به گزارش محمدعلی صفری، خبرنگار صدای حوزه، چند سالی هست که میزان ورودی های حوزه های علمیه کمتر از قبل شده و از ورودی ها هم هر سال تعدادی انصراف داده از تحصیل حوزه کنار می کشند.
اینجا دو سوال مهم مطرح می شود که لازم است در جای خود مورد بررسی و نقد عالمانه قرار بگیرند. سوال اول اینکه اساسا چرا استقبال از تحصیل در حوزه های علمیه نسبت به قبل کمتر شده است؟ فارغ از پاسخ های دم دستی و البته درستی مانند بدی شرایط اقتصادی و حوادثی مانند اعتراضات آبان ماه ۹۸ و … باید به شکلی دقیقتر حلاجی و علاج مناسبش تبیین شود. سوال دوم پیرامون دلیل انصرافی ها و میزان دقت در مصاحبه های ورودی و تست های شخصیت و … می باشد که به هر حال نباید اینگونه باشد که دانش آموز و یا دانشجویی بعد از ورود به حوزه به راحتی انصراف داده و یک صندلی را خالی بگذارد.
در همین زمینه و برای شروع این بررسی ها نزد حجت الاسلام ابراهیم شریفی، معاونت آموزش حوزه علمیه آیت الله بهجت (ره) که همزمان از اساتید سواد رسانه و اهل قلم و نظر هم هستند، رفتیم تا نظر ایشان را راجع به این موضوعات جویا شویم:
علت وجود مصاحبه و تست شخصیت در ورودی های حوزه های علمیه
صدای حوزه- چرا مدرسه های علمیه خود انجام مصاحبه ها را بر عهده گرفته اند؟ چرا مرکز مدیریت از انجام مصاحبه های ورودی کنار گذاشته شده است؟
تشکر میکنم از شما که زمینه این مصاحبه را فراهم آوردید. ان شاءالله بنده هم سعی میکنم نکاتی که به نظرم میرسد، با محتوا و سوالاتی که مطرح کردید، تطبیق داشته باشد و همچنین به صورت مجمل عرض خواهم کرد.
دلیل اینکه مدارس علمیه، خود، عهده دار مصاحبه شده اند،این است که مرکز مدیریت، حالت ستادی داشته و اتفاقا یکی از گله هایی که از مرکز مدیریت بود، این بود که، مدرسه ای طلبه ای را خودش پذیرش میکند و خودش نیز درس را برگزار میکند، پس چرا ستاد، پذیرش این طلبه را برای مدرسه مورد نظر انجام می دهد؟
خب مدرسه های متفاوتی وجود دارند با پارامترهای مختلف؛ مانند اینکه بعضی مدارس بحث های تهذیبی را اولویت قرار داده اند، در مقابل بعضی دیگر، بحث های درسی و علمی را.
این مورد یکی از دلیل هایی بود که مرکز مدیریت، کار را بر عهده خود مدارس سپرد، یعنی خود مدارس نیز این مطلب را حق خود می دانستند و نه مرکز.
نکته دوم اینست که مدارس علمیه نسبت به مرکز، نیروهای کارشناسی میدانی بیشتری دارند، یعنی اگر مرکز مدیریت میخواست از فضای اساتید برای انجام مصاحبه ها استفاده نماید، باید دوباره گزینشی در این مساله انجام میداد. ولی الان و با این شیوه، هر مدرسه ای جمعی از کارشناس ها را در بحث پذیرش – از اساتید گرفته تا معاونینش- را در اختیار دارد؛ و دیگر لزومی نبود برای انجام این کار از جایی نیرویی جذب بشود، در حالی که اگر این کار را مرکز مدیریت انجام میداد، باید نیروی کارشناس جذب میکرد.
پس دوتا دلیل عمده داشت: اول اینکه مدارس حق خودشان میدانستند، طلبه ای که خودشان میخواهند مسائل تحصیلی آنها را پیگیری نمایند، خودشان مصاحبه اش را انجام بدهند.
و نکته دوم اینکه، ستاد مرکز مدیریت، نیروی لازم برای این مساله را در حد وسیع در اختیار نداشته و یا اینکه نمیتوانست از تمامی سلیقه ها در این زمینه برخوردار باشد، در حالی که با روش فعلی، از تمامی سلیقه ها و ظرفیت های مرکز استفاده می شود.
صدای حوزه- در مورد نحوه ی مصاحبه و تست شخصیت شناسی که در حین پذیرش انجام میدهید توضیح دهید و اینکه تاثیر انجام این تست در هنگام پذیرش را در چه حدی می دانید؟
در هر مصاحبه ای، دو نفر مصاحبه کننده شرکت میکنند و یک نفر هم به عنوان مشاور و روانشناس در جلسه حضور دارد که وظیفه روانشناس، توجه به ابعاد روحی روانی مصاحبه شونده است، و دو بزرگوار دیگر مباحث انگیزشی، جنبی، علمی، خانوادگی و محیطی فرد را رصد میکنند.
