به گزارش خبرنگار پایگاه خبری صدای حوزه و در ادامه معرفی چهره های خاص علمی و جهادی و نخبه از طلاب و فضلای جوان، سراغ یکی از نخبه های علمی رفتیم تا از نزدیک با مسیر رشد و ترقی وی آشنا شویم و اما ادامه بحث رفت به سمت نقد و ارزیابی روش های تربیت طلبه در حوزه و لزوم بکارگیری بیشتر نخبگان حوزوی و رفع بی عدالتی های آموزشی در حوزه که مطالعه آن می تواند برای مخاطبان گرامی راهگشا باشد.
حجتالاسلام مهدی گرامیپور، نخبه حوزوی و استاد سطوح خارج حوزه علمیه، در گفتوگو با پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه اظهار کرد: متولد ۱۳۶۰ در تهران و ۲۲ سال است که وارد حوزه علمیه شدم و از سال دوم طلبگی بهصورت رسمی در حوزه علمیه تدریس کرده و حدود ۲۱ سال سابقه تدریس دارم و هماکنون در حال تدریس سطوح عالی حوزه علمیه و مدرس دانشگاه بوده و در حال تحصیل سطح چهار حوزه و دکترای رشته فقه و مبانی حقوق در دانشگاه قم هستم.
وی افزود: اکنون در حال تدریس فقه و حقوق در دانشگاه قم، دانشپژوه سطح چهار در رشته مطالعات اسلامی و زبان انگلیسی و عربی در موسسه مطالعاتی حوزه و در مرحله نوشتن پایاننامه قرار دارم و در سطح دو حقوق و قضای اسلامی تحصیلات تخصصی اخذ کردم.
حجتالاسلام گرامیپور بیان کرد: مدرک کارشناسی علوم حدیث در موسسه امام خمینی (ره)، فوق لیسانس در رشته فلسفه و کلام اسلامی، فقه مقارن با حقوق خصوصی، کارشناسی روانشناسی مثبت را کسب کردم و دانشجوی دکترای فقه و مبانی فقه و حقوق و دکترای رشته فقه تربیتی و در حال آماده شدن برای پایان نامه هستم.
وی ادامه داد: دو کتاب، دو مقاله پژوهشی و تعدادی مقاله تخصصی حاصل بخشی از پژوهشهای من هستند و از اساتیدی هستم که از نحو مقدماتی تدریس را آغاز کرده و روی ضوابط بالا آمده و در سطوح عالی تدریس میکنم و امسال بهصورت رسمی مشاوره درس خارج را انجام خواهم داد.
نخبه حوزوی و استاد سطوح خارج حوزه علمیه تصریح کرد: مطالعات، پژوهش، کارهای علمی و تعطیلات من در دو شاخه پخش شده که دو رشته محسوب میشود، کارشناسی در سطح دو حقوق و قضای اسلامی، کارشناسی ارشد، فقه مقارن با حقوق خصوصی و دکترای فقه و مبانی حقوق خصوصی که یک رشته و فقه تربیتی در مقطع دکترا را ادامه دادم زیرا نیاز به این مسئله در جهان و جهان اسلام به صورت قابل توجه احساس میشود و نسبت به فقههای دیگر در این زمینه کم کاری شده و بعد از ورود به این رشته نسبت به برخی از رشتههای روانشناسی حس نیاز کردم و با تلاش در رشته روانشناسی سعی در بر طرف کردن کاستی و خلا در بخشهای تربیتی انجام دادم.
وی گفت: به بحث حقوق و قضا بهعنوان تربیت قاضی نگاه میشود و حوزه علمیه در این سال ها افرادی که تربیت کرده و فارغالتحصیلان موفقی داشته و در بحث نظام سازی حقوقی مانند سایر نظامسازیها فعالیت و کار کافی و قابل قبول انجام نشده است.
حجتالاسلام گرامیپور عنوان کرد: در ارتباط با تربیت مشکل جدی در جامعه، جهان اسلام و در حوزه علمیه وجود دارد که باید به این مسائل با دقت بیشتر و جدی پرداخته شود در حالی که تربیت در حوزه علمیه بیشتر به صورت سینه به سینه و سنتی و طبق علایق و سلیقههای مختلف بود اما تا حالا که یک الگوی مشخص استاندارد برای تربیت طلبه ارائه ندادیم که مشکل بزرگی محسوب میشود و الان با تغییر فضا این ضعفهای جمع شده سالیان طولانی خود را بروز میدهد، مدیران موفق و با تجربه برای انجام کارهای تربیتی تلاش میکنند، ولی نظام تربیتی به معنای واقعی نداریم و جامعهالمصطفی نظامنامه تربیتی برای طلاب خود نوشته و تدوین کرده که جزو کارهای اولیه در این زمینه محسوب میشود و نیاز به تکمیل برای تبدیل به نظامنامه شدن دارد.
