به گزارش صدای حوزه، حجت منزه در یادداشتی که در اختیار ما قرار داده ،نوشته است آخرین آمار منتشر شده از تعداد بازی بازان ایرانی ویدئو گیم و بازیهای موبایلی در سال ۹۸ نشان میدهد که پیش از کرونا حداقل ۳۲ میلیون نفر با متوسط ۹۰ دقیقه در روز از بازی رایانهای استفاده میکردند.
این آمار با توجه به وقوع کرونا و سیاست در خانه بمانیم و رسیدن ضریب نفوذ موبایل در نوجوانان به دلیل آموزش از راه دور به بالای ۹۵ درصد، احتمالا هم اینک به بیش از ۴۰ میلیون مخاطب ثابت با دقایق درگیری خیلی بالاتر افزایش پیدا کرده است.
به عبارت دیگری اگر تعداد این افراد را با تعداد دانشآموزان کمتر ۱۵ میلیون نفر) و یا تعداد بازنشستگان و سایر قشرها مقایسه کنیم، میتوانیم به جرات بگوییم که هیچ موضوع گستردهای ( به جز شبکه های اجتماعی ) به اندازه این مساله فراگیر نشده است.
ورطهای هولناک برای فرهنگ
از سوی دیگر برابر پایشهای صورت گرفته در حوزه رسانه سرعت و شدت تاثیر این رسانه به دلایل مختلف عصب شناختی بیش تر از همه رسانهها و ابزارهاست و بی برنامگی نظام فرهنگی و ارتباطی درباره آن که بیش از هر جا متوجه تلویزیون و تولید محتوا در فضای مجازی است این سوژه را به ورطهای هولناک برای فرهنگ و آینده کشور تبدیل میکند.
بررسی در آمادگی اجرایی، بودجه، سیاستگذاری و … این حوزه در دولت و سایر بخش های فرهنگی و رسانهای، نشان میدهد ، نگاه نظام فرهنگی و دستگاه تقنینی و اجرایی به آن از سال ۱۳۸۵ که این مساله دارای متولی و قانون است تاکنون تفاوت چندانی نداشته و حالا نهادی که بیش از آموزش و پرورش یا ساختار تامین اجتماعی مخاطب دارد، در نزد قانونگذار و سازمان مادر خود، همچنان همان دستگاه دوران کنسول های سگا و پلی استیشن وان باقی مانده است.
به عبارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی و مجری این موضوع در کشور است،گرچه در استان ها و شهرهای فاقد سینما، نگارخانه و یا تئاتر کافی، معاونت و مدیریت این موضوعات را تمهید کرده،حتی در مراکز استان ها، ساختاری مستقل برای پیگیری موضوعات مرتبط با بازی رایانهای ندارد.
این در حالی است که دستگاههای فرهنگی کشور، خیلی بیشتر از برگزاری جشنواره و ارائه برنامه حمایتی در خصوص فیلم و مد و تجسمی، از نظر مخاطب نیازمند تعریف رویداد و تشویق حرکتهای جریان ساز و نظارتی در این زمینه است.
برخی از مسائل مهمی که هرچه سریعتر، برنامههای جدی در زمینه بازیهای ویدئویی آن هم نه در سطح تهران، بلکه در حوزه ملی باید برای آن برنامه ریزی شود عبارت است از:
۱)حمایت از برنامه بازی سازی با نگاه ملی و کمک به دستگاه های فرهنگی کشور که به دلیل کرونا عملا فلج شدهاند.
۲)نظارت فراگیر بر تولید و نشر بازی های رایانهای که به سلیقه خودشان از رده بندی سنی و مجوز استفاده میکنند و بعضا در دل خود جلوههای تاسف باری از ولنگاری فرهنگی را نشان می دهند.
۳)تعیین تکلیف بسیاری از بازیهای وارداتی که با مخاطب میلیونی بدون هیچ نظارتی به بخش های اطلاعاتی و ارتباطی کشور تسلط یافتهاند.
۴)نظارت کافی بر نظام درآمدی وحشتناک برخی از وارد کنندگان و توسعه دهندگان این بازی ، روز به روز به تعداد مالباختگان آن افزوده می شود.
۵)نظارت مناسب و فراگیر بر تبلیغات میان بازی که در سال گذشته حتی به جذب جاسوس برای موساد نیز پرداختهاند.
۶)الزام همه بازیسازان بر تبعیت از قانون که اجازه نامگذاری نامهای غربی و همچنین استفاده از الفاظ نامناسب و ضد فرهنگی در بازیها را ندهد.
۷)اضافه شدن درس سواد بازی به دروس آموزش و پرورش و آموزش خانواده در حوزه کار صدا وسیما و فرهنگسراهای سراسر کشور
۸)تولید محتوای کارآمد برای رفع خلاء تولید بازی های موبایلی که ده ها میلیون مخاطب دارد.
به نظر میرسد، عزم ملی و میان بخشی، به علاوه اصلاح ساختار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نحوی که بتواند پاسخگوی این مخاطب ۴۰ میلیونی باشد، بتواند با افزایش کارآمدی نظام فرهنگی، بخشی از تلاش بی حاصل بخشی از حوزههای تشریفاتی و جشنواره زده فرهنگ را به آنجایی که مردم واقعی حضور دارند ، متمرکز کند.