۴۲ زخم کاری
سیگاریها آن شعر آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است را اینطور ادامه میدهند: سیگار بعد چایی، چایی بعد سیگار. اما سریال شبکه نمایش خانگی «زخم کاری» به نویسندگی و کارگردانی محمدحسین مهدویان، مصرع دوم شعر را به «سیگار پشت سیگار» تبدیل کردهاست و به نظر میرسد حتی با همین چهار قسمت منتشر شده هم بتواند نام اثرش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. بس که شخصیتهای مختلف این سریال سیگار میکشند، بهویژه شخصیت مالک مالکی با بازی جواد عزتی.
هرچند در شروع سریال در زمینه بدآموزیهای احتمالی اثر هشدار لازم به تماشاگران داده میشود و مینویسند: «این سریال دارای محتوایی است که تماشای آن ممکن است برای کمتر از ۱۵ سال مناسب نباشد.»
و به نوعی درجهبندی محو سنی در آن رعایت شده اما این تلنگر جدی و کافی نیست و چهبسا مخاطبان کم سن و سالی که دلبسته جواد عزتی هستند، وقعی به این محدودیت سست و غیررسمی ننهند و بهناچار با صحنههای سیگارکشیدن قهرمان و بازیگر محبوبشان مواجه شوند و آن بدآموزی و الگوبرداری که نباید اتفاق بیفتد.
گرچه ممکن است توجیهاتی از این قبیل از سوی سازندگان سریال مطرح شود که شخصیتهایی سیگار میکشند که درواقع و در عمل ضدقهرمان محسوب میشوند و آدمهای صالح و درستکاری نیستند، از جمله خود مالک مالکی که دست به جنایت میزند یا ناصر که شخصیت تندخویی است، هرچند تا اینجا دست به قتل و جنایت نزده اما آدم مثبتی هم به نظر نمیرسد.
با این حال تعدد و حجم بالای صحنههای سیگار که بسیاری از آنها غیرضروری و فاقد بار دراماتیک هستند، باعث اعتراضاتی در فضای خانوادهها و رسانه شدهاست و جنبه بدآموزی و منفی اثر را تقویت و تشدید میکند.
فارغ از بیملاحظگی سازندگان سریال که میتوانستند کمی در این زمینه خوددارانه عمل کنند و از فضای باز موجود در این خصوص استفاده و چهبسا سوءاستفاده نکنند، بحث کنترل و نظارت شبکه نمایش خانگی و سازمان سینمایی هم مطرح میشود که باز همچون موارد مشابه دیگر دقیق و درست و کافی عمل نکرده و اجازه چنین فضای دودآلودی را به یک اثر نمایشی داده است.
ضمن اینکه این فقط محدود و منحصر به زخم کاری نیست و دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی، با چنین دود و دمی (هرچند با میزان و شدت کمتر) پیش میروند اما سریال مهدویان دیگر نوبر است در این خصوص و چشم بازار را با دود سیگار کور کردهاست.
روز – خارجی – سیگار!
ما با بررسی چهار قسمت منتشر شده زخم کاری تاکنون به آمار جالبی رسیدیم و تا اینجا ۴۲ پلان (نما) سیگار کشیدن و در مواردی تریاک کشیدن را در این سریال دیدهایم. به تفکیک در قسمت اول ۶ صحنه، در قسمت دوم ۱۵ صحنه، در قسمت سوم ۸ صحنه و در قسمت چهارم ۱۳ صحنه.
اگر سریال با همین میزان و شدت صحنههای سیگار و مصرف تریاک و دیگر مخدرات پیش برود، دست سریال «آینه عبرت» و شخصیت آتقی را هم میبندد!حالا بیایید و صحنههای سیگاری و دود و دمی زخم کاری را با هم مرور کنیم و ببینیم چقدر نمایش چنین صحنههایی ضرورت داشت و حاوی بار دراماتیک بود و چقدر هم غیرمنطقی و غیرضروری این کار صورت گرفت.
اول از همه اینکه خود تیتراژ ابتدایی به اندازه کافی گویاست و نشان میدهد که چقدر در طول خود سریال، قرار است صحنههای سیگار کشیدن ببینیم. مالک مالکی (جواد عزتی) را در چند نمای کارتونی شده، در حال کشیدن سیگار میبینیم.
هرچند در کلیت موافق این حجم از مصرف سیگار آن هم در یک اثر نمایشی محبوب و پربیننده نیستیم اما انصافا سازندگان سریال در همین تیتراژ اول صادقانه عمل کردهاند و چشمههایی از تفکیکناپذیری مالک و سیگار را به مخاطب نشان میدهند. بهجز مالک، در یکی از نماهای تیتراژ، شخصیت نجفی با بازی مهدی زمینپرداز را هم در حال کشیدن سیگار میبینیم.
اولین شخصی که در قسمت اول، سیگار میکشد ناصر (سعید چنگیزیان) است. او سیگار را در حضور پدرش، حاج عمو (سیاوش طهمورث) میکشد که خودش همزمان مهیای مصرف تریاک است. فارغ از این شروع که بدآموزی در آن موج میزند، نکتهای قابل طرح است.
بهجز غیرضروری بودن کشیدن سیگار توسط ناصر، حرمت نگاه نداشتن پدر مساله مهمی است. معمولا در فرهنگ ایرانی، سیگاریترین افراد هم احترام بزرگترها بهویژه پدر را نگاه میدارند و دستکم در حضور او سیگار نمیکشند اما ناصر این مساله را رعایت نمیکند. توجیه البته میتواند بیملاحظگی و بیادبی شخصیتی چون ناصر باشد، ولی تعداد و تکرار این کار، حتی بار نمایشی اثر را مخدوش میکند و توی ذوق مخاطب میزند. با یک بار نمایش این کار هم میشد منظور را درباره شخصیت ناصر منتقل کرد.
مالک موقع ثبت قرارداد با نروژیها حتی دیالوگی در ترویج سیگار میگوید که واقعا ضروری نیست. نجفی: «مالک کجا رفتی؟ اینا خیلی وقته منتظرن.» مالک: «بیا، بیا یه سیگار بکشیم! »
بازی مالک با فندک سر میز قرارداد، سیگار کشیدن مالک بعد از قرارداد، تصویر جعبه سیگار و زیرسیگاری پر سمیرا (رعنا آزادی ور)، سیگار و زیرسیگاری و جعبه سیگار ناصر در دفتر، سیگار کشیدن مالک درحالیکه رب دوشامبر به تن دارد، دیگر صحنههای مروج دود و دومی قسمت اول هستند. در این میان شاید تنها سیگارکشیدن پایانی که مالک استرس فراوانی از خیانت به حاج عمو در انعقاد قرارداد دارد، توجیه داشتهباشد و باقی صحنههای سیگاری غیرضروری باشد.
شروع قسمت دوم که اصلا بساط تریاککشیدن حاجعمو و شخصیت احمد (کاظم هژیرآزاد) است که ظاهرا بیشتر خوشایند جماعت تریاکی باشد، چرا که احساس میکنند جزئیترین آداب این کار رعایت شده. تعارف وافوری حاج عمو به پدر عروسش را به یاد بیاورید: «میخوای یه دود بزنی؟ صابخونه پک نزنه به آدم برمیخوره… جنسش خیلی خوبه. تفاله که نیستش که. مرده رو هم زنده میکنه!»
