به گزارش صدای حوزه، افول درک مردم از فرهنگ ناب اسلامی در دوران حکومت یزید ملعون، زمینههای قیام عاشورا را فراهم کرد. مردمی که در اثر کمتوجهی به معارف دین به رشوهگیری و حرامخواری عادت کرده و شکمهای خود را از حرام پر میکردند، ابایی نداشتند تا در ظهر عاشورا مقابل جبهه حق امام حسین علیه السلام صف بسته و آن حضرت را به شهادت برسانند.
در گفتگویی که با حجتالاسلام سید باقر علمالهدی، پژوهشگر دینی، انجام دادیم ابعاد گوناگونی از واقعه کربلا را بررسی کردیم. حجتالاسلام علمالهدی در این گفتوگو تأکید کرده است که: «اگر امام حسین علیه السلام در برابر این جریانات انحرافی سکوت میکردند، تاریخ با این پرسش مواجه میشد که چرا آن حضرت با برخورداری از اندیشههای والای الهی باز هم با فرزند ناخلف معاویه هماهنگ شد؟ البته در شرایط قیام نیز آگاه بودند که امکان داشت این قیام منجر به شهادت شود اما امام قطعاً یک پیام را برای همیشه تاریخ مخابره میکردند؛ اینکه آن حضرت با مدل حکمرانی و حاکمیت پلیدی مانند یزید هماهنگ نبود، بلکه تا شهادت و اسارت خانوادهاش پیش رفت برای آنکه به همیشه تاریخ اعلام کند این نوع حکومتداری مورد تائید اسلام نیست.»
زمینه قیام عاشورا
زمینه قیام امام حسین علیه السلام چگونه ایجاد شد؟
مسئولیت و رسالت امام حسین علیه السلام پرداختن به اجرای احکام اسلام و احیای سنت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله بود. آن حضرت وقتی مشاهده کردند حاکمیت جائر زمان، به نام دین خدا بر علیه دین قیام کرده و همه رفتارهای زشت خود را منسوب به پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و دین خدا میکند، با آنها مقابله کردند.
از سوی دیگر امام حسین علیه السلام مشاهده میکردند که نسل موجود در سال ۶۱ هجری زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله را درک نکردهاند. چون اصحابی که رسول خدا صلیالله علیه و آله را دیده بودند یا از دار دنیا رفته بودند و یا نمیتوانستند نقشی در مدیریت فرهنگی جامعه داشته باشد. به همین جهت امام حسین علیه السلام دیدند که مردم حقانیت دین خدا را از پیغمبر ندیده و دریافت نکردهاند، بلکه خود را در دامن مرد خبیثی دیدهاند که به دروغ مدعی جانشینی رسول خدا صلیالله علیه و آله است و به این ترتیب اقتدا به او کردهاند.
در این شرایط اگر امام حسین علیه السلام آرام مینشستند و در برابر این جریانات انحرافی سکوت میکردند، چه اتفاقی میافتاد؟
در این صورت، بالطبع تاریخ با این پرسش مواجه میشد که چرا آن حضرت با برخورداری از اندیشههای والای الهی باز هم با فرزند ناخلف معاویه هماهنگ شد؟ البته وقتی قصد قیام داشتند هم میدانستند که امکان داشت این قیام منجر به شهادت شود اما امام قطعاً یک پیام را برای همیشه تاریخ مخابره میکردند؛ اینکه آن حضرت با مدل حکمرانی و حاکمیت پلیدی مانند یزید هماهنگ نبود، بلکه تا شهادت و اسارت خانوادهاش پیش رفت برای آنکه به همیشه تاریخ اعلام کند این نوع حکومتداری مورد تائید اسلام نیست.
بنابراین امام حسین علیه السلام برای اقامه حق، احیای امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در جامعه غفلتزده مردم کوفی آن زمان قیام کردند. چراکه مردم از خواب غفلت بیدار نمیشدند مگر با مدیریت یک صحنه عاشورایی. این گونه بود که امام حسین علیه السلام وارد میدان کربلا شد، جان خود و بهترین یارانش را فدا کرد، خانوادهاش به اسارت رفتند برای آنکه مردم در طول تاریخ از خواب غفلت بیدار شوند و دین پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله از بین نرود.
