• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024
کل اخبار 6233اخبار امروز 0

صدای حوزه امروز

دیدگاه آیت الله فاضل نسبت به ماجرای درمانگاه قم و طلبه ای که فیلم خرید ماشینش منتشر شد و ماجرای چای دبش! اگر فهم درستی از گزاره های دینی ندارید، لااقل ساکت بمانید! گفتگو با امام جماعت مسجد ۲۴ ساعته دهکده المپیک تهران / بهترین منصب در کره زمین امامت مسجد است! پاسخ معاون تبلیغ حوزه به دغدغه های مبلغان فضای مجازی؛ لزوم افزایش حمایت از مبلغین و خروج از پراکنده کاری ها دهمین جشنواره هنر آسمانی حوزه علمیه با محوریت تبلیغ نوین، هوش مصنوعی! پیام تقدیر و تشکر انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم انتخابات چقدر ارتباط به اسلام و امام زمان (عج) دارد؟! امام محله‌ای که مسجد محوری در امور را به معنای واقعی دنبال می‌کند/ تشکیل گروههای سرود ویژه نوجوانان در مسیر جریان سازی جنس محتوای نامه های پیامبر(ص) به سران کشورها: تبلیغ با چاشنی عزت و تهدید! لزوم جدیت در مقابله مدبرانه با پدیده کشف حجاب گزارش کار مدیر حوزه های علمیه در جمع طلاب یزد؛ طرح جامع تبلیغ خدمت مقام معظم رهبری ارسال شده است سه هزار معلم طلبه بدون قائل شدن امتیازی خاص، جذب مدارس شدند/ برنامه درسی مدارس وابسته به حوزه فرقی با سایر مدارس ندارد زنگ هایی که در حوزه همیشه دیر به صدا در می آیند! امتداد اجتماعی روحانیت و جیغ های بنفش اصحاب مدرنیته!

4
حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

  • کد خبر : 42959
  • 29 اردیبهشت 1401 - 19:17
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟
استاد قنبریان در جمع روحانیون  تشکل فراگیر گروه های تبلیغی طلاب کشور به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

توازن بین آتش به اختیاری و مطالبه گری، مفهوم ولایت اداری، امکان بازنگری و اصلاح ساختارها و سهم مردم در نظام امت و امامت از دیگر مباحث این جلسه بود که شما مخاطبان گرامی را به مطالعه مشروح آن دعوت می کنیم.

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان، در ابتدای این جلسه ضمن مفروغ دانستن اصل آتش به اختیاری و اصل مطالبه گری گفت: ابتدا باید پرسید که دوگانه نهضت و نظام اسلامی به چه معناست و این دوگانه چه نسبتی با یکدیگر دارند و در مرحله بعد جایگاه هیئت و مسجد و جایگاه هایی که معمولاً در آن تبلیغ صورت می گیرد به نسبت آن دو چیست و دست آخر هم خواهم گفت که رعایت توازن، مفید چه معنایی است؟

دوگانه نهضت و نظام اسلامی به چه معناست

قنبریان بیان داشت دوگانه نهضت و نظام چند تعبیر در فرمایشات مقام معظم رهبری دارد و با ادبیات مختلفی تکرار شده است که برای نمونه چند مورد را بیان می کنم؛ در حالی که بیش از اینهاست.

۱- در کلام ایشان وقتی این دو در مقابل یکدیگر قرار داده می شوند، به جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی تعبیر می شود. بعضی اوقات منفرداً جمهوری اسلامی عنوان می شود که شامل هر دو می شود. اما جایی که جمهوری اسلامی مقابل انقلاب اسلامی قرار بگیرد و به شکل دوگانه باشد مفید همان معنای نظام و نهضت است.

مثلاً در ۱۹ تیر ماه ۶۸ عنوان می‌کنند: «خدا نکند که ما سرنوشتمان به آنجا برسد که جمهوری اسلامی از انقلاب جدا شود و با او نباشد.» رهبر انقلاب قبل از آن، صحبت از انقلاب های دیگر زده اند که به مرور رسم آنها از دست رفت و فقط اسم آنها باقی می ماند، بعد می فرمایند که خدا نکند که ما هم دچار چنین سرنوشتی بشویم، که جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی جدا بشود این یک تعبیر است.

