به گزارش خبرنگار صدای حوزه، بحث نوآوری در تبلیغ و ارتباط عمیق روحانیون با مردم یک از موضوعاتی است که در این چند سال اخیر در محافل مختلف مورد بحث قرار گرفته است، برخی از افراد معتقد هستند که باید در تبلیغ با نوآوری بتوانیم رابطه بین مردم و روحانیت را حفظ کنیم و صرفا به منابر یک طرفه بسنده نکنیم ولذا طیفی از طلاب برای این کار وارد مباحث روز، مثل برگزاری جشن های تولد و جشن تکلیف و برگزاری برنامه های جذاب و شاد برای کودکان و نوجوانان و خانواده ها شده اند، که البته نوع ورودشان مخالف و موافقانی هم دارد و عده ای معتقدند که نباید برای به دست آوردن دل مردم دست به هر اقدامی بزنیم، و در مقابل طرفداران چنین حرکت هایی، آن را یک کار نو برای تبلیغ می دانند و معتقدند اگر کار تازه ای در جامعه برای تبلیغ شروع می شود بجای این که آن را سرکوب کنیم باید کمک کرد تا در روال درست و طبیعی خود حرکت کند.
در همین راستا با حجت الاسلام جواد ربیعی یکی از روحانیون پرکار و موفق در عرصه کار فرهنگی برای کودکان و نوجوانان به گفتگو نشستیم تا این گفتگو آغازی باشد برای معرفی و مصاحبه با سائر طلاب جوان فعال در این عرصه پرزحمت و پربرکت.
صدای حوزه – حاج آقای ربیعی عزیز، بفرمایید حوزه فعالیت شما چیست و در چه زمینه هایی فعالیت می کنند؟
در عرصه کودک و نوجوان و برگزاری جشن تکلیف و تولدها و برنامه های شاد و جذاب فعالیت می کنیم و این کار را تقریبا از سال ۸۷ شروع کردیم که در شهرهای مختلف کشور و خارج از کشور مثل سوریه هم فعالیت داشتیم.
یکی از راه های انتقال مفاهیم دینی به مردم خصوصا کودکان و نوجوانان سخن گفتن با زبان آن ها و جذابیت داشتن برنامه های اجرا شده برای مخاطبین است، ما در برنامه های خود از عروسک های دستی و فک زن و پوشیده برای جذب مخاطب و انتقال پیام دین استفاده می کنیم.
زمانی که ما این کار را شروع کردیم برخی بچه مذهبی ها اعتراض کردند که این کارها در شأن روحانیت نیست.
دنیای امروز دنیای دیجیتال است و اگر بخواهیم کارهایمان اثرگذار باشد، باید ابزار در اختیار ما باشد، و نه این که ما در اختیار ابزار باشیم و ما به این نتیجه رسیدیم که عروسک می تواند مطالب ما را در ذهن مخاطب ماندگار بکند.
انجام بیش از ۱۰۰۰ جشن تکلیف
تاکنون بیش از ۱۰۰۰ جشن تکلیف انجام داده ایم و تعداد جمعیت برنامه های ما از یک نفر که در جشن تولد در یک منزل اجرا کرده ایم بوده تا ۳ هزار نفر که در مدارس و … برگزار می کنیم.
غالب مخاطبین ما نوجوانان و دانش آموزان هستند اما این گونه نیست که کار را مدارس و یا مهد کودک ها بچینند و ما فقط نقش عمو روحانی را اجرا کنیم و بعد از آن برنامه را به متولیان آن بسپاریم، بلکه از صفر تا صد برنامه از سالن و غذا و بازیگران و… در دست ماست و این کار ما مورد توجه خیلی ها قرار گرفته و مدارس برای سهولت کار خود، این نوع مراسمات را به ما می سپارند و در جشن تکلیف ها بیشتر مخاطبین ما دختران هستند و عمدتا در مناطق مختلف تهران این برنامه ها را اجرا می کنیم، اما به شهرها و استان های مختلف هم برای اجرای برنامه سفر کرده ایم.
