هر دولتی فارغ از آمار و ارقام باید در کسب رضایت عمومی و سنجش میدانی، کارنامه موفقیت یا عدم موفقیتش را محک بزند. شعارهای کیفی باید به میزان و معیار کمی هم آزموده شوند والا که با یک سخنرانی و شوآف رسانه ای هم می شود ژست موفقیت گرفت و وعده پیروزی برای آینده ای همچون گذشته داد.
آمار و ارقام نشان از کارنامه ضعیف دولت در کنترل بازار و پیشرفت درون زا دارد و البته حس و حال عمومی مردم و سفره های کوچک و تحت فشار نیز گویای این ضعف در ساحت اهداف و استراتژی های دولت است.
اینکه بارها صندوق ذخیره ارزی و توسعه را خالی کنیم و با چاپ پول و بدهی به بانک و فشار بر ملت، هزینه های دولت را جبران کنیم نشان از یک بیماری در دال مرکزی گفتمان حاکم بر برنامه و بودجه بسته شده دارد.
مسیر سنگلاخی پیش روی اعتدال
توسعه در ادبیات اعتدالی، عادی سازی روابط اقتصادی با دنیاست که به زعم دولت و آشنایانش، به دلیل اندیشه های ایدئولوژیک و الهیات استکبارستیزی وارد مسیر سنگلاخی و صعب العبوری شده است.
از این رو در تلاش بودند و هستند که مبانی را به نفع نتایج تخیلی و خوش بینانه و پیش داورانه مصادره، تغییر یا تحریف نمایند. اینکه نگاه امام به آمریکا چه بود و دیدگاه آمریکا به انقلاب و نظام چیست را فاکتور می گیرند و ادعا می کنند که در منطقه الفراغ برجامی و بدون ذهنیت، بایستی با آمریکا و متحدانش پای میز مذاکره نشست.
از تمام مختصات فکری و عملیاتی شیطان بزرگ و روباه پیر غمض عین نموده و تصور می کردند یا می کنند که با دجال هم می شود مذاکره منصفانه و بدون پیش شرط داشت و مطالبه حق نمود.
ویروسی که به جان سوپرمنهای برجامی افتاده