در تربیت طلبه مشکل داریم
وی ادامه داد: ما در تربیت طلبه مشکل داریم و طبیعی است که برای ارائه دادن الگو برای جامعه هم دچار مشکل خواهیم شد که الان این ضعف و مشکل خود را نشان میدهد، خانوادههای مذهبی در مباحث خانوادگی و تربیتی با توجه به شرایط فعلی جامعه مشکل دارد و از حوزههای علمیه انتظار دارند که نظر اسلام را در تربیت بیان کند در حالیکه تربیت به معنای خاص خود وجود ندارد و به مرحله تجهیز نرسیده است.
نخبه حوزوی و استاد سطوح خارج حوزه علمیه اضافه کرد: موفقیت چشمگیری در علوم تربیت اسلامی نداشتیم، بحث علوم انسانی اسلامی است که علوم تربیتی هم یکی از علوم انسانی محسوب میشود که در اسلامیسازی آن هنوز گامهای مثبتی بر نداشتیم و شاید در خیلی جاها دچار التقاط به جای تولید شدیم یعنی بعضی مبانی و روشها را گرفتیم و تلاش کردیم آنها را اسلامی کنیم در حالیکه باید علوم انسانی را از پایه و بنیان نظام تربیتی اسلامی را استخراج کرده و بر اساس مبانی اسلامی گزارهها و علم تربیت تولید کنیم که توفیق چندانی در این زمینه نداشتیم، البته این مشکل تنها به علوم تربیتی اختصاص ندارد بلکه در اکثر علوم انسانی با چنین مشکلی مواجه هستیم.
وی یادآور شد: علوم انسانی از طرف غرب وارد شده و و با یک هیمنهای جامعه و جهان اسلام را دربرگرفته و اداره میکند و علوم انسانی رقیب فقه بوده و فقه میگوید:« من تکلیف فعلی مکلف را مشخص میکنم و این فعل مکلف در هر زمینه میتواند مطلق باشد» و انسانی هم میگوید:« برای تک تک لحظه های زندگی بشر دستورات و توصیه دارم» پس میتوان گفت علوم انسانی غربی رقیب فقه بوده و علوم انسانی کل جوامع اسلامی را در برگرفته و این دغدغه حدود یک قرن است که وجود دارد و علومی که بر مبانی غربی تولید شده بومی کشورهای مسلمان و ایران نیست.
حجتالاسلام گرامیپور گفت: مشکل جهان اسلام و شیعه این است که در باور و ارزشهای موجود به بسیار خوب هستیم و با ارزش و باور غربی ها قابل مقایسه نیستیم و اتفاقی که افتاده همان باورهای نصفه و نیمه غربی بروندار بوده و امتداد اجتماعی پیدا کرده و مکتب لیبرالیسم تشکیل داده که برای تمام نظامهای اجتماعی در تمام ابعاد برنامه دارد و بهعنوان یک مکتب لیبرالی در تمام وجوه و عرصههای اجتماعی تعیین تکلیف کرده و برنامه دارد و نهاد سازی کرده است.
وی افزود: در کشورهای اسلامی در که باورها و ارزشها در همان معرفت ذهنی باقی مانده یعنی خیلی عالی است ولی امتداد اجتماعی پیدا نکرده و این باورهای غنی اسلامی خود را در تربیت امتداد نداده و جایگاه خود را نبافته است و الگویی که از غرب گرفته شده اینجا پیاده میشود و هر مکتبی اهدافی دارد و برای تحقق اهداف خود نظامسازی را انجام میدهد وقتی تربیت برگرفته از مکتب لیبرالیسم باشد آن تربیت آدم لیبرال به جامعه تحویل میدهد و هر چقدر تلاش برای پیشگیری از این امر انجام شود آن ساختار خروجی خود را دارد.
این نخبه حوزوی اذعان کرد: برخی افراد این سوال را دارند که:« چرا هر چقدر میزان سواد و تحصیلات فرزندان ما بالاتر میرود به جای دینداری به صورت طبیعی خیلی از افراد دز دین داری در آنها کاهش پیدا میکند؟»، این نظام و سیستمی که بنابر مکتب لیبرالیسم چیده شده و انسان را به سوی خروجی مکتب میبرد و این مشکل و معضل در کشور ما و جهان اسلام به وجود آمده که برطرف کردن آن وظیفه تاریخی ما و طلاب است و ما در یک نقطه عطف تاریخی قرار داریم همانگونه که انقلاب اسلامی ۴۰ سال پیش در کشور ایجاد شده و این انقلاب داعیه دارد که میخواهد بر مبانی اسلام جامعه را اداره کرده و به سرتاسر دنیا الگو دهد و تولید این الگو به روش اجتهادی و ارائه آن وظیفه اصلی طلاب محسوب میشود.