جشن تکلیف های ما در جامعه امروز، متاسفانه تبدیل به جشن عروسی شده است و برخی ها برای این که به این جشن تکلیف ها وجهه اسلامی هم بدهند یک عمو روحانی را دعوت می کنند و بعد از اجرای آن، موسیقی های تند و … را شروع می کنند که دیگر اسم این را نمی توان گذاشت جشن بندگی و عبادت، و این درست نیست، باید جشن های تکلیفی که برگزار می شود جذاب باشد و در عین حال مخاطب را با وظیفه خود آشنا کند و معارف دین را بدان انتقال دهد.
عمدتا مدارس یک روز را معین می کنند و در آن روز برای ده ها دانش اموز جنش تکلیف برگزار می کنند، اما برخی خانواده ها خیلی معتقد هستند و روز رسمی قمری را در خانه می گیرند و به بچه ارزش و بها می دهند و این درست است.
بخاطر برنامه هایی که اجرا می کنیم و همه کارها دست ما است، مدارس بیشتر مشتاق هستند با ما کار کنند.
صدای حوزه – می شنویم برخی می گویند جشن تولد محصول فرهنگی غربی هست و لازم است جشن ها به سمت موالید ائمه سوق پیدا کند، حال شما هم با برگزاری جشن تولد مخالف هستید؟
من شخصا با هیچ جشنی مخالف نیستم مگر این که هنر من پایین باشد که نتوانم وارد بشوم و وقتی من می توانم با تیم خود وارد شده و اجرای برنامه کنم مخالفتی ندارم، ما چند تا تیم اسلامی برای جشن های عروسی داریم. کار باید جذاب و شاد باشد که مردم از آن لذت ببرند .
معتقدم بهترین مجلس برای انتقال معارف دینی، مجلس ترحیم و مجلس عروسی است که همه نوع افراد در آن حضور دارند و اینجا باید بتوانی آن جذابیت را به مخاطب برسانی و او را جذب کنی و باید در این راستا از ابزارهای درست استفاده کرد.
خاطرم هست در در پارک شمشیری می خواستیم یک برنامه برای پیش دبستانی ها برگزار کنیم، وقتی وارد پارک شدم، پیرمردها به احترام لباس روحانیت بلند شدند، یکی از آن ها به من گفت؛ بالا که رفتید یک تذکری بدهید اینجا زنان بدحجاب زیاد است.
شما شأن طلبگی را رعایت نکردید!
رفتیم برنامه را با خرگوش و روباه هایی که بعنوان عروسک درست کرده بودیم، اجرا کردیم در آخر مراسم با کاغذ و قیچی یک چیزی شبیه حرم امام حسین (ع) درست کردم و از بچه ها خواستم به احترام امام حسین (ع) بلند شوند و دست بر سینه بگذارند و سلام بدهند و در پایان گفتم، کسی که به سیدالشهدا (ع) سلام می دهد، نباید موهایش بیرون بماند. پایین که آمدیم یکی به من گفت شما شأن طلبگی را رعایت نکردید.
یا در باغ موزه دفاع مقدس یک خانم مسنّی به من گفت، سوالی می پرسم ناراحت نشوید، شما واقعا روحانی هستید یا مثل بازیگرها لباس روحانیت پوشیدید؟
گفتم نه روحانی هستم، ادامه داد که من تا حالا ندیده بودم آخوندها مردم را بخندانند، بلکه همیشه گریه از آن ها دیدم.
من معتقدم به جای یک روز جشن تکلیف، باید کارگاه های جشن تکلیف به مدت چند روز در مدارس برگزار شود به این گونه که طلاب هنرمند و کاربلد در مدارس حضور پیدا کنند و دانش اموزان را با مسائل مورد نیاز خود آشنا سازند و در روز اختتامیه، روحانی مسجد محله، خانواده دانش اموزآن و… را دعوت کنیم و یک روز به یاد ماندنی را برای آن ها رقم بزنیم، که برایشان ماندگار و جذاب باشد، لذا باید همه کسانی را که با دآنش آموز ارتباط دارند در این کار درگیر کنیم.
