به گزارش صدای حوزه، ابتنای نظام حکومتی ما بر آموزههای سیاسی، موجب نیازمندی دولت اسلامی به داشتن الگو و مبناهای قرآنی، طراحی نقشه حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب و رویارویی با بینظمیها در برداشتهای سیاسی بیضابطه از قرآن و… است و این همه متوقف بر تولید علوم سیاسی قرآن بنیاد است که برخلاف تمام کوششهایی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته و میگیرد، هنوز به سرانجام روشن و مطلوبی نرسیده است.
به همین منظور حجت الاسلام محمد عابدی، عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه، در گفتگویی، ابعاد و زوایای این مسئله را در هندسه کلّی فعالیتهای علمی این مرکز تبیین کرده است که حاصل آن را در زیر میخوانیم:
کیفیت پیوستن شما به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی چطور بود و بنا بر کدام دغدغه معرفتی فعالیتهای علمی خودتان را در این پژوهشگاه دنبال میکنید؟
بنده حدود سال ۱۳۷۰ در مدرسه مجد تهران تحصیل میکردم و نوجوانی هفده، هجده ساله بودم. این مدرسه زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی بود و افرادی از سازمان مثل مرحوم آقای محبّی و خانمحمدی آنجا نظارت داشتند. مدرسه بابرکتی بود و به خاطر واقع شدن در موقعیت مناسب، شخصیتهای انقلاب مثل آیتالله جنتی و… در مناسبتها به آنجا برای سخنرانی دعوت میشدند. یکی دوبار هم جناب استاد رشاد به آنجا آمدند. اولین آشنایی ما به عنوان طلاب مدرسه با ایشان از این طریق بود.
از جمله مطالب ایشان که از همان موقع در ذهنم جای گرفته بود لزوم در انداختن طرحی نو؛ تأسیس مراکز علمی که رسالتهای جدید انقلاب را به دوش بکشند و… بود و اینکه حوزه نیازمند روشها، رویکردها و اهداف نو است که سیستم موجود حوزه توان عهدهداری آنها را ندارد و همان موقع از قصد خود برای ایجاد مرکزی در قم سخن میگفت که بتواند در این مسیر حرکت کند.
همین نکته از دغدغه ایشان همیشه در ذهنم بود؛ حتی بعد از دو دهه که در قم تحصیل میکردم، دوست داشتم توفیق حضور در مرکزی را داشته باشم که ایشان وعده میداد تا اینکه بعد از دوره سطح سه تفسیر با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه آشنا شدم. اولین آشنایی من با نوشتن مقالهای درباره صلح امام حسن (ع) و بعد از آن بازنویسی کتاب آزمون الهی آغاز شد و تا به امروز ادامه یافته است.
در برکت پژوهشگاه همین بس که با حضور در آن، هم جذب کارهای پژوهشی متعدد شدم و هم مدرک سطح سه و چهار را در کمترین زمان قابل تصور با نمرات ممتاز اخذ کردم. آن موقع احساس بنده این بود که هر چند دیر، ولی سرانجام وارد دنیای علمی اسلامی شدم که تصور آن در این مدت همیشه با من همراه بود. بنابراین بنده با این سابقه فکری و تصور به این مرکز پا گذاشتم.
عملکرد پژوهشگاه و جایگاه آن در تولید علم را چگونه میبینید؟
جایگاه در تولید علم یک چیز است و جایگاه در “تولید متعهدانه علم متعهد” چیزی بالاتر. پژوهشگاه از معدود مراکزی است که برخلاف همه مشکلات و بدعهدی دولتها و ناسازگاری آنها و جریانات ضدانقلابی و … توانسته در مسیر تولید متعهدانه علم متعهد به اسلام و انقلاب حرکت مستمر داشته باشد.
البته اینکه دامنه اجتماعی فعالیت پژوهشگاه تا چه میزان میتوانست باشد یا مدیریتهای بخش آن چگونه میتوانست چه میزان موفقیت مضاعف برای این مجموعه علمی و پژوهشی انقلابی همراه بیاورد سخن دیگری است که البته در مصاحبههایی که با خود پژوهشگاه انجام شده اشاره شده است.
شما در گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه به طور مشخص چه اهدافی را دنبال میکنید؟
گروه قرآن پژوهشی به یک معنا نماینده متن و منبعی است که گروههای دیگر از آن باید استفاده کنند و آن قرآن است.
قرآن منبع اولی همه گروههای پژوهشگاه است و لذا این گروه هم جایگاه تولید روش فهم قرآنی را دارد، هم جایگاه ارائه الگوهای پژوهشی در موضوعات قرآنی و هم جایگاه ارزیابی و نظارت بر این گروهها؛ که البته این فعلاً در میدان سخن است و در میدان عمل چنین اتفاقی نیفتاده است و این گروه علاوه بر کمبودها در ایفای نقش محوله به خود، در دو حوزه دیگر نیز نیازمند توجه و تفقد است.
هدفی که بنده در این گروه برای آن تلاش میکنم غایت آن تولید علوم سیاسی قرآن بنیاد است که البته به دلیل ملاحظاتی به کندی در حال طی مسیر هستم. در این مسیر تلاش کردهام در حوزه پارادایمی به پارادایم سیاست قرآنی نزدیک شوم، و به نوعی به تولید ادبیات قرآنی در حوزه سیاسی کمک کنم.
جالب این است که هنوز بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب در امکان اسلامی و قرآنی بودن دانشهایی مثل فلسفه سیاسی و سیاست، مقاومت جدی و عجیبی بروز میکند که انرژی فراوانی از محقق میگیرد و توان و سرعت کار را میکاهد که این نقیصه به نظر بنده تا حدی شاید ناشی از مدیریت و نگاه احتمالی جزیرهای به گروهها باشد.
