به گزارش صدای حوزه، دیدار دولت سیزدهم با رهبر معظم انقلاب و سخنان ایشان، حاوی نکات بسیار مهمی بود.این دیدار یک رهنمود راهبردی به همراه داشت. رهبر معظم انقلاب به صراحت و با تکراری که ناشی از تاکید جدی ایشان بر ایجاد دولت مردمی بود، فرمودند که «یک نقطهی مهم در باب تحوّل، استفادهی از خِرد جمعی است و تکیهی بر عقلانیّت که استفاده بشود از نخبگان خارج از دولت، استفاده کنید؛ هر جایی که میتوان از نظر یک نخبهای [استفاده کرد]»
این تاکید معظم له حاوی نکات بسیار مهمی است که لازم است بدنه مدیریتی دولت آن را نه در حرف، که در عمل با شناخت دقیق، الگوسازی به پیاده سازی آن با کمک جریان های نخبگی کشور اهتمام ورزد.
اگرچه ممکن است در مواردی دستگاه ها و مدیران از نظرات نخبگان بهرهگیری کردهاند و انجام می دهند، اما این یک روال متداول و نظاممند نیست و برآیندی از خرد جمعی و جریان های نخبگی و کارشناسی نبوده، بنابراین در شرایط فعلی که دولت در مسیر تحول و بازسازی انقلابی باید حرکت کند، تکلیف است که ساز و کار لازم برای حضور نخبگان را در تصمیم سازی های راهبردی و حمایت و راهبری مدیران فراهم کند و برای نقش آفرینی سازمان های مردم نهاد که بیشتر محل حضور و ساماندهی جریان های نخبگی است، طراحی لازم صورت گیرد.
نکته دوم، پرهیز از اقدامات غیر موثر و نمایشی است. یعنی این ساز و کار نباید به منظور ارائه گزارش و اجرای ظاهری آن باتشکیل جلسات و دعوت از چند نفر نخبه دانشگاهی منتهی شود، بلکه این اقدامات باید با اعتقادو باور به عنوان یکی از برنامههای تحولی در بازسازی انقلابی کشور در دولت و دیگر قوا مورد توجه قرار گیرد و به درستی در تصمیمات تاثیرگذار باشد.
بررسیها نشان می دهد که بعضی سازمان های مردم نهاد در کشورهای توسعه یافته، به میزان زیادی در تصمیمات راهبردی و عملیاتی نقش دارند و گاهی از بعضی از دستگاه های دولتی و رسمی کارکرد بهتری از خود نشان می دهند.
واقعیت این است که اتصال به بدنه نخبگی خارج از دولت، یعنی اتصال به دانش و تجربه های ارزشمند بیشماری که اگر دولت بخواهد برای آنها سرمایهگذاری کند، باید علاوه بر هزینه های گزاف، سالیان طولانی در انتظار تربیت چنین نخبگانی باشد، لذا دولت و کشور برای نیل به اهداف خود در حوزه های مختلف نیازمند بهره گیری از این نخبگان است.
در کنار داده ها و مطالعات آینده پژوهی که تاکید بر نقش بیشتر نخبگان در تحولات آینده دارد، پیشینه شناسی این موضوع هم نشان می دهد که سرنوشت جوامع بشری را نخبگان آنها دچار تغییر و تحول کردهاند. این گروه از افراد جامعه که در جامعه شناسی از آنها به عنوان کارگزاران تغییر تعبیر می شوند، کسانی هستند که از توانایی و قدرت تاثیرگذاری لازم بر جوامع برخوردارند و می توانند مسیر تحولات را با ایده های نو و کارآمد، در مسیر تحقق اهداف تغییر دهند. رهبر معظم انقلاب در یکی از صحبت های خود در خصوص توجه به دانش و پیشرفت، به جوانان ایران اسلامی فرمودند که برای پُر کردن فاصله دانش و پیشرفت بین ایران اسلامی با جهانِ پیشرفته، باید از راه های میانبر به قلههای دانش دست پیدا کنیم. این سخن معظم له به این معنا است که طی کردن مسیر تاریخی علم در جهان، نه تنها فاصله علمی را پُر نخواهد کرد، بلکه ممکن است منجر به افزایش این مسیر طولانی نیز گردد.