صدای حوزه – اخیرا کلیپی از یک روحانی در مراسم عروسی با آهنگ ای لشکر صاحب زمان پخش شده است نظر شما در مورد آن کلیپ چیست؟
طلبه است و می خواهد یک کار ارزشی بکند و خنده را به لب همه می آورد اما باید همه کلیپ سخنرانی را دید و شاید در خلال برنامه به کسی تذکری داده و معارف دینی را انتقال داده است و با یک کلیپ تقطیع شده نمی شود در مورد فردی قضاوت کرد، و اگر در این مراسمات افرادی باشند که به خاطر این اجراها با لباس روحانیت رفیق بشوند کافی است و همین که جرأت کرده در این فضای خفقان که موبایل و شبکه های اجتماعی غوغا می کند، وارد مراسم عروسی شود قابل تحسین است.
صدای حوزه – البته ما در صدای حوزه از این کار دفاع کردیم و معتقدیم که خطر قطع ارتباط و اتصال مردم با روحانیت از آنچه فکر می کنیم به ما نزدیکتر شده است!
واکنش مثبت و منفی حوزه و یا طلاب به فعالیت های شما چطور بوده است؟
خدا رحمت کند حاج آقا راستگو را که این مسئله را در حوزه جا انداختند و مسیر را باز کردند. اگر یک طلبه ای کار جدیدی را شروع کرده، به نظرم به جای بدسلیقگی و کوبیدن کار او، باید درست نگاه کنیم و اگر اشکالی هم داشته حمایت کرده و مشکلاتش را حل کنیم تا در مسیر رشد قرار گیرد.
برخی طلبه ها می آیند کارهای رسانه ای می کنند و به نقد فیلم وسریال می پردازند ما باید از آن ها حمایت کنیم.
صدای حوزه – آیا حوزه می تواند در مورد مهارت آموزی طلاب ورود کند خصوصا در چنین عرصه هایی ؟
اخیرا واحد آموزش های کاربردی راه اندازی شده است و مسئولش آقای زنگویی است و الحمدلله در این عرصه وارد شده اند و دوره های مختلفی هم ما در خدمتشان بودیم و باید مهارت آموزی ها به سمت کاربردی و مورد نیاز روز برود.
ما خیلی کارها را خودمان شروع کردیم، خدا رحمت کند حاج آقا راستگو را که حدود ۷ هزار شاگرد تربیت کرد.
ما در طی دو سال، ۱۱ دوره با اوقاف همکاری داشتیم، سال دوم، چهار تا استان رفتیم حقیقتا برخی از دوستان الف بای کار را با وجود ۴۲ ساعت کلاس بلد نبودند و کلاس ها کلا کارگاهی بود و …
صدای حوزه – پس در کل معتقد هستید که حوزه می توانست کار بکند؟ البته برخی به این نوع فعالیت ها به دید جنبی نگاه می کنند.
بله، کارهای خوبی شروع شده است و باید اولویت در اعزام های مبلغین تخصص باشد که دفتر تبلیغات هم اخیرا به این نتیجه رسیده است و همین کاری که در قالب خیمه های معرفت اوقاف اجرا کرد، خیلی موفق بود و اینگونه نبود که مبلغ بنشیند و بقیه بیایند، بلکه خود مبلغ می رفت به سراغ مردم.
یادم هست که در ایام فاطمیه(س) نمایشگاه بنی هاشم در تهران دایر شده بود و یک غرفه آن برای کودک بود و ما می خواستیم برنامه اجرا کنیم، چون مسئولین آن جا ما را نمی شناختنند قبول نکردند و بعد از معرفی، برنامه را اجرا کردیم خیلی هم استقبال شد، یک آقایی در آن جلسه از من خواست برنامه ای هم در مهد کودکشان برگزار کنیم، در حین اجرای برنامه در مهد کودک دیدم یک سید بزرگواری نشسته است و ما شناختیم که آقازاده یکی از بزرگواران است که هم به خودشان و هم پدر بزرگوارشان ارادت داریم، بعد از جلسه از وی نظر خود و ابوی محترمشان را در مورد این نوع جلسات پرسیدم که در یکی از درس خارج هایشان که حضور داشتم این مسئله را طرح کردم و فرمود نظر ابوی این است که اگر مؤثر هستید ادامه بدهید و این مسئله تکلیف ما را بیشتر کرد.