وی ادامه داد: دغدغه تولید علوم انسانی اسلامی در اوایل انقلاب در کشور ما مطرح و الگوهای مختلفی هم برای این کار در نظر گرفته شد که یکی از آنها دانشگاههای حوزوی بود که اصلی ترین دغدغه و هدف آنها تولید علوم انسانی اسلامی بود که گامهای مثبتی در این زمینه برداشته شده و خدماتی هم داشت و ولی این الگو آنچنان موفق نبود و استفاده از طلبهای که تازه وارد حوزه علمیه شده اشتباه بود و انتظار تولید علوم انسانی به این صورت محقق نمیشود و هیمنه علوم انسانی او را غرق و درگیر میکند و نهایت کاری که از دست طلبه بیتجربه برمیآید کار تطبیق است که از اهداف ما نبوده و این تطبیقها در برخی از جاها موجب انحراف میشود.
حجتالاسلام گرامیپور تصریح کرد: روشی که تا الان به آن رسیدم و به نظر میآید روش صحیحی باشد این است که طلبه به نحوی در حوزه درس بخواند که قریب اجتهاد و مجتهد شود و دروس را به خوبی خوانده و سپس وارد که از این علوم انسانی شود زیرا بدون خواندن و دانستن علوم انسانی نمیتوان علوم انسانی اسلامی تولید کرد و برای از بین بردن یا جایگزین کردن نظامی که اکنون بر جهان و جهان اسلام حکم فرما است نیاز به شناخت داریم و فردی که وارد حوزه میشود در حوزه علمیه مبانی اسلامی اجتهاد را یاد میگیرد و شخصی مجتهد یا قریب اجتهاد شده و سپس وارد یکی از علوم انسانی میشود و آن را میفهمد و بعد از فهم آن، با روش اجتهادی سعی میکند گزارههای علوم انسانی اسلامی را تولید کند.
وی گفت: یکی از آسیبهایی که در حوزه وجود دارد این است که برخی افراد بدون اینکه وارد علوم انسانی شده باشند وارد شاخههای مختلف علوم انسانی میشود و میخواهد در هر کدام از آنها نظر دهد که این روش درستی نیست و منجر به سطحی نگری و بیعمقی تولیدات میشود برای ایجاد و تحول در حوزه علمیه با توجه به الگویی که مطرح شد باید در پذیرش، طلاب، حوزه علمیه و دروس باید تغییراتی حاصل شود و باید به همه تغییرات دقت نظر داشت و حوزه علمیه باید متحول شود و طبق منویات مقام معظم رهبری که فرمودند:« اگر حوزه نخواهد تن به تحول دهد یا حذف میشود یا در حداقل حیات قرار میگیرد» که اهمیت تغییر در حوزه علمیه را نشان میدهد و اگر برای تولید علوم انسانی اسلامی تلاش کنیم و وقت بگذاریم البته وقت خیلی زیادی میخواهد حدود نیم قرن بعد حرفی برای گفتن خواهیم داشت که کار سنگین و عمیقی است و اگر از الان شروع کنیم کار بزرگی را آغاز کردیم که در دهههای بعدی میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم و جوامع مسلمین را از زیر یوغ استعمار معنوی غرب نجات میدهیم و با همین علوم انسانی خود دنیا را اداره میکند و با همین سیستم تربیتی جوانان و فرزندان ما به دلخواه و شیوههای معین آنهای تربیت میشوند.
حجتالاسلام گرامیپور اظهار کرد: از خصوصیات غربیها خساست در علم بوده و در مسائل مادی و تکنولوژی هم میبینیم که تکنولوژی به روز خود را در اختیار ما قرار نداد و همیشه تکنولوژی کهنه و معیوب را به کشورهای ما و به اصطلاح خودشان جهان سوم دادند و این حساسیت در علوم انسانی هم وجود دارد و علوم منسوخ شده را به کشورهای مسلمان ارائه میدهند و بخشی را در اختیار ما قرار می دهد و بخشی از آن نیز و حیله و ابزار حیله بوده و اگر خود را از زیر یوغ این سلطنت نجات ندهیم اتفاقاتی که در کشورهای اسلامی در روی میدهد ادامه خواهد داشت و در کشورمان علومی مانند ریاضی، فیزیک و تجربی در اولویت انتخاب رشته افراد با استعداد قرار دارد و افراد کم استعداد به سمت علوم انسانی هدایت میشوند ولی در جوامع غربی برعکس است و افراد مستعد به سمت علوم انسانی فرستاده میشوند زیرا افرادی که فارغالتحصیل علوم انسانی هستند تعیین کننده و تاثیر گذارند اگر از این نقطه عطف تاریخی که در آن قرار داریم استفاده کنیم میتوانیم کشور خود و سایر ممالک اسلامی را نجات دهیم و اگر نجنبیم این علوم انسانی غربی که رقیب فقه هست فقه را از عرصه اجتماع بیرون و حذف میکند و اگر بهعنوان طلبه زمان و وقت شناس باشیم موفق میشویم.