حرامخواری مانع از زندگی حسینی است
وقتی سخنان امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا مرور میکنیم، به این نکته مهم میرسیم که فرمودند: «شکمهایتان که از حرام پر شده، نمیگذارد آوای حق در دلهایتان اثر کند. » نقش حرامخواری و رشوهگیری در تعیین سرنوشت انسان چیست که امام حسین علیه السلام در حساسترین نقطه تاریخ اینگونه بر آن تأکید کردهاند؟
وقتی امام حسین علیه السلام تاریخ گذشته و سبک زندگی مردم کوفه را به یاد آنها میآورد، بهعنوان یک جریان همیشه زنده این تاریخ را در قضیه کربلا ماندگار میکند. نشان دادن و به تصویر درآوردن نقش لقمه حرام در کوردلی و نشنیدن پیام حق را تبیین میفرماید. امام حسین علیه السلام مشاهده کردند مردم در حکومت عثمان، معاویه و عبیدالله بن زیاد اموال حرام گرفتهاند.
حقالسکوتی که آنها میپرداختند امری محرز در تاریخ است. بهعنوان مثال زبیر، آن زاهد زمان نبی مکرم اسلام، وقتی ۲۵ سال بعد در دوران امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در جنگ جمل بر علیه آن حضرت شرکت کرده و کشته شد، طلاهای بسیاری در حکومت خلفا بهعنوان حقالسکوت گرفته بود. به طوری که بعد از کشته شدن او همان طلاها را با تبر میان فرزندانش تقسیم کردند. مشخص است که این اموال حرام و از بیتالمال مسلمین بود.
این گونه بود که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فرمودند: «ملئت من الحرام»؛ زیرا آن حضرت میخواستند پیام حق را به آنها برساند، در حالی که همان مردم در حکومت معاویه و یزید از راه حرام ارتزاق کرده بودند و نمیتوانستند حق را از باطل تشخیص بدهند. حتی اجازه نمیدادند پیام امام حسین علیه السلام به گوش مردم برسد و دائم با کف و هلهله مانع رسیدن صدای آن حضرت به حاضرین در کربلا میشدند.
زمانی که امام حسین علیه السلام میخواستند با مردمی که در لشکر یزید صف بسته بودند اتمامحجت کنند ولی آنها حرف حق را درک نمیکردند، آن حضرت برای آنکه مردم تاریخ جریانسازی فرهنگی کنند فرمودند: «کسانی که شکمهایشان از حرام پر شده است، پیام حق را گوش نمیدهند. »
زیرا انسان منطق دارد و بر اساس منطق گفتگو میکند و نتیجه میگیرد. اینکه امام حسین علیه السلام از مردم میپرسند من کدام حلالی را حرام کردهام؟ کدام حرامی را حلال کردهام؟ مطلبی نیست که مردم مانع درک آن شوند، بلکه آنها نمیخواهند حرف حق حضرت به گوش مردم نرسند تا مبادا از خواب غفلت بیدار شوند.
اثر وضعی لقمه حرام
به نظر میرسد امام حسین علیه السلام علاوه بر اشاره به کوردلی و نشنیدن حرف حق از سوی حرامخواران، به اثر وضعی لقمه حرام در سعادت و شقاوت انسان هم اشاره کردهاند.
درست است. کسی که لقمه حرام بخورد و از راه رشوهخواری، حقالسکوت گرفتن و راههای حرام دیگر گذران زندگی کند، دیگر در پی درک حق و عمل به آن نخواهد بود.
همان طور که اشاره کردید پیام امام حسین علیه السلام برای مردم در طول تاریخ بوده، نهتنها مردمی که در سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا حضور داشتند. بر این اساس ما در روزگار خودمان تا چه اندازه باید نسبت به پرهیز از حرامخواری توجه داشته باشیم و چگونه باید جزء سپاه امام حسین علیه السلام باشیم؟
قطعاً حضرت سیدالشهدا علیه السلام این سخن را تنها برای مردم آن زمان نفرمودند. بلکه مخاطب ایشان همه مردم در طول تاریخ هستند. چراکه ایشان قصد داشتند جریان فرهنگی در طول تاریخ زندگی انسان ایجاد کنند. کسی که مال حرام میخورد، حرف حق را گوش نمیدهد و به هیچ وجه به دنبال پیام حق نیست. زیرا کسی که با باطل ارتزاق کرد، خود را وامدار باطل میداند. امروز هم کسانی که مال حرام میخورند پیام حق را قبول نمیکنند. کسی که مال ربوی خورده، حاضر نیست به سمت حق مایل شود. یا کسی که رشوهخواری میکند میگوید کار اضافه و یا فوری برای کسی انجام میدهم و به این طریق خود را توجیه میکند. در حالی که حتی کارمندان مؤمن و مسلمان هم باید کار را سریع انجام دهد و هم کارهای مردم را تسهیل کند. چنانکه در شغلهای آزاد هم اینگونه است و نباید وارد احتکار و ربا شوند.