حضرت آقا در مورد کودک و نوجوان می فرمایند(نقل به مضمون)؛ کار برای کودک و نوجوان آن چنان اهمیت دارد که گمان می کنم اگر مسئولین به اهمیت آن پی ببرند حتی از خواب شبشان خواهند گذشت که به آن بپردازند، کار برای آینده است و برای اسلام است. و مسئول از جامعه کوچک خانواده و پدر و مادر شروع می شود تا من طلبه ای که لباس دین را بر تن کرده ام و فلان مسئول کشوری و …
ما یکی از مکان هایی که برنامه اجرا می کنیم، اماکن عمومی مثل پارک ها هست و در برخی جاهای دیگر که اجرا می کنیم حدود ۸۰ تا غرفه داریم و به گونه ای عمل می کنیم که مخاطب پذیر باشیم نه مخاطب گریز.
یک بزرگواری ما را دعوت کرد تا برای برای خانواده ها برنامه اجرا کنیم، برنامه از قبل مشخص شده بود و قرار بود ما فقط ۱۵ نفر همراهمان باشد که من ۵ نفر هم بیشتر بردم به این مراسم، اکثرشان طلبه بودند، و شخصی که ما را دعوت کرده بود وقتی دید خیلی ها معمم هستند گفت؛ اگر همه این ها یک جا بیایند برنامه به هم می خورد، من روز اول سه نفر و روز بعد دو معمم را اضافه کردم تا روز های بعد که همه معممین رفتیم.
ما غرفه داشتیم و قرار بود که قبل از استیج آن ها، ما در غرفه ها برنامه های فرهنگی اجرا کنیم و بعد آنها کارشان را شروع کنند، بعد از اجرای برنامه گروه ما که غرفه های نقاشی و روانشناسی و … بود استقبال بیش از حد انتظار شد.
در دهه کرامت در قم، تهران، البرز و قزوین برنامه ها را با استفاده از استیج که خودم مدیریتش را بر عهده داشتم اجرا کردیم و خیلی هم مورد استقبال مردم قرار گرفت.
صدای حوزه – گویا خودتان هم مدیریت یک پیش دبستانی برعهده گرفته اید، توضیح بدهید.
ما برای مهد، پیش دبستانی امین را سال ۸۷ در پردیسان قم مجوز گرفتیم، و در زیر زمین یکی از مساجد کار را شروع کردیم و اکنون در داخل شهر فعال است و معتقدم مسجد باید به قدری جذاب باشد که بچه ها را جذب کند. بچه هایی که از این مهد به مدرسه می روند مدیران مدارس از استعداد و هوش بالای آن ها در فهم دروس تعجب می کنند که چگونه می شود در مسجد این اندازه بچه پیشرفت کند؟ برخی از مسئولین گفتند؛ مهد پیش دبستانی امین شما در کشور نمونه بود و این مهد های امین زیر مجموعه معاونت تبلیغ حوزه علمیه است.
صدای حوزه – گفتید برای اجرای برنامه به خارج از کشور هم رفتید، از تجارب آنها برای ما بگوئید.
ما در ماه رمضان سال ۹۸، به سوریه برای اجرای برنامه رفتیم، و طرح را توضیح می دادیم و مربیان سوری برای کودکان و نوجوانان برنامه را در فضای عمومی اجرا می کردند که از همه طیف اعم از مسلمان و مسیحی و شیعه و سنی می آمدند.
در محرم همان سال هم برای تربیت مربی به این کشور رفتیم و خیلی هم این طرح مورد استقبال قرار گرفت.
بنده معتقدم که کارها نباید صرف آموزشی باشد، بلکه باید پیوست تربیتی و محتوایی هم داشته باشد.
یک دوره شروع کردیم به ضبط برنامه ها و فیلم، اما از آن جایی که حمایت کننده مالی نداشتیم، نتوانستیم ویرایش کرده و منتشر کنیم.