همدلی چیست؟
همدلی یکی از مهمترین مهارتهای هوش اجتماعی , و پل ارتباطی ما با دیگران است که هر فردی برای حضور مؤثرتر در جامعه و ارتباطات خود باید آن را کسب کند. همدلی یعنی احساس و درک کردن دیگران.
مفهوم آن این است که قادر باشیم که دیگران را در جایگاه خودشان ببینیم و درک کنیم.
همدلی به معنای درک دنیای شخصی طرف مقابل انگار که دنیای خودمان است.
یعنی حس کردن خشم، ترس و سردرگمیِ طرف مقابلمان چنانکه انگار حس خودمان بوده؛
بدون اینکه خشمگین شویم ، بترسیم، یا اینکه سردرگم شویم.
میتوانیم بگوییم یعنی اینکه به شکلی به دنیای اطراف نگاه کنیم که انگار، از چشم فرد دیگری به جهان مینگریم.
همدلی باعث میشود که بتوانیم عقاید مختلف را بپذیریم و درک کنیم و رفتارهای خود را متناسب با شخصیت و موقعیت افراد انتخاب کنیم.
اگر در روابط خود همدلی نداشته باشیم حس ناامنی و بیاعتمادی را به دگران منتقل میکنیم، همچنین باعث تشدید و افزایش تعارضات در روابط میشوید
انواع همدلی
همدلی ذهنی:
این نوع به معنای فهمیدن چگونگی احساس فردی دیگر و طرز فکر او است.
همدلی احساسی یا تأثیرگذار:
همدلی عاطفی یا احساسی مربوط به توانایی فرد برای به اشتراک گذاشتن احساسات است ، به این معنی که وقتی شخصی را ناراحت میبینید ، خودتان نیز احساس ناراحتی میکنید.
همدلی دل سوزانه :
این نوع به معنای این است که فرد با دیدن مشکلات فردی دیگر سعی میکند که برای برطرف کردن مشکل او دست به اقدام بزند و با او همفکری کند.
چرا باید در زندگیمان افرادی همدل باشیم؟
همدلی ما را رشد میدهد و روحمان را عمیقتر میکند. وقتی احساسات دیگران را میشناسید، در واقع مثل این است که خودتان چنین احساساتی را تجربه کردهاید.
مهمتر از همه اینکه اگر با کسی همدلی کنید مشکلاتش را از دریچهای دیگر خواهید دید و حتماً راهحلهایی را ارائه میدهید که شاید به ذهن او خطور نکرده باشد.
روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و باعث ایجاد رفتارهای حمایتکننده و پذیرنده، در برابر انسانهای دیگر میشود.
وجود توان همدلی در فرد، علامت خودآگاهی، سلامت روان، ارزش قائل شدن برای خود و دوست داشتن خود (نه به معنای خودشیفتگی) است و نبود آن به معنی نقص در بلوغ هیجانی و شناختی است که منجر به ناتوانی در دوست داشتنِ دیگران میشود.
همدلی از افراط و تفریط و تعصب داشتن در اعتقادات و نظرات جلوگیری میکند.
چرا گاهی همدلی نداریم؟
همه نمیتوانند در تمام شرایط همدلی را تجربه کنند.
چرا ما برای برخی مردم همدلی را احساس میکنیم اما برای برخی دیگر خیر؟
تعدادی از عوامل مختلف در این امر نقش دارند. اینکه ما چطور شخص دیگر را ادراک میکنیم، اینکه چگونه رفتارهای آنها را توجیه میکنیم.
در اساسیترین سطح، به نظر میرسد که دو عامل وجود دارند که بر توانایی ما در تجربه همدلی تأثیر میگذارند:
۱- ژنتیک، و فرایند اجتماعی شدن یا اساسا، همان تأثیرات همیشگیِ طبیعت و تربیت.
والدینِ ما ژنهایی که بر شخصیت کلی ما تأثیر میگذارند را به ما منتقل میکنند، ازجمله استعداد ما برای همدردی، همدلی و شفقت.