بعد از گذشت این همه سال امید است که محققان دارای موضوعات میان رشتهای در گروههای مرتبط به طور رسمی عضو باشند و بتوانند هم بر آگاهیهای خود بیفزایند و به ادبیات قوم سخن بگویند و هم قوم را از بنیانها، مرزها و ادبیات قرآنی مباحثشان بهرهمند سازند.
حوزه تمحض شما چیست؟ آیا حوزه تمحض تعریف شده در گروه قرآنپژوهی، اخیراً بهروزرسانی شده و یا متناسب با نیاز جامعه هدف تغییر کرده است؟
حوزه تمحض بنده تفسیر سیاسی است. این حوزه تمحض تعریف شده دارای مقاله علمی معرفی تمحض است و از همان آغاز به دلیل درگیر شدن با مسائل مهم نظام اسلامی نیاز و ضرورت آن فهم شده و تاکنون نیز به خوبی درک شده است.
مسائل متعددی “از چگونگی عملیات تفسیر سیاسی ترتیبی و موضعی تا امکان، مشروعیت و مبادی و مبانی تفسیر سیاسی و…” در تمحض تفسیر سیاسی پیش روی ما است؛ تفسیری که از مقولات سرنوشتساز برای اسلامی شدن قوانین و نظامات تدبیر حیات سیاسی است و تلاش جدی برای سامان دادن به آن لازم است، به گونهای که تفسیری سیاسی بر پایه مبانی و اصول و قواعد منظم و قابل اعتبارسنجی، تولید شود.
ضرورتهای تحقیق که تازه و زنده هستند متعدّند، مانند اینکه مسلمانان به دانش سیاسی قرآنمحور برای فهم و کاربست قرآن کریم در مدیرت حیات سیاسی خود نیازمندند و ابتنای نظام حکومتی ما برآموزههای سیاسی، موجب نیازمندی دولت اسلامی به داشتن الگو و مبناهای قرآنی، طراحی نقشه حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب و رویارویی با بینظمیها در برداشتهای سیاسی بیضابطه از قرآن و… است و البته برای ادای تکالیف و برخورداری از حقوق در حیات سیاسی نیز باید چنین فهم معتبری از قرآن در اختیار باشد.
جلوگیری از سلطه علوم انسانی، سیاسی وارداتی بر مدیریت زندگی اجتماعی-سیاسی هم بخشی از این ضرورتها است.
ما در این تمحض به این نکته توجه داریم که مقدمات اسلامیسازی علم سیاست و تولید دانش سیاسی قرآنمحور فراهم میآید و دسترسی مطمئنتر به تشریعات سیاسی قرآن برای مهندسی مدیریت حیات مخاطب امروز قرآن ممکن میشود.
کمی درباره تحقیقات جاریتان در گروه و آثاری که به مرحله چاپ و انتشار رسیدهاند، توضیح بدهید؟
کتابهای رهبری پیامبر در قرآن؛ جهاد اقتصادی از منظر قرآن و نیز تکلیف سیاسی از منظر قرآن، از تألیفات منتشر شده بنده هستند. بازنویسی کتاب آزمون الهی و نیز ویراستاری علمی کتاب ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن نیز با بنده بوده است.
دو کتاب مبانی سیاست از منظر قرآن و مبانی و اصول تفسیر سیاسی در دست انتشار است و هم اکنون مشغول نگارش نهایی کتاب آسیبشناسی برداشتهای سیاسی از منظر قرآن هستم و همزمان طرحنامه کتاب فلسفه سیاست از منظر قرآن را برای ارزیابی ارائه کردهام که انشاءالله در سال جاری به آن نیز خواهم پرداخت.
در برنامه شما چند رخداد مهم پژوهشی اعم از نشست، کرسی و غیره را برای برگزاری در سال ۱۴۰۰ وجود دارد؟
برای سال جدید در تلاش هستم کتاب آسیبشناسی برداشتهای سیاسی را به سرانجام برسانم. نشستی درباره بخشی از این آسیبها (یعنی آسیبهای بلاغی معانی بیانی) در حوزه برداشتهای قرآنی تدارک دیدهایم که به امید خداوند برگزار خواهد شد. چند مقاله علمی در حوزه مبانی خاص تفسیر سیاسی و دیگر مباحث قرآنی سیاسی و فلسفه علمی نیر در دست تدوین دارم.
به عنوان سؤال آخر مایلیم بدانیم مهمترین دغدغه شما به عنوان عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی در سال ۱۴۰۰ چیست؟
مهمترین دغدغه بنده استفاده ناقص از نیروهای علمی است که نه اختصاص به خود دارند نه صرفاً به پژوهشگاه؛ بلکه سرمایه انقلابی هستند که پژوهشگاه نیز بخشی از دستاورد و مدافع این انقلاب است. دغدغه بنده این است که این مدافع علمی و وزین انقلاب از اینکه به قدر کافی و عالی از این سرمایهها استفاده نکرده روزی حسرت بخورد.
گرفتاری در سیستم اداری به گونهای که مانع خلاقیتهای فردی و کار دو چندان و مضاعف و خلاقانه و عاشقانه و مشتاقانه اعضا شود، به نظر من جای اندکی نگرانی دارد. بیشک پژوهشگاه از مدافعان فرهنگی و نرمافزاری انقلاب است و همین مسئولیت هم میطلبد آنچه که در مراکز دیگر شاید جزو عرف و روال تلقی میشود برای پژوهشگاه و پژوهشگاهیان نامناسب و گاهی شاید سیئه شمرده شود.