کتاب «فاتحین جهانی» را می‌خوانیم؛

 معرفی منابعی که درباره آقایی یهود بر جهان به کار می‌آیند

لوئیس مارشالکو می‌گوید این‌بحث که قدرت جهانی یهود نه تنها وجود دارد، بلکه در حقیقت آقا و ارباب جهان است، در ۵ منبع قابل توجه و تاکید قرار گرفته است:

اول از همه در اظهارات مکتوب کریستین راکوفسکی (فعال سوسیالیست بلغار)، دوم در سخنان پادشاه سابق اسپانیا آلفونسوی هشتم، سوم در گزارش‌های سری که پس از اشغال پاریس به دست نیروهای آلمانی افتادند، چهارم یادداشت‌های روزانه جیمز فورستال (سیاستمدار آمریکایی) و پنجم در اسناد محرمانه یکی از دیپلمات‌های لهستان به‌نام کنت ژان زمبک (jean szembek).

خاطرات این‌مقام وزارت خارجه لهستان با عنوان «ژورنال ۱۹۳۹_۱۹۳۳» در پاریس چاپ شدند و در آن‌ها گزارش ملاقات با پادشاه اسپانیا در ۱۹ فوریه سال ۱۹۳۹ آمده بود که گفته بود نسبت به اوضاع جهان نگاه منفی و بدبینانه‌ای دارد. چون جامعه یهود و فراماسونری از هیچ‌کوششی برای شعله‌ور کردن آتش یک جنگ جدید خودداری نمی‌کند.

در این‌پرونده به‌صراحت اعتراف شده بود در پایان جنگ جهانی اول، گسترش ضدانقلاب روسیه باعث شده بود وضعیت بلشویسم بحرانی شود اما وقتی نابودی نزدیک بود، یک‌قدرت بالاتر از غرب به فعالیت پرداخت و مانع جریان کمک‌های اقتصادی و نظامی منظمی شد که به دست مخالفان بلشویسم شوروی می‌رسیداما درباره اظهارات مکتوب راکوفسکی، باید به خاطره‌ای از روزهای جنگ جهانی دوم،

در جبهه روسیه سفر کرد که یک افسر تیپ آبی اسپانیا کنار بدن یک افسر پلیس بلشویک به نام گوزمین، پرونده‌ای پیدا کرد که اطلاعات خاصی را برملا کرد.

این‌پرونده شامل مطالبی بود که گوزمین در سال ۱۹۳۹ از صحبت‌های راکوفسکی سفیر شوروی در پاریس تنظیم کرده بود. در این‌پرونده به‌صراحت اعتراف شده بود در پایان جنگ جهانی اول، گسترش ضدانقلاب روسیه باعث شده بود وضعیت بلشویسم بحرانی شود اما وقتی نابودی نزدیک بود، یک‌قدرت بالاتر از غرب به فعالیت پرداخت و مانع جریان کمک‌های اقتصادی و نظامی منظمی شد که به دست مخالفان بلشویسم شوروی می‌رسید.

پرونده صحبت‌های راکوفسکی همچنین بحران مالی عظیم آمریکا در سال ۱۹۲۹ را نتیجه اقدامات یک گروه مرموز می‌دانست که توسط یک‌قدرت بالاتر کارگردانی می‌شدند.

راکوفسکی در بیانات خود اعتراف جالب توجه دیگری هم داشت:

«کارل مارکس بنیان‌گذار واقعی انقلاب جهانی کمونیستی نبود. بلکه پدر حقیقی کمونیسم، آدام وایزهاپت بنیانگذار فرقه فراماسونی روشنگری بود که از آلمان آمده و از شاگردان موسی مندلسون فیلسوف یهودی بود.» (صفحه ۴۳۹)

مارشالکو می‌گوید وحشتناک‌ترین فصل سیاست‌های شیطانی قدرت جهانی یهود، نه‌تنها به گفته راکوفسکی، بلکه طبق اسناد دیگر از آلمان، این است که قدرت جهانی یهود، پولِ به‌مراتب بیشتری را که در اختیار ژاپنی‌ها قرار داده بود تا هزینه جنگ ژاپن و روسیه در جنگ جهانی اول شود، در اختیار ناسیونال-سوسیالیسم آلمانی قرار داد تا به هیتلر و نهضتش در مراحله اولیه شکل‌گیری حرکت نازیسم کمک کند تا بر مشکلات مالی خود پیروز شوند. این یهودیان هوشمند می‌دانستند که اگر هیتلر به قدرت برسد، به‌طور مسلم یک‌جنگ جهانی دیگر شکل می‌گیرد.

طبق این‌طرح نباید بین هیتلر و لهستان و هیتلر و سران اروپا هیچ توافقی حاصل می‌شد و همچنین به چمبرلین نخست‌وزیر وقت انگلستان اخطار داده شده بود که در صورت ادامه سیاست صلح‌طلبانه و آشتی‌جویانه با آلمان، آمریکا تمام کمک‌های مالی و نظامی خود به انگلستان را قطع خواهد کردپیش از شروع جنگ جهانی دوم، اسناد «شرق بزرگ» (Grand Orient) راجع به جلسه شورای عالی در ۲۹ مه ۱۹۳۹ توسط نیروهای ضدجاسوسی آلمان کشف شد.