۲- تعبیر دیگر اینکه در ۲۹ بهمن ۹۶ سخنرانی مهمی بعد از ناآرامی ها که در آذر ماه آن سال اتفاق افتاد با مردم آذربایجان داشتند، در آنجا تعبیر شان این است که «نظام انقلابی امت و امامت و تشکیلات دیوان سالاری»؛ یعنی این دو گانه را به جای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به کار می برند و تعبیر به نظام انقلابی امت و امامت و تشکیلات دیوان سالاری می کنند.

جمله معروفی که آنجا دارند این است که یک آگاهی انقلابی و یک کمال سیاسی در ملت ایران به وجود آمده که می توانند بین نظام انقلابی امت و امامت و تشکیلات دیوان سالاری تفکیک کنند. در واقع جای ایستادن برای انتقادها را نقطه یابی می کنند. در همین سخنرانی عنوان می‌کنند؛ «انتقاد کردن از جمهوری اسلامی با دفاع کردن از جمهوری اسلامی منافاتی ندارد.» وقتی می خواهند نقطه یابی کنند که آن منتقد کجا می ایستد، اینجا را انتخاب کرده‌اند، که تفکیک کند بین نظام امت و امامت و تشکیلات دیوان سالاری.

۳- در تعبیر سوم که در سال ۸۷ در دانشگاه علم و صنعت به کار برده‌اند، تعبیر را عوض کردند و آن را با عنوان ساخت حقوقی و رسمی با ساخت حقیقی و واقعی، تعبیر ایشان این است که جامعه دو ساخت دارد که ساخت حقیقی و واقعی که همان هویت واقعی است این به مثابه همان انقلاب اسلامی در تعابیر گذشته، نهضت و نظام امت و امامت است و یک ساخت حقوقی دارد که همین تشکیلاتی است که می شناسیم. نظام جمهوری اسلامی که در اینجا مطلق معنا می شود و مقابل انقلاب اسلامی نیست، یک ساخت حقوقی و رسمی دارد که آن قانون اساسی مجلس و شورای اسلامی و دولت اسلامی و انتخابات است که البته حفظ اینها لازم و واجب است اما کافی نیست.

همیشه در دل ساخت حقوقی یک ساخت حقیقی و یک هویت حقیقی و واقعی وجود دارد، او را باید حفظ کرد. ساخت حقوقی در حکم جسم است و آن هویت حقیقی در حکم روح است. اگر آن معنا و مضمون تغییر کند و این ساخت ظاهری و حقوقی باقی بماند نه فایده خواهد داشت و نه دوامی خواهد داشت. حال به اصطلاح آن هویت حقوقی و ساخت حقیقی دقیقا کجای نظام قرار دارد؟

حضرت آقا می فرمایند؛ مثل دندانی که از داخل پوک شده و ظاهرش سالم است و با اولین برخورد با یک جسم سرد در هم می شکند. ساخت حقیقی و واقعی و درونی مهم است، او در حکم روح این جسم است. این ساخت درونی چیست؟ این ساخت درونی که به مثابه روح و اسم دیگر آن انقلاب اسلامی است چیست؟ یکی از ادارات جمهوری اسلامی است یا حتی شخص رهبر انقلاب است؟ خیر.

قنبریان - انقلاب اسلامی

ساخت درونی انقلاب اسلامی

حجت الاسلام قنبریان در ادامه ذکر کرد به گفته رهبر انقلاب «آن ساخت درونی، همان آرمان های جمهوری اسلامی است. عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزش‌ها، سعی در ایجاد برادری و برابری و اخلاق، ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن، اینها اجزای ساخت حقیقی و باطنی و درونی نظام جمهوری اسلامی است.» بقیه اجزا به مثابه جسم ماجراست و نسبت روح و بدن بین آنها برقرار است.

نکته مهمی که در اینجا باید عنوان شود این است که در این بیان ها، هرکس در جامعه اسلامی و حکومت اسلامی بخواهد کنشگری کند، لازم است که این مبنا را درک کرده و در آن دچار افراط و تفریط نشود. این آرمان هایی که عنوان شد و در بیان گام دوم انقلاب بیان شده است، ممکن است به ذهن شما متبادر شود که این آرمان ها همیشه بوده اند و اسلام و تشیع، از زمانی که پدید آمده‌اند، آرمان عدالت و آزادی را با خود به همراه داشته اند، الان نسبت آن با جمهوری اسلامی و با آن پیکره چیست؟

نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی و پیکره آن

وی در تبیین نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی ذکر کرد: می توان این طور متوجه شد که، آرمان در نظر حضرت آقا و با توجه به تعابیر دیگری که مترادف می‌شوند و بر همین تعبیر می نشیند، آرمانی است که تنها وجود ذهنی و وجود کتبی ندارد، آرمانی که در یک انقلابی و بین یک امام و امتی متبلور شده، پا در آورد و وارد خیابان شد، این آن آرمان و روح است.

