به گزارش صدای حوزه، یاسر بهشتی طی یادداشتی نوشت: تمام ابعاد شخصیتی و اخلاقی مرحوم آیتالله محمدتقی مصباح یزدی و خدمات برجستهی آن فقیه انقلابی که به انقلاب و نظام اسلامی ارزانی داشت قطعا کار سهلی نیست و بیشک در این مجال و قلم نمیگنجد.
این یادداشت به مناسبت چهلمین روز درگذشت آن عالم وارسته و فیلسوف بصیر، در صدد آن است مروری به آنچه تحت عنوان تاکتیک «ترور شخصیت» در عملیات جنگ نرم نامیده میشود داشته باشد.
نگارنده بر این باور است آیتالله مصباح یزدی در مسیر ارائه خدمات پربرکاتش از تولید اندیشه دینی و نگارش تالیفات اثرگذار تا موضعگیریها و تربیت شاگردان، مصداق اتم و اکمل این شیوه از ترور بوده است و حجم حقد و کینه دشمنان و مخالفان نسبت به او همواره با هدف حذف و البته با ترکشهای رسانهای همراه بوده است.
خشونت کلامی
این «مرد میدان» تبیین آرمانهای انقلابی و نقد فلسفه غربی، استاد عقاید، معرفت و انسانشناسی و صاحبنظر فلسفه اسلامی که مناظراتش شهره خاص و عام بود و داشتههای علمی و آبروی خود را همواره در خدمت دفاع از دین، انقلاب و نظام بذل میکرد در همه میدانهایی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد حضور انقلابی داشته و در مقابل استحاله و انحرافات، قاطعیت و زبانی بدون لکنت داشت.
در نقطه مقابلش مخالفان نه تنها او را تکفیر، بلکه از هرگونه توهین به او ابایی نداشتهاند حتی بعد از رحلت آیتالله مصباح جریان و لشکر رسانهای آنها تمام تلاش خود را بکار گرفتند تا دشمنی خود علیه این تئوریسین بصیر و مفسر بزرگ انقلاب را کامل کنند و با سیل تهمتها و اهانتها، «خشونت کلامی» را در این کارزار تهمت و بهتان به اوج خود برساندند به نحوی که این عالم فقید را به ناحق همواره نماد «ارتجاع»، «عقبماندگی» و «بدویت»، «تئوریسین خشونت» و «تندرو» معرفی کردند.
به همین بهانه آنچه در ادامه این مطلب میخوانید تعریف مفهوم و شیوههای رایج در این شیوه از ترور است.
تعریف مفهوم
در حوزه سیاسی و در شیوههای جدید جنگ نرم و روانی، برخلاف جنگ سخت، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. زمانی که نمیتوان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانهای و انواع تاکتیکها و ابزار عملیات ترور شخصیت انجام میپذیرد.
تلاش برای لکهدار کردن شهرت یک فرد با انتصـاب ناحق گفتار، رفتار و اعمال ناشایست به فرد و انتشار آن عمل ترور شخصیت نامیده میشود که میتواند شامل انواع حملهها در قالب توهینهای گفتاری، افترا، هتک حرمت، نشر اکاذیب، شایعهها، تبلیغات کمپینی، اعلامیه، طنز، ساخت کـارتون، توییـت و… علیـه شخص هدف باشد.
هدف اساسی در ترور شخصیت حقوقی یک سازمان یا فرد، تسخیر افکار عمـومی و تغییـر نگـرش و رفتار مخاطبان پیام مذکور است. از این طریق افزایش نفرت عمومی، کاهش محبوبیت و افت منزلت رهبران ذینفوذ نزد مخاطبان مقصود است.
اصطلاحی که امروز برای ترورکردن از طریق وسایل ارتباط جمعی نیز بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، Terrorovision( ترور کردن و ارعاب و تهدید) است که هدف آن ترور شخصیتهای مطرح و مؤثر سیاسی و مهم در جناح مقابل از طریق زیر ذرهبین کشیدن و بزرگنمایی نقاط ضعف، اشاعه موارد گمراهکننده و اغراقآمیز یا دستکاری در حقایق به جهت ارائه تصویر نادرست بوسیله عوامل تبلیغاتی جنگ روانی است.
آنچنانکه در طول تاریخ امر بدنام کردن حریفی که منافع دیگری را به خطر انداخته در آن حوزه عمومی، مسبوق بوده و دولتمردان یا مخالفان با سبکسازی وزن اجتماعی رقبایشان اینگونه درصدد منزوی، بدنام کردن و حذف آنان بودند امروزه نیز شاهدیم و تنها، بستر، ابزارها و تاکتیکها تغییر پیدا کرده است.
در شرایط فعلی، یکی از این ابزارها، فناوریهای جدید اطلاعاتی چون گوشیهای هوشمند همراه، فضای سایبر و شبکههای اجتماعی مجازی است.