بازخوانی تست شخصیت (کتل) و تفسیر آن توسط همان استاد مشاور حاضر در جلسه و در همان جلسه اتفاق میفتد، چون در مصاحبه احتمال خطا وجود دارد، بخاطر همین مصاحبه گر در جلسه امتحان، با نتیجه همان تست شخصیت صورت گرفته، راستی آزمایی را انجام میدهد و با در دست داشتن نتیجه تست ها، در طی مصاحبه در می یابد که این تست ها درست جواب داده شده اند یا نه.
صدای حوزه – با اینکه شخصیت شناسی اتفاق افتاده است، ولی ممکن است اختلالاتی تشخیص داده نشوند و با همه این وجوه و فیلترهایی که اتفاق افتاده برخی باز هم انصراف می دهند و از حوزه می روند، چرا و به چه دلیل؟
یکی از مدارس علمیه، مثلا در یک بازه ی زمانی، ۹ نفر از طلاب پذیرش شده را از دست داده است. واقعیت امر، این موضوع، بخاطر جذابیت های غیر حوزوی هست که خیلی از افرادی که ثبت نام میکنند، انتخاب شان صد در صدی نیست، بلکه حوزه را بدیل دیگر رشته ها تعریف میکنند.
بعضی از این افراد برای مراکز نظامی بعضی برای دانشگاه و برخی دیگر نیز برای جاهای مختلف…از حوزه انصراف می دهند. شاید در کنار این موضوعات و رشته ها میگویند که حوزه را هم شرکت کنیم و حتی ممکن است که انگیزه لازم برای ورود به حوزه را هم نداشته باشند.
شاید اینجور افراد وارد سیکل درسی حوزه هم بشوند و شاید در حین مصاحبه، این انگیزه شان تشخیص داده بشود ولی بعضی وقتها هم ممکن است تشخیص داده نشود، چون برخی میتوانند این قبیل انگیزه ها را به خوبی پنهان کنند، اما اگر تشخیص داده نشود، فرصت تحصیل برایشان فراهم میشود، و قطعا اینطور نیست که چون حوزه نتوانسته است با این مدل افراد تعامل داشته باشد، از حوزه رفته است. البته انکار هم نمیشود کرد، و میتواند اینطور هم باشد ولی این موضوع، دلیل تامی نیست.
از دلیل های دیگر انصراف از حوزه، جذابیت بالای سایر رشته های تحصیلی به جهت آینده شغلی و همچنین مسائل معیشتی، وجه اجتماعی و مباحث هویتی و همچنین مسائل خانوادگی می توانند باشند.
عرض بنده این است که، نباید مصاحبه ها را فقط مقصر دانست چون اگر این مصاحبه ها نبودند، وضع خیلی بدتر از این شده بود. بنده ایراد را در این میبینم که کار پذیرش حوزه ها را با تاخیر شروع میکنیم. یعنی کار پذیرش حوزه را مانند فضای دانشگاه، از اسفندماه شروع میکنیم، اردیبهشت تمام میشود و خرداد ماه، امتحان گرفته میشود. در حالی که این مدل جذب برای حوزه مطلوب نیست.
روش مطلوب جذب در ورودی های حوزه های علمیه
برای حوزه باید مدل متفاوتی در جذب داشته باشیم. به نظر بنده باید کل سال جذب داشته باشیم. برای این کار باید برنامه ریزی بشود و همچنین کارهای رسانه ای تولید شوند. اگر این اتفاقات رخ داد، شاید بتوان گفت که این جذب ها موفق خواهند بود. وگرنه صرفا با این مصاحبه ها که به بهترین نحو هم انجام بشود، نتیجه مطلوب گرفته نخواهد شد.
مثلا در مدرسه آیت الله بهجت (ره) از ۱۲۰ نفر متقاضی، مصاحبه انجام داده شد، که فقط ۲۰ نفر پذیرش شدند. حال ممکن است، بقیه ایشان، رفته باشند برای حضور در مدارس دیگر و بعضی از ایشان هم از فضای حوزه دور شده باشند، بخاطر اینکه استعداد، انگیزه و مهارت لازم برای حضور در حوزه را نداشته باشند. اما عزیزانی که در مصاحبه شرکت می نمایند و انگیزه لازم در وجودشان احراز شده است، این افراد ماندگار تر هستند.
نکته مهم تر این است که، آیا این انگیزه در وجودشان پایدار هست یا نه؟
چون به نظر میرسد که جذابیت های رقیبان حوزه، نسبت به حوزه بیشتر است. و گه گاهی آن رقیبان چیره دست، بر حوزه چیره می شوند که این ها هم باید آسیب شناسی بشوند که چرا این اتفاق می افتد؟! ما حوزویان در فضای حوزه برای تقویت جذابیت ها چه کارهایی را باید انجام میدادیم؟! که اگر این اتفاقات می افتاد، طلبه هایمان را از دست نمیدادیم!
این مباحث فقط برای ورودی های حوزه نیست بلکه برای خروجی های حوزه هم همین مباحث وجود دارد، برای اساتید حوزه هم همین ها مطرح میشوند و از همه مهمتر، برای قشر نخبگانی حوزه هم هست. ما خروجی های حوزه را هم داریم راحت از دست میدهیم و این زنگ هشداری برای ما به صدا در می آورد!