کمابیش در تمام کتابهای روایی و در قرآن شریف و بعد در ذهن مسلمانی ما این آرمانها بوده است، اما یا به وجود ذهنی موجود بوده و یا به وجود کتبی؛ اما امام بزرگوار آن را به یک موجود عینی تبدیل کرد که در سال ۵۷ به تمام و کمال خود می رسد.

میشل فوکو وقتی در سال ۵۷ در تهران و آبادان به عنوان یک فیلسوف سیاست، وارد شد و برای یک مجله ایتالیایی شش مقاله نوشت، تحت عنوان «ایرانیان چه رویایی در سر دارند» در آنجا می گوید، من روح را در خیابان‌های تهران دیدم. درباره حضرت امام هم می گوید، رهبری است که بر روح اسطوره می‌زند. آزادی و عدالت تنها یک موجود ذهنی نشد، یک موجود کتبی در میراث گذشته ما نشد، در عهد بین یک امام و یک امت درآمد و نظام انقلابی امت و امامت شد. این، آن روح است. روح را تنها مفاهیم عدالت ندانید؛ بلکه آن چیزی که بیعت بین مردم و امامشان است. در زمان امام بوده و الان هم هست.

علی رغم همه شرافتی که برای امام بزرگوار و رهبر قایل هستم، من روح جمهوری اسلامی را نه امام و نه حضرت آقا می دانم؛ بلکه نظام امت و امامت می دانم که یک چیز ذات اضافه به طرفین است. گرچه مجسمه همه این آرمانها، آن رهبر بزرگ است، اما آن چیزی که به مثابه روح است که این جسم را اداره می کند و حیات می دهد نظام امت و امامت است.

دوگانه در بیانات، دوگانه تعاندی که در جنگ باهم باشند، نیست

قنبریان تصریح کرد این حرف اول که یک دوگانه در بیانات وجود دارد که دوگانه تعاندی که در جنگ با یکدیگر باشند نیست، بلکه دو چیز هستند. همانند آنکه شما برای روح و بدن قائل به اتحاد هستید اما قائل به وحدت نیستید. دوتایی به معنای آنکه دو موجود تعاندی و مقابل یکدیگر باشند نیست، اما اینکه دو عنصر هستند که در آینده کمک می کند که ما محل کنشگری را پیدا کنیم. در نتیجه آن نسبت روح و بدن برای آن مشخص می شود.

در اینجا نیز، تشکیلاتی که شما می شناسید از دولت و نهادهای مختلف از انتسابی تا انتخابی، همه به مثابه یک جسم هستند و آن آرمان ها به مثابه روح هستند. از همین جا اصالت مردم و ولایت پیدا می شود، چون روح است. همانطور که روح بدون بدن نداریم و همیشه روح با بدن است، در اینجا هم نمی توان آن آرمان‌ها را بگیریم اما پیکره برای آن درست نکنیم. در اینجا نقطه های افتراق ما با دیگران مشخص می شود. اپوزیسیون هایی که انقلاب ۵۷ را قبول دارند اما به کل نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند اینها روح بدون بدن را می خواهند. می خواهند آزادی و عدالت باشد، اما هیچ یک از جمهوری اسلامی نباشد و از قانون اساسی به این طرف با آن مشکل دارند. این مشکل برای افرادی است که برای آن روح، بدنی قائل نیستند.

عده‌ای دیگر روح و بدن را به عنوان وحدت می گیرند. به طور مثال مجلس شورای اسلامی یا پایین تر، حتی یک بخشدار را همان انقلاب اسلامی می دانند. این گروه از آن دسته افرادی می شوند که زمانی می خواهیم انتقاد از یک بخشدار کنیم آن را به عنوان تضعیف نظام و اسلام می دانند و در حکم محاربه با آن می‌دانند. این هم یک افراط است.