روش های رایج در ترور شخصیت در سیاست
1.زمینه سازی (تخریب نرم و غیر مستقیم)
به طور کلی دو روش برای تخریب وجود دارد. اول آن است که سوژهای را به عنوان شخصی منحرف معرفی نموده و شخصیت وی را مورد هجمه قرار داد. این روش زمانی که نسبت به عاملان ترور نگاه تردید آمیز وجود داشته باشد و فرد مورد تخریب از اعتبار و اعتماد عمومی سرشار باشد، جوابگو نیست.
روش دوم بر این اساس است که با ذکر عوامل و نشانه های متعددی تخریبی زمینه را برای معرفی سوژه مورد نظر را به عنوان یکی از مصادیق گفته های پس زمینه فراهم نمود. در این حالت چون از قبل آمادگی های ذهنی لازم، به مخاطب داده شده است، موجب می شود که نگاه تردید آمیز از روی عاملان ترور برداشته شود. در واقع این استراتژی یک نوع تخریب نرم و غیر مستقیم به حساب می آید. در این روش عوامل ترور از طریق بستر سازی و مقدمه چینی و بادروغ هایی که در حالت عادی گوش شنوایی ندارند، ضریب باور پذیری خود را افزایش می دهند.
2.شبهه افکنی
در این روش سعی می شود در ویژگیهای مثبت فردی که اصلاً جایی برای تخریب ندارد، با دیده تردید نگریسته شود.
3.ایجاد تراز وحشت بوسیله دشمن فرضی
4.تحریف هویت
در این روش سعی می شود هویت واقعی فرد از بین برود، و با تصویرسازی هایی که پنهان سازی برخی زوایای شخصیتی، برجسته نمودن نقاط ضعف و ایجاد تصویر غلط از فرد انجام می شود، هویت جدیدی برای او ساخته شود که این هویت تخریب چهره و تضعیف فرد را به همراه دارد.
شگرد کلیگویی با هدف ازبین بردن اعتبار شخصیتی
5.از بین بردن اعتبار شخصیتی
این روش از طریق متهم سازی، جعل اسناد، جرم انگاری، بدل سازی و در نهایت جلب و دستگیری سوژه که با دلائل واهی و به انحاء مختلف انجام می شود.
در این روش در مدت زمان اندکی، انواع و اقسام اتهامات بیپایه و اساس و برچسبهای دروغین به فرد زده میشود. شخصیت فرد را با برچسب های مختلفی اعم از جاسوس، عامل بیگانه، شورشی، خودفروخته، مدعی دروغین، شیاد، کلاهبردار، داشتن فساد اخلاقی، مالی مورد تخریب قرار می دهند. این اقدام در حالی صورت می پذیرد که با به کارگیری شگرد کلی گویی و استفاده از بارمعنایی کلمات، ذهنیتی منفی به مخاطبان القا می شود و افکار و قضاوتهای آنان را تحتالشعاع دروغ های القائی قرار میگیرد.
کلام آخر
حفظ شئونات، احترام به شخصیت و عدم تعرض به حیات معنوی افراد از همان بدو تشکیل اجتماعات انسانی و تنظیم و تنسیق قوانین و مقررات مهم بوده تا آنجا که ترور شخصیت که همان زائل نمودن حیثیت و اعتبار آنها به وسیله اسناد عمل خلاف واقع، اخلاق و قانون و حتی در ردیف اذهاق نفس شخص قرار داده شده است.
البته نباید از نظر دور داشت انگیزههای مادی نیز در ارتکاب نشر اکاذیب علاوه بر مقاصد سیاسی مزید بر علت شده و ارتکاب آنها را به طور مکرر باعث شدهاند. خصوصاً با توسعه و گسترش عرصه ارتباطات و تعدد وسائل ارتباط جمعی و نیز رونق گرفتن اختلافات سیاسی و جناحی در جامعه این امر شتاب بیشتری گرفته است.
از نظر جرم شناسی نیز، بهترین راهحل پیشنهادی این است که انگیزههای ارتکاب جرم را شناسایی و با ابزارهای در دسترس به مبارزه با آنها برویم. بنابراین عامل مذهب و یادآوری دستورات شرعی و مجازاتهای قانونی در این زمینه ابزاری نیرومند محسوب میشود.
اما کلام آخر اینکه؛ برای مصون ماندن از افتادن در دام این تاکتیک، فراگیری مهارتهای سواد اطلاعاتی الزامی است. با آگاهی از این مورد سطح اعتماد عمومی نسبت به این ترفندها کمتر میشود و از کاربرد نابجای ابزارهای ارتباطی در چنین اقداماتی هم جلوگیری میشود.
منابع
ارائه الگوی ترور شخصیت در سازمان ،سعید اکبریانی، مدیریت دولتی – شماره 4 – 1398
ترور شخصیت – سید وامق رسولی – فن آوری سیمان – شماره 87 – 1394
مدیران و پدیده ترور شخصیت در سازمانها – محمود ساعتچی – تدبیر – شماره 16 – 1370
ترور شخصیت، شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- اسفند 1394