آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟
آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟
لزوم اتخاذ رویکرد کیفی در گزارش های تبلیغی / کار خودجوش شما در صدای حوزه بسیار باارزش است!
پاسخگویی به روش مرکز خدمات!
شروع فعالیت های فرهنگی با دختران اغتشاشگر/ یک سال در مسجد ممنوعالمنبر شدم
موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست!
پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات
نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر
طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان!
عدالت آموزشی و چالشهای ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی
آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟
کانونهای عظیم تبلیغی؛ مأموریتهای سهگانه و واقعیت امروز
خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت
حوزه علمیه و تابلوی ایست پستمدرنیسم
در چنین بزنگاه اندیشهساز و تاریخساز، سکوت مجمع محققین و مدرسین نهتنها پرسشبرانگیز، بلکه رسواگر نیز هست. این سکوت، سکوتی از سر تعقل یا درنگ نیست؛ بلکه سکوتی ناشی از فقدان افق و ناتوانی گفتمانی است. مجمعی که روزگاری داعیهدار عقلانیت انتقادی در حوزه بود، اکنون حتی توان موضعگیری دربارهی افقهای بلند و تمدنی آیندهی جمهوری اسلامی را ندارد. این نشانهی چیست؟
حجتالاسلام والمسلمین اسکندری: عدم شناخت تفکر غربی و آشنایی با منظومه فکری دین اسلام از عللی بود که بعضی تفکر سکولاری پیدا کردند و بعضی با مستنداتی از آیات و روایات روی به این جریان آوردند.
آنچه جناب سروش محلاتی در وصف «حوزۀ نجف» گفتهاند ـ اگر واقعیت داشته باشد ـ در واقع نه مدح این حوزه عریق و عزیز، بلکه ذم آن است؛ وضعیتی که میتوان از آن با عنوان «آنارشیسم حوزوی» یاد کرد.
عجیب است در زمانی که «حتی المخدرات فی الحجال» گسترهی دین خدا را شناختهاند و هدایت الهی را برای همهی شئون زندگی فردی و اجتماعی خود میخواهند یک فاضل حوزوی گمانش این باشد که حضور مردم در میدان اجتماعی و تلاش برای منصب بخشیدن به انسانهای مومن و حاکم ساختن بندگان صالح خدا به هدف اقامه توحید دینداری نیست.
مسأله سکولار شدن با اجتماعی شدن طلاب حل نمیشود. سکولارهای حوزه با اجتماعی شدن طلبهها مشکلی ندارند احیاناً خودشان هم به امور اجتماعی میپردازند و طلاب را به این ورود اجتماعی تشویق میکنند. به نظر من نباید سکولاریسم را از معنای اصلیاش خارج کنیم. سکولاریسم وضعیتی است که دین محوریت اجتماعی ندارد، نه اینکه حضور اجتماعی ندارد.
ظاهر و مرکزیت در متن صحبتهای میبدی، تنگناهای معیشتی طلاب بوده که باعث شده، عده ای به اسنپ رو آورند و عده ای سرایداری کنند. در بخش دیگری از صحبت های این روحانی دگراندیش! و طرفدار برجام و روحانی، آمده است که مردم نسبت به طلاب، تصویر مثبتی ندارند و دلیل این مساله نیز ورود دین و روحانیت به سیاست بوده است.
آقای محققداماد در سخن اخیر خویش، مطلقِ «دخالت در سیاست» را نفی و تقبیح کرده است، نه گونۀ خاصی از آن را. و بدتر اینکه آن را به «دو تن از بزرگان حوزه»، نسبت داده است.