اشتباهات گاهی اجتنابناپذیرند
ما اشتباه میکنیم، همگیمان. ذات جهان بهگونهای است که اشتباهنکردن را ممکن نمیکند. دنیا پیوسته در حال تغییر است و آدمها برای شناخت آن مدام در تکاپو هستند. در چنین حالتی، معلوم است که نمیتوانیم از خطا و اشتباه دور باشیم. به عبارت دقیقتر، اگر دنیا ثابت و بیتغییر میبود، امکان اینکه در مواجهه با آن اسیر اشتباهات تکراری یا جدید نشویم بسیار بیشتر میشد. منتها دنیا ثابت نیست و مدام تغییر میکند و چیزهای جدیدی به ما نشان میدهد.
طبیعت، فرهنگ، جوامع و حتی بدنهایمان مدام در تکاپو و تغییرند؛ پس با پذیرش تغییر میتوانیم قبول کنیم اشتباه بخشی از زندگیمان روی این کره خاکی است. البته منظورمان این نیست که خطاکردن لایق مدال طلاست، خیر، بههیچوجه. حرفمان این است که در چنین دنیایی اشتباه پیش میآید.
باید به فکر راههایی باشیم که ما را در مواجهه با دنیا کماشتباهتر میکند و شیوه رویارویی با مشکلات و مدیریتکردن خطاها را به ما نشان میدهد. یکی از کارهای مهمی که میتوانیم انجام بدهیم مرور گذشتهها و اشتباهاتی است که قبلا رخ دادهاند. چیزهای زیادی را میتوان از اشتباهات گذشته آموخت. در ادامه، با آنها بیشتر آشنا میشوید.
اشتباهات چه درسهایی به ما میدهند؟
شاید گمان کنید درسگرفتن از اشتباهات موضوعی کلیشهای است و حتی شاید اشاره به کلیشهایبودن این موضوع را هم کلیشهای بدانید (کمی پیچیده شد!). منتها اگر با تمام وجود قبول کنیم که از اشتباهات و خطاهای قبلیمان میتوانیم درس بگیریم، دیگر کلیشه معنا نخواهد داشت. چه درسهایی؟ اجازه بدهید برایتان بگوییم:
۱. متوجه نکاتی تازه در زندگی میشویم
گاهی اشتباه میکنیم. چرا؟ چون چیزهایی هست که هنوز نمیدانیم. بعد از اشتباهکردن است که متوجه نکاتی تازه میشویم و چیزهای جدید یاد میگیرم. این ارزشمند است. رسیدن به نگاهی که از درک عمیق یک تجربه حاصل شده است ارزش دارد، خیلی هم ارزش دارد. همهچیز را که نمیدانیم و بلد نیستیم؛ پس باید در زندگی، به شکل و شیوهای برسیم به یادگیری تجربهها و نکات مختلف.
۲. یاد میگیریم که همهفنحریف نیستیم
یکی از مهمترین دستاوردهای اشتباهکردن این است که میفهمیم در زندگی بخشها و ابعادی وجود دارد که ما در آنها ضعیف هستیم. واقفشدن به ضعفها و پذیرش اینکه همهفنحریف نیستیم بسیار مهم است.
تصور نابالغانهای است که احساس کنیم همهچیز را میدانیم. اشتباهات به ما نشان میدهند نقاط ضعف برای همه آدمها وجود دارد. چاره چیست؟ چاره این است که به حرفها و گفتههای خوب دیگران گوش بدهیم و اگر میبینیم کسی توصیه یا راهکاری هوشمندانه به ما ارائه میدهد با آغوش باز پذیرایش باشیم. ما لایق بهترینها هستیم. با گرفتن توصیههای درست و بازکردن ذهن برای جبران اشتباهات، به بهترینها هم میرسیم.
۳. دیگران مسئول چالشها و نارضایتیهای ما نیستند
تا زمانی که کوچک و کودک هستیم، دیگران از ما مراقبت میکنند و هوایمان را دارند. منتها وقتی بزرگ میشویم، ماجرا فرق میکند. خودمان باید فرمان را در دست بگیریم و بهسمت مسیرهای درست برویم. هیچکس مسئول شادی و خوشبختی ما نیست. این چیزی است که حسابکردنِ بیشازحد روی آدمهای دیگر به ما یاد میدهد.
قبول کنید از هر نظر، چه مادی و چه معنوی، خودمان باید سرپرست خودمان باشیم. سرمایهگذاری روی دیگران برای دریافت منافع مالی و عاطفی کار اشتباهی است. هیچکس بهجز خودمان نمیتواند خوشبختمان کند. این دیدگاه میتواند درس و نتیجۀ توقعداشتن از دیگران باشد. توقعداشتن اشتباه است. اگر آن را کنار بگذارید، آرامش به وجودتان سلام خواهد کرد و در ضمن، شور و اشتیاقی شیرین برای تلاش و ساختن زندگی در شما جان میگیرد.
۴. با افراد خوب معاشرت کنیم و زمان را برای ارتباطات بیفایده هدر ندهیم
مهم است که با چه کسانی دوست هستیم. دوستان و اطرافیان روی نگاهمان به زندگی اثرات فوقالعادهای میگذارند. ارتباط با آدمهای بیانگیزه، منفیباف و کسانی که رفتارهای سمی و نادرست دارند ما را بهسمت درهای از ناکامیها پرتاب خواهد کرد.
بسیاری از آدمهای باتجربه معتقدند یکی از مهمترین درسهایی که از اشتباهات خود گرفتهاند همین بوده است: با آدمهای نامناسب ارتباط نداشته باشیم و در انتخاب دوست و معاشران دقت کنیم. آدمهای ارزشمند زندگیمان را شادتر میکنند و به ما انگیزهای برای بهترشدن میدهند.