قنبریان - انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی آنی یا استمراری

وی خاطرنشان کرد نکته بعد در نسبت این است که من، یکی از مباحثات اصلی رهبران انقلاب، بخصوص رهبر کنونی انقلاب را با هم بحث ها و هم شاگردی های خودش، دقیقاً نظری می دانم که الان خودشان بیان می کنند. دو اردوگاه در جمهوری اسلامی به خصوص بعد از رهبری حضرت آقا تشکیل شده است و بروز و پیدا کرده است. اردوگاهی که قائل است انقلاب اسلامی یک آن بوده و تمام شده و ما دیگر جمهوری اسلامی داریم و دیگر انقلاب اسلامی نداریم و اردوگاه دیگر که قائل است آن عنصر نهضت و روح و آن عنصر انقلاب اسلامی کماکان مستمر است و ما با یک انقلاب به دائمی مواجه هستیم. رئیس این اردوگاه دوم که انقلاب اسلامی را مستمر می داند الان مقام معظم رهبری است و بهترین و خالص ترین یارانشان در ملکوت عالم تشکیل شده است. البته بدنه قابل اعتنایی هم همین الان دارد.

آن اردوگاه مقابل، به نظر بنده می‌آید که، یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند؟ یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد.

در سال ۸۵ در مجله راهبرد یک سخنرانی از آقای حسن روحانی چاپ شد، دقیقا این بحث را عنوان می کنند. اول عنوان می کند که آیا ثروت اقتصادی مقدم است یا قدرت اقتصادی؟ بعد عنوان می‌کنند که دعوای اینجا و دعوای عمیق تر این است که بگوییم آیا انقلاب اسلامی مقدم است یا جمهوری اسلامی ایران؟ آنجا صراحتاً عنوان نمی‌کند که من موافق دومی هستم اما از فهوای کلام مشخص می‌شود که موافق جمهوری اسلامی ایران است. اگر عنوان می‌کنند نه غزه و نه لبنان چون معتقد هستند که این مفاهیم در انقلاب اسلامی بود که تمام شد و جمهوری اسلامی یعنی همین که الان است.

اما نظر مقابل عنوان می‌کند که ما یک آرمان داشتیم و در مقدمه قانون اساسی آمده است. ما با تمام ستمدیدگان عالم نسبت داریم و باید برای تحقق عدالت کارها و انقلاب دائمی داشته باشیم. یکی از اصلی ترین محل ها همین نکته است که آن دو گانه به درد اینجا می خورد، وگرنه از یک تفنن در عبارت نیست که شما عنوان کنید که انقلاب اسلامی یک موجود مستمر و دائمی است و صور نوعیه اش مثل یک صور متبدَله ای است که یک صورتی بعد از صورتی می‌پذیرد، اما روح، آن روح واحدی است که متکاملا پیش می رود، آن روح حرکت می کند و صور متبدل می پذیرد؛ یا نه یک آن بود و تمام شد و الان یک پیکره دارد.

آن چیزی که ما باید حافظ آن باشیم همین پیکره است که در عرف سیاسی برخی اوقات به آدم ها تنزل پیدا می کند! حضرت آقا در جمله ای به صراحت اعلام کردند، نظام اسلامی، نظام آدم ها و افراد نیست بلکه نظام ارزش‌ها و آرمان‌ها است. حضرت آقا در ۲۹ بهمن ماه سال ۹۶ عنوان می کنند، «برخی ها خیال می کنند انقلاب در سال ۵۷ بود و تمام شد و این خطا است. انقلاب در سال ۵۷ شروع شد و آغاز تغییر و آغاز حرکت اصلاحی در جامعه در سال ۵۷ اتفاق افتاد و این حرکت باید عمیق تر و وسیع و خردمندانه تر ادامه پیدا کند.»

در همین سخنرانی خطر ارتجاع را عنوان می کنند؛ ارتجاع یعنی همین که انقلاب را آن حساب کنیم و بایستی و به مرور برگردی! به محض آنکه ایستادی، برگشت هم اتفاق خواهد افتاد. «یکی از مهمترین آفت های همه انقلاب ها ارتجاع است. ارتجاع یعنی این حرکتی که انقلاب شروع کرده و ملت با سرعت داشت در این مسیر حرکت می کرد، در یک جاهایی سست شود و بعد متوقف شود و بعد برگردد.»