معیارهای حضور در سپاه امام حسین علیه السلام
با این توضیحات، ملاکها و معیارهای حسینی شدن چیست؟
وقتی انسان وارد اردوگاه امام حسین علیه السلام میشود برای او مشخص میشود که مرز و حریم دفاع از دین خدا کجاست؟ مرز و حریم مهرورزی نسبت به همسر و فرزندان کجاست؟ آن حضرت به ما آموزش میدهد حریم کسب درآمد اقتصادی تا کجاست؟ مرز هزینه کردن در راه خدا چگونه و تا کجاست؟ این موارد را باید در اردوگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام یاد بگیریم. امام حسین علیه السلام با کشته شدن در راه خدا به ما آموزش میدهد که اگر دیدید دین خدا در خطر است تا باید تا مرز جان از حریم خدا دفاع کنید.
در قضیه عاشورا سبک زندگی خانوادگی را هم میآموزیم. وقتی میبینیم امام حسین علیه السلام به این اندازه به حضرت رباب سلامالله علیها، بهعنوان همسر خود، احترام گذاشته و برای ایشان عظمت و ارزش قائل است نشان میدهد که جوانان امام حسینی باید به همسر خود احترام بگذارند. در مقابل نیز مشاهده میکنیم وقتی حضرت علیاصغر علیه السلام در آغوش امام حسین علیه السلام به شهادت میرسد، حضرت رباب سلامالله علیها حتی از خیمه بیرون نمیآید تا مبادا امام حسین علیه السلام شرمگین شوند. این پیام را از این رفتار باید درک کرد که هیچ خانمی حق ندارد همسر خود را خجالت دهد. از آنسو هم امام حسین علیه السلام پیام مهرورزی نسبت به همسر خود دارد، چنانکه حضرت رباب سلامالله علیها را همراه خود به این سفر آورد، خود امام حسین علیه السلام ایشان را بر شتر سوار کرده و پیاده میکردند، برای ایشان مأوا و مسکن ویژه تهیه کردند و یا حتی گفته شده آبرسانی به خیمه حضرت رباب سلامالله علیها توسط خود امام حسین علیه السلام انجام میشد.
اگر ما عاشق امام حسین علیه السلام هستیم و برای آن حضرت اشک میریزیم، اشک ما باید در مسیر دریافت پیامهای عاشورایی و پیامهای زندگی ساز حضرت سیدالشهدا علیه السلام باشد. وقتی به این درک برسیم، دیگر لازم نیست از تیغ و قمه استفاده کرد.
وقتی افرادی در عزای امام حسین علیه السلام قمهزنی میکنند، افرادی که با فرهنگ عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام آشنا نیستند با دیدن این رفتار، آن را غلط دانسته و از آن اعراض میکنند.
در عین حال ما باید به شیوه عزاداری اهلبیت علیهمالسلام توجه کنیم. ما که از امام سجاد علیه السلام عزادارتر نیستیم. آن حضرت در قضیه عاشورا حضور داشتند و آن وقایع را دیدند و درک کردند. با این وجود هرگز این رفتارها را نداشتهاند. رفتار آن حضرت برای ما حجت است.
مجلس و روضه امام حسین علیه السلام کلاس درسی برای ماست که از آن درس فداکار، تعهد و دینداری، امر به معروف و نهی از منکر، دینپژوهی، همسرداری، تربیت فرزند، وفای به عهد، ایثارگری و بسیاری آموزههای دیگر را باید در مجلس آن حضرت یاد گرفت.