این اسناد نشان می‌دادند ارباب بزرگ با نام گروسیر مشغول مشورت‌های مهمی با سفیرِ روزولت در پاریس بوده و او را از دیدگاه‌های طرح شرق بزرگ آگاه کرده است. طبق این‌طرح نباید بین هیتلر و لهستان و هیتلر و سران اروپا هیچ توافقی حاصل می‌شد و همچنین به چمبرلین نخست‌وزیر وقت انگلستان اخطار داده شده بود که در صورت ادامه سیاست صلح‌طلبانه و آشتی‌جویانه با آلمان، آمریکا تمام کمک‌های مالی و نظامی خود به انگلستان را قطع خواهد کرد.

یکی از افشاگری‌های مهم مارشالکو در کتاب «فاتحین جهانی» درباره جنگ آلمان و شوروی در جنگ جهانی دوم است. او ضمن این که ترومن را از زمان جفرسون به این‌سو، تنها رئیس‌جمهور ضدیهودی آمریکا می‌خوانَد، می‌گوید وقتی پیشنهاد پایان‌دادن به کار شوروی برای همیشه، توسط جهان غرب مطرح بود، ترومن هنوز معاون روزولت بود و حتی امکان نابودی هیتلر و بلشویسم را با یک ضربه در نظر داشت.

صحبت‌هایی شده بود تا ارتش آلمان پس از یک کاپیتالاسیون رسمی به نیروهای غربی متفقین بپیوندد تا با هم به شوروی حمله کنند. مارشالکو می‌گوید تمام کسانی که در آن برهه زندگی می‌کردند، این احساس را داشتند که دنیا در آستانه برخورد جدیدی قرار گرفته و به نظر می‌آمد نازیسم آلمانی ممکن است از بین برود اما ارتش آلمان بار دیگر با ارتش‌های انگلیس و آمریکا رژه پیروزی خواهد رفت.

این‌نویسنده مجار همچنین می‌گوید در مارس ۱۹۴۵ ایستگاه‌های رادیویی آلمان و مجارستان و ستادهای فرماندهی می‌دانستند روسیه شوروی در آستانه سقوط است و فرماندهان روسی با پیام‌های رمز در مجارستان و مناطق آلمان شرقی از ژنرال‌های خود در مسکو تقاضای کمک می‌کردند.

اما درست در این‌زمان که دموکراسی‌های غربی فرصت داشتند با کمک ناسیونال‌سوسیالیسم غربی، بلشویسم را به‌کلی از صحنه سیاسی عالم حذف کنند، بار دیگر قدرت پنهانی و مرموزی که در اسناد راکوفسکی به آن اشاره شده، در چهره یک عروسک دیگر به نام ژنرال دوایت آیزنهاور که بعدا رئیس‌جمهور آمریکا شد، وارد صحنه شد.

ایستگاه‌های رادیویی آلمان و مجارستان و ستادهای فرماندهی می‌دانستند روسیه شوروی در آستانه سقوط است و فرماندهان روسی با پیام‌های رمز در مجارستان و مناطق آلمان شرقی از ژنرال‌های خود در مسکو تقاضای کمک می‌کردندمارشالکو می‌گوید جزئیات و اسناد مهم تاریخ آن‌برهه را می‌توان در کنتستانتین روکوسوفسکی فیلدمارشال ارتش سرخ پیدا کرد.

این‌ژنرال روس گفته بود مارشال ژوکوف مدارکی دال بر این حقیقت در اختیار دارد که در آوریل ۱۹۴۵، انگلیسی‌ها واقعا مصمم بودند با ماشین جنگی آلمان معاهده‌ای امضا کنند تا طبق آن به ارتش شوروی که در اروپای غربی بسیار پیش رفته بود هجوم برده و آن‌ها را از این‌مناطق بیرون کنند.

در این‌اثنا بود که فرماندهی عالی نیروهای شوروی، پیام‌های رد و بدل شده بین قرارگاه‌های کل نیروهای انگلیسی و آلمانی را ضبط و رمزگشایی کرد. تنها شرطی که در این مذاکرات مطرح شده بود، این بود که ارتش آلمان باید در ۲۲ آوریل ۱۹۴۵ مراتب تسلیم کامل خود را اعلام کند.

یکی از کلنل‌های انگلیسی این‌طرح را به گوش آیزنهاور رساند و او نیز فورا به انگلیسی‌ها اخطار کرد اگر ضد بلشویک‌ها عمل کنند، ارسال تمام تجهیزات و مهمات جنگی را قطع کرده و انگلیس در صحنه تنها می‌ماند.

به این‌ترتیب روسیه شوروی نه‌تنها حفظ شد بلکه به یکی از قدرتمندترین کشورهای عالم تبدیل شد. در آن‌روزگار طبیعی بود آیزنهاور یعنی چهره مورد علاقه باروخ مورگنتهو، رئیس‌جمهور شود و قدرت‌های پشت‌صحنه آمریکا از نامزدی تافت و مک‌آرتور برای رسیدن به این‌پست جلوگیری کنند.

یک واقعیت مهم و قابل توجه این است که به محض رئیس‌جمهور شدن آیزنهاور، تحقیقات کمیته مک‌کارتی (علیه کمونیست‌های آمریکا) متوقف شد.

لوئیس مارشالکو همچنین معتقد است جهان غرب در ماجرای انقلاب مجارستان و مساله ملی شدن کانال سوئر به دو کشور مجارستان و مصر خیانت بزرگی کرد که شرح توضیحاتش در این‌باره در کتاب «فاتحین جهانی» آمده است.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=38388
  • منبع : مهر

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.