۵. عشق شبیه فیلمها نیست و برای رسیدن به آن به ساختن رابطه نیاز است
بسیاری از ما در برقراری ارتباطات عاشقانه دچار مشکل و اشتباهات مختلف هستیم. نباید فراموش کنیم عشق رابطهای دوسویه است و برای شکلگیری و دوام به تلاشی دوسویه هم نیاز دارد. عشق شبیه فیلمهای رؤیایی نیست؛ قرار نیست یک نفر در زندگیمان پیدا شود و ما را بیدریغ و رباتگونه دوست داشته باشد.
برای زیستن و همراهی عاشقانه با فردی دیگر باید او را درک کنیم و بتوانیم ارتباطی سالم و مؤثر با یکدیگر داشته باشیم. کارشناسان و آدمهای باتجربه معتقدند یکی از مهمترین درسهایی که اشتباهات در حوزه عشقوعاشقی به ما میدهند پذیرش همین است که عشق یعنی ساختن رابطهای مؤثر.
۶. زندگی کوتاهتر از آن است که فکر میکنیم
اشتباهات زندگی خودمان و آدمهای دیگر میتوانند درس مهم دیگری هم به ما بدهند: زندگی کوتاه است. بسیاری از کارشناسان و باتجربهها مدام به ما گوشزد میکنند وارد مسیری نشویم که آنها قبلا پیمودهاند. آنها به ما میگویند زندگی کوتاه است. باید قدر لحظه را بدانیم. اگر به این گفتهها برسیم و آنها را آویزه گوش کنیم، بهطور قطع زندگی را جانانهتر خواهیم زیست.
۷. رسیدن به هدف بعد از سختیکشیدن شیرین است
تلاشکردن و صرف زمان و انرژی برای اهداف ارزشمند و گامبرداشتن در مسیرهای سخت نتایج شیرینی به همراه خواهد داشت. این را ما نمیگوییم، تمام افراد موفقی میگویند که روزی به خودشان آمدهاند و فهمیدهاند که نتیجۀ تنبلی و ترس چیزی جز سستی و کاهلی نیست و باید شیرینیِ رسیدن را با قدمزدن در سختترین مسیرها حس کرد.
نباید بترسیم. باید تلاش کنیم و بدانیم که شاید رسیدن به اهداف زحمت و سختی داشته باشد؛ اما در نهایت، رضایتی شیرین برایمان به همراه میآورد.
۸. گامهای کوچک نتایج بزرگ به همراه دارند
یکی از اشتباهات بزرگ بسیاری از ما این است که گمان میکنیم برای موفقشدن به پول زیاد، استعداد شگفتانگیز، و اقدامات بزرگ و کلان نیاز است. نه! اینطور نیست. کافی است بدانیم تغییرات و گامهای کوچک اما مداوم میتوانند راهمان را بهسمت تغییرات بزرگ باز کنند. برنامهریزی و تلاش حتی در ابعادی کوچک هم زندگیمان را از این رو به آن رو میکند.
۹. ارزش خانواده بسیار بیشتر از آن است که فکر میکنیم
یکی از مهمترین اشتباهات در زندگی بیتوجهی به ارزش خانواده است. خانواده چیست؟ آدمهایی که سرنوشت و طبیعت، ما را با آنها در یک گروه قرار داده است. این همگروهیها ارزش عشق و همراهیمان را دارند. بسیاری از آدمها اعتراف میکنند که یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیشان نداشتن روابط خوب با اعضای خانوادهشان بوده است. تلاش برای ساختن روابط در بستر امن خانواده موفقیت و آرامش برایمان به همراه میآورد.
۱۰. با فکر جلو برویم و به هیچکس کورکورانه اعتماد نکنیم
یکی از مهمترین اشتباهاتی که آدمها مرتکب میشوند اعتمادکردن بیشازحد به دیگران است. اعتمادکردن به کسی که از حسننیت و درستی رفتار و گفتارش مطمئن نیستیم پشیمانی میآورد. بزرگان و باتجربهها همیشه توصیه میکنند با فکر در هر کاری جلو برویم و اعتماد صددرصد به دیگران را کنار بگذاریم. تحلیل موقعیتها و سنجش هر توصیه و پیشنهاد را نباید فراموش کنیم.
گامهایی که باید برای تبدیل اشتباهات به درسهای مهم بیاموزیم
تا اینجا از درسهایی گفتیم که آدمهای مختلف درباره اشتباهات زندگی میگویند. منتها چطور و با چه الگویی میتوانیم از این درسها عبرت بگیریم و شکست را پُلی برای پیروزی کنیم؟ به گامهای زیر دقت کنید:
- خطاها و اشتباهاتمان را بپذیریم و سعی نکنیم زمینوزمان را مقصر ناکامیهایمان بدانیم؛
- از خودمان بپرسیم دلیل و ریشه اشتباهمان چه بوده و در موقعیتی مشابه در آینده چه باید بکنیم؛
- بعد از آگاهی از ریشه اشتباهات و کشف راههای درست، برنامهای عملی برای تکرارنشدن خطاها در آینده طرح کنیم؛
- عواقب تکرار اشتباهاتمان را به خود گوشزد کنیم تا با علم به آنها دیگر در ورطه تکرارشان نیفتیم.
شما هم بگویید
بزرگترین اشتباه زندگیتان چه بوده است؟ از اشتباهاتتان چه درسهایی گرفتهاید؟ لطفا نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید