به گزارش صدای حوزه، روزهای آینده نخستین سالگرد رحلت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی است. آیت الله مصباح یزدی متفکری حکیم و نظریهپردازی دقیق بود. فلسفه را با روش استدلالی و معارف قرآن را با روش استظهاری و استنطاقی و تفقه را با روش اجتهادی بحث میکرد. «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» حقاً که این مجاهد علامه، نظریه پرداز در فلسفه اخلاق و علم النفس و هستی شناسی و معرفت شناسی و دین شناسی و فلسفه الاجتماع بود. درس اخلاق استاد در دفتر مقام معظم رهبری، سیراب کننده اهل اخوت با مؤمنان بود «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».
به مناسبت نخستین سالگرد آن فقیه فرزانه با حجتالاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی، شاگرد مرحوم آیتالله مصباح یزدی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در خصوص سیره اخلاقی مرحوم آیت الله مصباح به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
مصباح و ما ادراک ما مصباح
حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی عنوان کرد: از حدود ۴۶ سال پیش که به حوزه علمیه قم آمدهام، کم و بیش بزرگانی را دیده و از برکت وجودشان بهرهها بردهام. اما مصباح و ما ادراک ما مصباح؟ از همان روزهای اول دیدهام که در هر فراز و نشیب، از بزرگ و کوچک به حضرت استاد مصباح عزیز خردهها میگرفتند. او مردی ناشناخته بود، که تنها دلیل این بیحرمتیها جهل این و آن بود. ایشان از شاگردان فقه آیتالله بروجردی، فلسفه علامه طباطبایی، و بیش از ۱۵ سال اخلاق و تربیت آیتالله بهجت بود.
وی با اشاره به ویژگیهای اخلاقی این فقیه پارسا تصریح کرد: مرحوم آیت الله مصباح، مجاهدی با منش و اخلاقی بسیار پسندیده، باسواد، شجاع و صریح، که وامدار احدی جز خداوند تعالی نبود. اینها را که میگویم از این و آن نشنیدهام؛ بلکه خود در ایشان دیده و به عظمت الهی به آن شهادت میدهم. یکی دیگر از ویژگیهای علامه مصباح یزدی جامعیت ایشان بود که به لحاظ علمی، عملی و بصیرتی فوقالعاده بودند و همین موارد ایشان را نسبت به بسیاری از افراد ممتاز کرده بود.
آقاتهرانی افزود: ایشان از نظر علمی فیلسوف قوی بودند و تفسیر معارف قرآن ایشان جز بهترین تفاسیر است. به یاد دارم مرحوم آیتالله سید عزالدین حسینی، از مراجع عظام تقلید و از شاگردان برجسته علامه طباطبایی، میفرمودند با تفسیر معارف قرآن آیتالله مصباح من به این نتیجه رسیدم که قرآن مهجور نمیشود و پیامبر (ص) شکایت نمیکند که مسلمانان قرآن را مهجور کردند.
آقاتهرانی اظهار کرد: از طرفی مرحوم آیتالله مصباح یزدی در عرصه عمل و اخلاق هم فوقالعاده و به لحاظ سبک زندگی بسیار سادهزیست بودند و به هیچ وجه اهل تشریفات نبودند. از طرفی چون ایشان خیلی اهل عمل بودند وقتی فردی کنارشان مینشست تأثیر جدی میگرفت و این ویژگی ایشان شبیه تأثیرگذاری معنوی و روحانی مرحوم آیتالله بهجت بر اطرافیان بود. بسیاری از بچههای مؤسسه امام خمینی (ره) نیز که با ایشان آشنا بودند میدانستند که حتماً باید ایشان را ببینند ولو اینکه به اندازه راه کوتاه خانه تا مؤسسه و در حد یک سلام و احوالپرسی باشد، چون میدانستند این سلام تأثیر دارد و این به خاطر همین فوقالعادگی روحی و معنوی ایشان بود؛ واقعاً این زندگی ساده درسآموز است.
وجه تمایز مرحوم آیت الله مصباح از سایرین؛ نقد التقاطیون و لیبرال ها بدون لعن
آقاتهرانی افزود: بارها شنیدهام که ایشان میفرمود: «در ارتباط با دینم عاطفه ندارم» بهراستی در پاسداری از دین و دیانت کمتر کسی چون او بود. در اصول اهل تقیه نبود، این ایده را از امام عزیز آموخته بود. دیگرانی که خود صریح و شجاع نبودند، صراحت، شجاعت و بصیرتش را نقد کرده و گاه ورود ایشان به سیاست را با حرمت ایشان، لباس ایشان و شأنشان ناهمگون دیده و نقد میکردند. ولی ورود به این عرصه و دفاع جانانه از مقام ولایت را بر خویش فرض و واجب میدانست.
وی افزود: او بحث «ولایت فقیه» را نهتنها تئوریزه کرده بود، که در عمل خود سخت ولایتمدار و متعبد به حضرت آقا بود.