وی ادامه داد: بخشی از تحولات مربوط به سیستم حوزه علمیه بوده که توصیه میشود زمان تحصیلات حوزوی را کمتر کرده و در حوزه باید استعداد سنجی را به معنای واقعی خودش انجام دهیم و استعداد، انگیزه و مهارتهای مختلفی را که نیاز داریم از بین حوزویان شناسایی و انتخاب کنیم و در مسیر اهداف مورد نظر به کار بگیریم و مشکل اساسی که در نظام آموزشی حوزه وجود دارد و ما همه ورودیهای حوزه علمیه را با یک برنامه پیش میبریم و امکانات و بودجه و منابع مالی که در اختیار حوزههای علمیه است محدود بوده که باید طوری هزینه شود که بتوانیم بیشترین بازده را داشته باشیم و نباید وقت، انزژی و بودجه را برای افرادی که استعداد و توان موردنیاز را ندارند هدر بدهیم استعداد سنجی بسیار عقلانی و ضروری است و برای حیطه و جوانب مختلفی که جهان اسلام دارد آدمهای مختلفی را گزینش کرده و بجا امکانات را در اختیارشان قرار دهیم تا به نتیجه مطلوب دست یابیم.
استاد سطوح خارج حوزه علمیه بیان کرد: تهذیب در کتب تخصصی انجام نمیشود چون سلیقه اساتید مختلف بوده و خودم در تدریس بنا به سلیقه خودم مطالبی که اهمیت کمتری دارد را حذف میکنم و جمعی از اساتی حوزه در اقدامی کارشناسانه کتابها را در صورت عدم تغییر در زمینه تهذیب آنها بکوشند تا وقت طلاب گرفته نشود زیرا طلبهها در این زمان نیاز به فراگیری مطالب فراوانی دارند و معارف و مهارتهای بیشتری را در حیطه طلبگی کسب کنند و برخی از اساتید به مطالبی میپردازند که درجه اهمیت آن کمتر بوده و یا بیاهمیت هستند و مدیریت را انجام نمیدهند و وقت را برای این مطالب بهجای مطالب مهم و اصلیتر اختصاص میدهند و یا برخی از عوامل و موانع موجب بیانگیزگی در طلاب میشود و در برخی از طلبههای نخبه هم اثر منفی برجای میگذارد در حالی که با کاهش حجم کتابها میتوان مطالب مهمتر را آموزش داد.
وی افزود: دروس خارج باید تمرین و کارگاه اجتهاد باشد و درسها روشمند، بهصورت کارگاهی و تعاملی باشد و طوری برنامهریزی کنیم که تعداد بیشتر از ۱۰ تا ۱۵ نفر طلبه نداشته باشد که طلبه بتواند با استاد تعامل داشته باشد و مطالب را نوشته و عرضه کند و با توجه به مطالب گفته شده میشود در مدت زمان کمتری به مطلوب رسید و اگر کسی دروس سطح را به خوبی کارکرده و آموخته باشد ۴ تا ۵ سال برای اجتهادی که وارد یکی از شاخههای علوم انسانی خواهد شد کافی است و فرسایشی بودن آموزشها آسیبزا بوده که نیاز به مدیریت دارد.
حجتالاسلام گرامیپور عنوان کرد: در زمان طلبگی من جامعه و نهاد نخبگانی طلاب وجود نداشت و در مورد نهادهایی که اکنون وجود دارد تلاشهایی در حال انجام است تا برای حمایت، تعامل و همکاری با نخبگان گامهایی بردارند اما امکانات اقتضای انجام کار جدی برای طلاب را ندارد و از حیث مادی منابع کافی برای جوابگویی به طلبههای نخبه را ندارند و تعریف ما از نخبه و نحوه گزینش نخبگان درست نبوده و ملاک قرار دادن فقط نمرات و معدل برای کشف نخبه کافی نیست و نخبه بیشتر از اینکه نیاز به حمایت مالی داشته باشد نیاز به حمایت معنوی دارد که کمتر از حمایت مادی در حوزه علمیه انجام میشود.