۲- از طرف دیگر، ما همچنین توسط والدین، همسالان، گروهها و جامعه خود، اجتماعی میشویم و ارتباط برقرار کردن را میآموزیم. نحوه ارتباط ما با دیگران و احساسات ما در مورد دیگران همه بازتابی از باورها و ارزشهایی هستند که در سنین بسیار پایین به ما تزریقشدهاند
چند دلیل برای اینکه گاهی همدلی نداریم
ما قربانیِ سوگیریهای شناختی میشویم:
گاهی شیوه ادراک جهان اطرافمان تحت تأثیر تعدادی سوگیریهای شناختی قرار میگیرد.
بهعنوان مثال، ما اغلب شکستهای افراد را به ویژگیهای درونی آنها نسبت میدهیم، درحالیکه کمبودهای خودمان را گردن عواملِ خارجی میاندازیم. این سوگیریها میتوانند درک تمام عواملی که در یک شرایط نقش دارند را برای ما دشوار کنند،و درنتیجه باعث میشوند ما نتوانیم شرایط را از دیدگاه شخص دیگر ببینیم.
ما قربانیها را عاری از شخصیتهای انسانی میدانیم:
افراد همچنین قربانی این تله فکری میشوند که افرادی که با ما تفاوت دارند مانند ما احساس و رفتار نمیکنند. این بهویژه در مواردی رایج است که افراد ازنظر فیزیکی از ما دور هستند. وقتی ما گزارشهایی از یک فاجعه یا تعارض را در کشوری خارجی میبینیم، ممکن است همدلی کمتری را احساس کنیم؛ اگر فکر کنیم آنهایی که رنج میکشند اساساً با آنچه ما هستیم تفاوت دارند
ما قربانیها را سرزنش میکنیم:
گاهی وقتی شخص دیگری از یک تجربه وحشتناک رنجبرده است، مردم این اشتباه را میکنند که او را به خاطر شرایطش سرزنش میکنند.
چقدر شنیدهاید که مردم این سؤال را پرسیده باشند که قربانی یک جنایتکاری کرده است که باعث تحریکِ حمله شده باشد یا خیر؟
این تمایل ریشه در نیاز ما به این باور دارد که دنیا را مکانی عادلانه و منصف بدانیم. اگر باور کنیم که مردم آن چیزی را به دست میآورند که لیاقتش را دارند، باعث میشود ما فریب خورده و فکر کنیم که چیزهایی وحشتناک هرگز برای ما رخ نخواهند داد.
درحالیکه همدلی گاهی شکست میخورد، اما اکثر مردم میتوانند در شرایط مختلف با دیگران همدلی داشته باشند. این تواناییِ دیدن مسائل از دیدگاه شخص دیگر و همدردی کردن با هیجانات او، نقشی مهم در زندگی اجتماعی ما دارد.
همدلی به ما کمک میکند که دیگران را درک کرده و اغلب ما را وادار میکند که برای التیام بخشیدن به رنج دیگری، اقدامی انجام دهیم.
راههای تقویت همدلی:
– به افراد فرصت دهیم تا احساسات خود را بهراحتی بیان کنند.
– نسبت به احساسات خود، آگاهی داشته باشیم تا بتوانیم احساسات دیگران را درک کنیم.
– با درک احساسات طرف مقابل به او بفهمانیم که برایش اهمیت و ارزش و احترام قائل هستیم.
– خود را به جای دیگران قرار دهیم و دنیا را از چشم او ببینیم.
– افراد را به خاطر رفتارهای همدلانهشان تشویق کنیم.
– در زمان همدلی از مقایسه خودداری کنیم، زیرا به احساسات طرف مقابل لطمه وارد میکند.
– شنونده خوبی باشیم و از نصیحت کردن بپرهیزیم.
– با برقراری روابط صمیمانه در خانواده، روحیه همدلی اعضای خانواده را تقویت کنیم.