این نماینده مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: ایشان چون مبانی اسلام را خوب میشناخت، التقاطیون را نقد میکرد، جنبشیها، مجاهد خلقیها، چریکهای فدایی اقلیت و اکثریت، سوسیالیستها، مارکسیستها، تودهایها از جانبی، و سکولارها، نهضت آزادیها، چپیها و راستیها، غربزدهها، شرقزدهها، حجتیهایها و دیگران را نقد میکرد، ولی هرگز در بحث به کسی توهین نمیکرد. نه تنها اهل لعن و بدزبانی نبود که اجازه نمیداد در برابرش به کسی توهین شود. این را از دشمنانش بپرسید که او بسیار باحیا بود و از هتاکی گریزان.
جایگاه نظم و وقت شناسی نزد مرحوم آیت الله مصباح
این شاگرد مرحوم آیت الله مصباح در ادامه خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگر در سبک زندگی ایشان توجه زیاد به وقت و نظم در کار است. برای نمونه وقتی با من قراری میگذاشتند چند دقیقه زودتر میآمدند و من خجالت میکشیدم. واقعاً ایشان برای انسانها و وقت آنها ارزش قائل بودند و ما از این میزان توجه تعجب میکردیم. وقتی میخواستند با فردی قرار ملاقاتی بگذارند حتماً به تقویم کوچکی که همیشه در جیبشان داشتند نگاه میکردند تا تداخل و تلاقی با قرار دیگر نداشته باشد.
وی افزود: مسئله دیگر نحوه تذکر به اشتباهات دیگران است؛ ایشان وقتی در جمعی اشتباهی در فردی میدیدند بدون ذکر نام فرد، در فرصت مناسبی آن اشتباه را تذکر میدادند تا آن فرد خجالت نکشد. به واقع هیچ منیت و نفسانیتی در ایشان وجود نداشت و خیلی ملاحظه احکام خدا و دستورات الهی را داشتند و هیچ چیز را مقدم بر خواست الهی نمیدانستند و خودشان میگفتند من در ارتباط با دین به هیچ وجه شوخی و تعارف ندارم و معتقد بودند احکام الهی همانگونه که هست باید بیان و عمل شود و خودشان هم دقیقاً مقید به این حالت بودند و به همین دلیل دیدن ایشان انسان را به یاد خدا میانداخت.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس بیان کرد: وقتی برخی دوستان میخواستند مسافرت بروند و برای خداحافظی پیش ایشان میرفتند توصیه میکرد درس و بحث به منزله برنامه اصلی به خاطر این مسافرت تضعیف نشود لذا هیچگاه اصل و فرع را با هم جایگزین نمیکردند و حتی در سیاست هم اینگونه بودند و مسئله اصلی را ولایت فقیه میدانستند و رهبر معظم انقلاب را بهترین نعمت بیان میکردند و توصیه زیادی بر حفظ حرمت ایشان داشتند. به عبارتی سبک زندگی ایشان کاملاً یک سبک زندگی اسلامی، فقاهتی و دینی بود.
اقدامات و نوآوریهای آیت الله مصباح در زمینه فلسفه اخلاق اسلامی
وی اظهار کرد: قبل از علامه مصباح، شهید علامه مطهری به موضوع فلسفه اخلاق پرداخته و در این جهت قلم زدهاند و از کانت و دیگران سخن گفته و به نقد دیدگاههای آنها پرداختهاند. ولی جناب مصباح هم در ترجمه دیدگاههای دانشمندان غربی خوب دقت فرمود، و به ویژه نظرات نو اندیشانی چون دکارت و کانت را با دقت بیشتری مورد تحلیل و بررسی قرار داده و بحث را جدی تر در کتاب فلسفه اخلاق خود به نقد گذاشته و البته خود به راهکارهای نوینی برای حل مسئله دست یافتهاند.
آقاتهرانی با بیان اینکه تلفیق سیاست و دیانت از جمله دیگر اقدامات ایشان بود، عنوان کرد: استاد مصباح همیشه در هر برهه حرف جدی و راهکار اساسی در وادی سیاست داشت که «تهیه مجلاتی روشنگرانه علیه نظام شاهنشاهی، امضاهای متعدد بیانیهها علیه طاغوت شاهنشاهی، حضور جدی و مبارزه با التقاط؛ مجاهدین خلق، گروههای منحرف، ملحد، روشنفکران غرب زده و واداده و…، طرح بحث ولایت فقیه، و ولایتمداری بی نظیر ایشان، راه اندازی جبهه پایداری و حمایتهای همه جانبه از آن، علی رغم تندیهای این و آن، حضور و بحث، مناظره و مجادله در مراکز علمی حوزوی- دانشگاهی، بروز بودن در همه عرصهها و مجاهدتها، مقاوم و با ثبات تا آنجا که با اخلاق نیکو، و سیاست عین دیانت، حال خود را این گونه توصیف میفرمود: “فحش درمانی میکنم”. شجاعت بی نظیر ایشان در شفاف گویی، و پرهیز از ملاحظه کاریهای معمول عمده سیاسیون، مصلحت را تنها در تحکیم جایگاه دین و دیانت دنبال میکرد، نه دنیا و مقامات آن، جمع بین پارسایی و ادب، اخلاق و تربیت با صراحت در گفتار، با رعایت تبری و تولی، تواضع، بی ادعایی در حالی که از قدرت عقلانی، زکاوت و بهره هوشی بالایی برخوردار بود، شاگردپروری بی نظیر، موحدی شرک ستیز»، از جمله نمونههای خدمات ایشان در زمینه تلفیق دین و سیاست بود.