باز هم در ادامه یک دیالوگ ترویجی دیگر درباره سیگارکشیدن داریم. وقتی سمیرا به عنوان لیدی مکبث ماجرا میخواهد همسرش را برای جنایت وسوسه کند، میگوید: «یه سیگار روشن کن.» آیا واقعا راه دیگری برای آرام کردن یک فرد پریشان احوال به جز سیگار کشیدن وجود ندارد؟
سیگار کشیدن کریم (امیرحسین هاشمی) که مشکل عصبی دارد و درگیر مشکلات حضانت فرزندش است، شاید توجیه نصفه نیمهای داشتهباشد،ولی باز تعدد و تکرار آن است که آزاردهنده و بیش از حد به نظر میرسد. شاید با ارفاق برای تعداد بالای سیگارکشیدن مالک، توجیهاتی وجود داشتهباشد اما سیگارکشیدنهای ناصر غیرضروریتر به نظر میرسد.
سیگارکشیدن او در حیاط در قسمت دوم از این جنس است، بعد هم که نجفی با سیگار به او اضافه میشود. آن وسط هم که یک لول تریاک که جنسش از ناف پنجشیر است، از سوی مالک به احمد تعارف میشود. واقعا چقدر نمایش این صحنه ضرورت دارد؟
سیگارکشیدن مالک در ماشین در راه ویلای کلاردشت در ادامه چقدر منطق و ضرورت نمایشی دارد؟ پایپ کشیدن کریم حتما باید نشان داده میشد؟ سیگار کشیدن ناصر موقع جر و بحث با پدرش، سیگارکشیدن مالک در همراهی با حاج عمو، سیگارکشیدن نجفی، اینها همه چه کمکی به قصه میکند؟
در این میان سیگارکشیدن سمیرا موقع جنایت، بار دراماتیک دارد و بجا به نظر میرسد. همینطور سیگارکشیدن مالک بعد از جنایت.در قسمتسوم هم مرگ حاج عمو، بهانهای برای سیگار کشیدنهای مدام شخصیتها به دست میدهد که البته به لحاظ نمایشی و دراماتیک واقعا ضروری به نظر نمیرسند. تعارف کردن سیگار توسط اخوان به مالک چه ضرورتی دارد واقعا؟ تنها سیگارکشیدن فاتحانه مالک در پایان این قسمت است که مناسب است و توجیه دارد و او بعد از تشری اساسی به عموزادهها و خط و نشان کشیدن و به میمنت این فتح و آغاز سلطنت، سیگار سرخوشانهای میگیراند.
قسمت چهارم با سیگارکشیدن غیرضروری مالک در جشنتولد شروع میشود و با سیگارکشیدنهای بیدلیل دیگر همچون مالک در باشگاه سوارکاری، مالک موقع مکالمه با احمد، نجفی وقتی میخواهد از مالک باجگیری کند، ناصر در دفتر کار، نجفی در باجگیری دوباره از مالک، ادامه مییابد. در این میان سیگارکشیدن مالک بعد از تهدید نجفی منطقی است. همچنین سیگارکشیدن کریم در شبی بارانی و کمی قبل از قتل نجفی.
سیگاریهای بد یا بدهای سیگاری
گمان نکنید میشود پای یکی از سریالهای شبکه نمایشخانگی نشست و یک آدم سیگاری یا حتی یک نخ سیگار ندید؛ داستان هر چه باشد و سریال از هر گونهای که باشد، باز میتوان یک صحنه سیگارکشیدن در آن پیدا کرد.
همانطور که در این دو صفحه میبینید و لابد در سریالهای نمایشخانگی دیدهاید، تقریبا به سختی میتوان سریالی در این پلتفرم پیدا کرد که در آن حتی یک فرد سیگاری وجود نداشتهباشد. درست است که در دنیای واقعی همه جا و در میان هر قشری میتوان آدمهای سیگاری را دید اما جهان درام، قواعد خودش را دارد و حتی سیگارکشیدن شخصیتهای منفی آثار نمایشی باید دلیل و کارکرد داشتهباشد.
دانستن این نکته هم خالی از لطف نیست که در شبکههای تلویزیونی کشور ترکیه که سریالهایش مخاطبان پرو پاقرص کم ندارد، حتی شخصیتهای منفی در حال سیگار کشیدن دیده نمیشوند و در بازنمایی خلافکارها یا گنگهای بزهکار استانبول هم از سیگار خبری نیست! از میان انبوه سریالهای عرضه شده در شبکه نمایش خانگی از جمله: ممنوعه، سیاوش، میخواهم زنده بمانم،
خوب بد جلف، نهنگ آبی، هیولا، کرگدن و چند نمونهای که در ادامه میخوانید تقریبا هیچ سریالی نیست که در آن از دود و دم خبری نباشد. به نمایندگی از این سریالها این سه مورد را به لحاظ ضرورت استعمال سیگار بررسی کردهایم.
ضدقهرمانهای سیگاری
اجازه بدهید از سریال گیسو شروع کنیم که یک درام خانوادگی است و بر اساس منطق داستانی میتوانست از سیگار به عنوان یکی از نمادهای معرفی شخصیتهای بزهکار در فیلمها و سریالهای ایرانی، دور ماندهباشد اما در این سریال یونس با بازی مسعود رایگان سیگار میکشد و از آنجا که حضورش در سریال بسیار کمرنگ است، سیگار کشیدنش هم بسیار کم دیده میشود.
گروه خلافکارهایی که برای به دام انداختن یونس، پسرش رضا را ربودهاند نیز بر اساس ارتباط نمادین سیگار و آدمبدها، سیگاری هستند. استعمال سیگار در سریال گیسو به همین دو مورد ختم نمیشود و سیگاری قهار این سریال پیمان است با بازی هومن سیدی که هر بار به هر بهانه در هر فضایی و نیز حتی در مقابل بازیگر کودک سریال هم سیگار دود میکند.
قهرمان ضد قهرمان دودی
وقتی در سریالهای معمولی و درامهای خانوادگی شبکه نمایشخانگی میتوان آدمهای سیگاری را دید و سیگارکشیدنشان را به وضوح تماشا کرد، سریال ملکهگدایان با توجه به داستانی که دارد، نمیتواند از سیگار که هیچ، از هر نوع ماده مخدری خالی باشد. در این سریال قهرمان و ضدقهرمان سیگاری هستند؛ البرز با بازی آرمان درویش که قهرمان داستان است و شبیر با بازی رضا بهبودی که یکی از ضدقهرمانهاست، سیگار میکشند.
اگرچه جهان روایت و موقعیتی که داستان ملکهگدایان در آن رخ میدهد، در مابهازای واقعی و بیرونیاش خالی از آدمهای سیگاری نیست اما سیگار کشیدنهای شخصیتهای این سریال بهخصوص شخصیتی مانند شبیر در این حد و اندازه، از چارچوب قراردادهای درام هم بیرون زده و منطقی به نظر نمیرسد.
مورد عجیب مهران مدیری
سریال دراکولا؛ کمدی نه چندان موفق مهرانمدیری که این روزها از شبکه نمایشخانگی عرضه میشود از معدود سریالهای این شبکه است که میشود گفت از دود و دم برحذر بودهاست اما نه کاملا. یکی از معدود قسمتهای سریال دراکولا که در آن میشود سیگارکشیدن یکی از شخصیتها را دید، همین نمای سیگارکشیدن مهران مدیری است که البته خالی از معنا هم نیست.
کامروا در حال فریبدادن ژاله و جلب اعتماد اوست، چربزبانی، زبان بدن، رفتار اطمیناندهنده بهعلاوه سیگار کشیدن که رهایی و بیخیالی را تداعی میکند، ابزاری هستند که مدیری به کمک آنها سعی دارد کامروا و شخصیت حیلهگرش را به مخاطب معرفی کند.
از مهران مدیری که در نشست خبری و در حضور خبرنگاران و اهالی رسانه، سیگارش را آتشزده و دودش را به کام کشیده، بعید بود صحنههای سیگار کشیدن در سریالش را تا این اندازه محدود کند هر چند برخی همکاران حاضر در نشست خبری ساعت ۵ عصر، اذعان دارند او پیش از روشن کردن سیگارش از حضار اجازه گرفتهاست.