به گزارش صدای حوزه، فیلم سینمایی «الکمین» نخستین فیلم سینمایی جنگی امارات متحده عربی است که بر اساس رویدادهایی بهظاهر مستند از جنگ یمن و تجاوز ائتلاف عربی به این کشور ساخته شده است. این فیلم که توسط «پیر مورل» کارگردانی شده است و «برندن بریتل» و «کرتیس بریتل» نویسندگان آن هستند، چند روزی است که در سینماهای امارات متحده عربی و چند کشور عربی دیگر به نمایش درآمده است.
بهبهانه اکران عمومی این فیلم، «سعید غفاری» عضو گروه فرهنگ و تمدن دانشگاه امام صادق(ع) در یادداشتی به بررسی این فیلم سینمایی پرداخته است. در ادامه، این یادداشت را میخوانید:
“فیلم سینمایی «الکمین» روایت سینمایی امارات متحده عربی درباره جنگ یمن، از چند شب پیش روی پرده سینماهای این کشور و چند کشور عربی دیگر رفته است. امارات با تولید فیلم «الکمین» که گفته میشود بزرگترین پروژه سینمایی این کشور است، به روایتگری جنگ یمن از نگاه سربازان اماراتی حاضر در این نبرد پرداخته است.
«الکمین» را «پیر مورل» فرانسوی که با فیلم ربودهشده (Taken) شناخته میشود کارگردانی کرده است. داستان فیلم «الکمین» با الهام از وقایع واقعی، مأموریت نجات گروهی از سربازان اماراتی را که در کمین عناصر (شورشی) در درهای کوهستانی به دام افتادهاند روایت میکند.
۱- «الکمین» را پس از فیلم موصل (Mosul) که آن هم روایتی متفاوت و جهتدار از آزادسازی شهر موصل از دست داعش است، میتوان دومین اثر سینمایی قلمداد کرد که سازندگانش مدعیاند با الهام از حوادث واقعی تولید شده است اما هر دوی این آثار، آثاری قابل تأملاند که تصویری غیرواقعی و جهتدار از بازیگران داخلی منطقه که در بحران جاری غرب آسیا مشارکت دارند، ارائه میدهند، در واقع هر دو اثر با درونمایهای متضاد با محور مقاومت، ادعا میکنند که از واقعیتی مستند اقتباس شدهاند. از این منظر، میتوان این دو اثر را در قاب مشترکی تحلیل کرد و آنها را الگویی جهت تحلیل مسیر تولید پیام به حساب آورد.
۲- در هر دو اثر سینمایی، مفهوم و مضمون “من و دیگری” بهشکلی کاملا متفاوت بازنمایی شده است. بدین معنا، من و دیگری در فضای جغرافیای کشورهای منطقه و منازعه شکل گرفته در میان مسلمانان بازنمایی و صورت بندی شده است. به بیان دیگر، اسلام معتدل و اسلام افراطی، دوگانه من و دیگری را در این دو فیلم شکل دادهاند که معنای اسلام افراطی و معتدل هم کاملا روشن است.
۳- سازندگان هر دو اثر مدعیاند که مبنای نگارش فیلمنامههایشان اقتباس از حوادث مستند است. بر همین مبنا تاکنون فیلمنامههای خوبی هم نگارش شده و پس از پشت سر گذاشتن شرایط خوب تولید، در نهایت به آثاری دیدنی و اثرگذار بدل شدهاند. در واقع اقتباسی و مستند بودن دو ویژگی کلیدی هستند که آثار تولید شده را چند سرو گردن از کارهای مشابه بالاتر قرار دادهاند. در حاشیه همین چهارچوب باید به این نکته مهم اشاره کنم که یکی از غفلتهای اساسی ما در زمینه تولید فیلم و سریالهای مختلف در حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و محور مقاومت، عدم توجه به آثار داستانی و جدی گرفتن اقتباس بوده است.
۴- جنگ روایتها یعنی کنشی پیشدستانه برای ساخت تصاویری که میخواهیم دیگران با مبنایی معین آنها را درک کنند و تاریخ را به همان گونه معین به یادآورند. اماراتیها البته به دو دلیل روشن این روایت سینمایی را تولید کردهاند:
الف) به دنبال ترمیم چهره و رفتار نادرستشان که عبارت از مشارکت با عربستان در جنگ یمن و تهاجم به ملت مظلوم این کشور بود، هستند.
ب) آنها میخواهند تصویر برند ملیشان را با ساخت چنین آثاری ارتقا دهند.
نکته حائز اهمیت این است که ما نباید پازلهایی که تصویر سالهای اخیر خاورمیانه را ساختهاند، نادیده بگیریم و از آنها غفلت کنیم.
۵- انگارهسازی رسانهای را میتوان یکی از مبادی و مبانی جنگ روایتها دانست. انگارهسازی بهعنوان یکی از کارکردهای رسانههای گروهی از جمله هنر سینما، مخاطبان را از عمـق تحلیل به سطح میرساند و در نهایت فقط نـوعی ادراک بصـری را برایشـان فـراهم میآورد . معرفت تصویری، سبب محدود و کلیشهای شدن ادراک و غفلت از فهم میگردد و این همان نقطهای است که میتوان بهواسطه آن در عصر انباشت اطلاعات و سرعت تحولات، تاریخ آینده را نوشت.”