بنابراین لازم است که از طریق راه های میانبر و با بهره گیری از تجربه دیگران حرکت به سمت قلههای دانش و فرهنگ انجام گیرد و این ممکن نیست، مگر با همراهی و کمک گرفتن از نخبگان و دانشمندان جامعه.
شاید بتوان گفت سیاست های آپارتاید علمی در نظام استکباری به این خاطر تشدید شده است که متوجه گردیده اند که با انذارهای رهبر معظم انقلاب، روسای کشورهای کمتر توسعه یافته و ملتهای آنها، همت خود را معطوف به قله های فرهنگ، دانش و پیشرفت نموده اند.
بایداشاره کنم کهبه دلایل مختلف که محل بحث فراوانی دارد، اما اکنون به آن نمیپردازیم، سالهاست که کشور جامعه نخبگانی خود که از ارزشمند ترین سرمایه های کشور است را مورد توجه و برنامه ریزی قرار نداده و در بعضی موارد این سرمایه بزرگ معطل مانده و در مواردی حتی به تهدید تبدیل شده که این مسئله باید به سرعت مورد توجه قرار گرفته و این سرمایه عظیم به کار گیری شود. رهبر معظم انقلاب به این نکتهاشاره کرده و تاکید فرمودند و حالا نوبت شما مسئولاناین است که الگویی برای حضور نخبگان در حکمرانی اسلامی طراحی کنند.
با گذر از این بحث، باید خاطرنشان کرد که دولت سیزدهم، عَلَم تحول را برافراشته است و آنچه از گفتار و رفتار دکتر رئیسی و هیئت دولت برمی آید، آن است که تمام همت و تلاش خود را برای ایجاد تحول در ابعاد مختلف از طریق مدیریت جهادی و شفاف سازی معطوف کرده اند. اما لازم است یادآوری گردد که همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، برای موفقیت در این راه، دولت لازم است از توانمندی ها و ایده های نخبگان خارج از بدنه دولت بهره مند شود، چرا که تجربه چندین ساله نشان داده است که برنامه ها و حرکت های خط کشی شده در طی سالیان گذشته، نتوانست مشکلات اساسی کشور را حل و فصل نماید و امروز نیازمند ایده ها و حرکت های نو هستیم. وقت آن است که این ایده های نو از طریق همراهی نخبگان با دولت سیزدهم فراهم شود.
طبیعتاً، این مسیر با واگذاری این مسئولیت خطیر به نمایندگان و کارشناسان سازمان ها به سرانجام نخواهد رسید و لازم است که وزراء و مسئولان ارشد نظام این موضوع را شخصاً در دستور کار خود قرار دهند تا نخبگان نیز با احساس عزت و جدی گرفته شدن تمام توان خود را در خدمت دولت و ملت قرار دهند.
همانطور که اشاره کردیم، نخبگان، کارگزاران تغییر هستند و دولت سیزدهم نیز در پی تغییر و تحول بر مبنای عدالت خواهی است، لذا یک هماهنگی و افق مفهومی مشترک در بین نخبگان و دولت به وجود آمده است و این پتانسیل میتواند تحولات مثبت و ژرفی را در جامعه ایجاد نماید.
نخبگان کسانی هستند که دارای خصوصیاتی منحصر به فرد یا دارای استعداد و قابلیت های عالی در زمینههای کار خود می باشند و محصور به دانشگاهیان نیز نمی شود. آنان به دلیل نقش و جایگاه و توانایی مخصوص خود، موقعیت برتری نسبت به متوسط اعضای جامعه دارند، بنابراین در جریان تحولات جامعه، نقش و اثر این گروه بسیار تعیین کننده است، زیرا نه تنها طرح و ایده ها و پیشنهادهای جدید ارائه میدهند، بلکه ترویج و تبلیغ این طرح ها نیز با هدایت و حمایت آنها میتواند صورت بگیرد.
در پایان مجدداً باید تاکید کرد که رهبر معظم انقلاب برای موفقیت در تحول خواهی، یک کلید و مسیر مطمئن را نشان داده اندو آن بهره گیری از جامعه نخبگی خارج از دولت در فرایند تصمیمگیری و تصمیمسازی است.که برای آن متناسب با ساختار جمهوری اسلامی تجربه هایی وجود دارد که انشاء الله بعداً ارایه خواهد شد.