تدریس در حوزه علمیه باید در اختیار نخبگان قرار گیرد
وی تاکید کرد: تدریس در حوزه علمیه باید در اختیار نخبگان قرار گیرد ولی ساختار حوزه به نحوی است که اجازه ورود دفتر نخبگان و مدیریت حوزه در زمینه بهکارگیری این افراد در تدریس را نمیدهد کمترین انتظاری که نخبگان در حمایت معنوی دارند ایجاد زمینه تدریس هست که فراهم نمیشود و در حوزه علمیه با یک بیعدالتی در تدریس و انتخاب اساتید مواجه هستیم و برخی از افراد در جایگاه تدریس هستند که صلاحیت لازم را ندارند و خیلی از افراد صالح و مستعد هستند ولی امکان ورود به زمینه تدریس برای آنها وجود ندارد و نگهداری طلبه نخبه در حوزه علمیه و تنها شان این افراد فقط تدریس باشد کار غلطی است و باعث شده که طلاب نخبه در حوزه علمیه تلنبار شوند و از پتانسیل،ظرفیت و علم آنها به نحو مناسب بهرهگیری نشود.
وی یادآورشد: اگر بتوانیم نخبگان حوزی را به ارگانهایی که نیاز دارند یا با سازمان حوزه لینک دهیم بسیاری از مشکلات ما برطرف میشود و سازمان حوزه باید بهدست نخبگان اداره شود و آنها به عرصه اجرایی حوزه وارد شوند تحولی مثبت و عظیم ایجاد خواهد شد و ورود نخبگان حوزوی به عرصههای مختلف موجب پویایی و سرزندگی آن شخص، خدمت به نظام اسلامی و تغییر نگاه بیرونی به حوزه علمیه میشود و ما نخبگان را در حوزه نگه میداریم و افراد با استعدادتر را وارد جامعه میکنیم و تعامل مردم با نخبگان حوزه انجام نمیشود واین مسئله بدبینی نسبت به حوزه علمیه ایجاد میکند.
نخبه حوزوی گفت: در زمینه تعامل حوزه علمیه با اساتید حوزه، نحوه مدیریت و جذب آنها مشکلاتی وجود دارد که باید برای رفع آنها به دنبال راه چاره بود و حوزه علمیه حمایت مادی و معنوی جدی از اساتید نمیکند و استاد هیچ پشتیبانی ندارد و یکی از عوامل این مسئله جذب بدون حساب و کتاب اساتید بوده در واقع عرضه و تقاضای حوزه تناسب ندارد و هرساله مرکز مدیریت بدون توجه به تعداد طلبه و مدرسین اعلام جذب استاد میکند که توازن را برهم میزند و کاهش حمایت و پشتیبانی را موجب میشود و حاشیه امن، تضمین و امنیت تدریس برای استاد وجود ندارد و مدرسین حوزه بهصورت جهادی و با اندک درآمد فعالیت میکنند و بحث حمایت مادی بر این است که استاد در زمینه مادی دغدغه نداشته باشد و به پژوهش و تدریس متمرکز شود که با مدیریت درست فعلی و جذب اساتید میتوان مشکلی را برطرف کرد.
وی اضافه کرد: فضای ورزشی برای اقشار مختلف حوزوی مهم است و برخورد با این فضا در اوایل ورود ما به حوزه علمیه بهصورت جدی وجود داشت ولی اکنون فضا بهتر شده ولی برنامهریزی خاصی برای ورزش طلاب نداریم و ممنوعیتی برای ورزش طلاب وجود ندارد اما سازمان حوزه در مقام عمل زمینه فعالیتهای ورزشی را برای طلبهها فراهم نمیکند و ساختار حوزه اهمیت زیادی به این مسئله نمیدهد در حالی که ورزش کردن بهینه سازی وقت بوده و این موضوع ساعتهای زیادی را برای انسان زنده کرده و به ساعتهای دیگر نیز کیفیت میدهد، ورزش زندگی انسان را متحول و با کیفیت میکند و ورزش موجب کاهش برخی از بیماریهایی ناشی از عدم تحرک شده و سلایق، تیپهای بدنی و روحیات متفاوت بوده و اصل ورزش تاکید میشود و من هم ورزش رزمی را در رشتههای مختلف و با توجه به مشغله پژوهشی،دو روز در هفته انجام میدهم و ورزش مختصر و تحرک بدنی ممانعتی ندارد و انسان میتواند در هر لحظه انجام دهد.