پس از آن دوگانه، اصالت مشخص شد، مثل این است که بگوییم اصالت با روح است نه با جسم، حتی اگر یک عضو را ساقط کنیم به شرط آنکه حیات روح با آن تامین شود، اصالت دارد. یکی دیگر از ثمرات خوب فهمیدن رابطه ی جسم و روح این است که آن روح یک روح مستمر است که دائماً بدن عوض می کند. ما الان در دوره میانسالی جمهوری اسلامی هستیم که قابل مقایسه با دوره جنینی نیست. اگر این را خوب توجه کنیم حضورهای ما در منطقه و نحوه سیاست های خارجی ما آسان قابل دفاع می شود، که این بدن الان متناسب با آن روح است.

حال عنوان کنیم که هیئت و مسجد و گروه های جهادی و امثال اینها که پیکره های کارهای ما هستند، این ها بیشتر با کدام یک از آن دو نسبت دارند؟ چون شکل دارند و سازمان و تشکیلات هستند خود از جنس پیکر هستند. به نهضت نزدیک تر هستند یا به نظام، به تشکیلات دیوان سالاری نزدیک تر هستند یا به نظام امت و امامت نزدیک هستند؟ همه تایید می کنید که به نظام امت و امامت نزدیک هستند. اصلاً ما به تعبیر خرداد ۹۸ حلقه میانی برای امت و امامت هستیم. این آرمان هایی که شناخت ایم را دائماً در ملت بخوانیم و رابطه آن را با آن امامی که برگزیده‌اند برای این آرمان ها مستحکم تر کنیم. پس ما بیشتر متعلق به نهضت هستیم تا به یک اداره و یک دیوانی از دیوان های تشکیلاتی اداری نیستیم. از قضا خود باید مراقبت کنیم که یک دیوانسالاری بزرگ نشویم.

دلیل اینکه کارهای جهادی بزرگ می کنیم به خاطر این هست که یک واحد در تبلیغ و نظام جمهوری اسلامی را دیوانی دیدیم که آمدیم حرکت جهادی کردیم. آخر ناگزیر به یک پیکر هستیم چون روح هیچگاه بدون بدن نمی آید، اما بدن اسیری کجا، بدن سنگین مادی کجا؟ رهبر انقلاب در همین سخنرانی مدیریت جهادی را مقابل تشکیلات دیوان سالاری قرار می دهد. مدیریت جهادی که بیشتر در این قسمت ها از ما می خواهند این است که بیشتر با نهضت سر و کار داریم و باید بدانیم که مأموریت اصلی ما تبلور آرمان هایی است که می شناسیم که در ارتکاز همه مردم ایران است.

کسی شک ندارد که جمهوریت یا استکبارستیزی یکی از آرمان های این ملت بوده است. اگر کسی هم بخواهد حتماً تعبد به متن پیدا کند بیانیه گام دوم، آن را بیان کرده است. این آرمانها در ذهن و در کتاب نه، بلکه در تبلور عینی بین امام و امت، روح برای کل تشکیلات اداری و پیکره جمهوری اسلامی هستند. ما باید ببینیم نسبتمان با این باید در کجا باشد.

توازن بین آتش به اختیاری و مطالبه گری

حجت الاسلام قنبریان در رابطه با توازن بین آتش به اختیاری و مطالبه گری گفت:

 اولا توازن بین آتش به اختیاری و مطالبه گری؛ هم ایجاب و هم مطالبه، به گونه ای می توانند نقد باشند. روح را می شناسید و پیکره را هم می‌بینید که کجا کمین می کند، بروید فزاینده باشید و خود را آتش به اختیار کنید. دستور اختیار آتش به ما نداده اند که به هر جا حمله کنیم؛ ولی آتش به اختیار را اجازه داده اند. یعنی اگر نهادی در آنجا کار خود را درست انجام نمی دهد و نکرده است، یک کار جهادی به آنجا می رود و نیاز را حل می کند. هم در آتش به اختیاری و هم در مطالبه گری یک توازن لازم است.

اگر تنها مطالبه گری شود و آتش به اختیاری و کار ایجابی انجام نشود، اقلا در ذهن عمومی جامعه و به خصوص بدن انقلابی، خواهد آمد که این افراد، افراد نق زنی هستند و هیچ کاری نمی کنند. اگر هم تنها آتش به اختیار باشد و در جای لازم مطالبه نشود، ما دوگانه نهضت و نظام را تعاندی خواهیم کرد. مثل اینکه عنوان کنیم این بدن را رها کنید و یک بدن دیگر بسازید.

اگر کسی الان در حوزه آموزش و پرورش کاری انجام دهد، مانند مدارسی که در مساجد به راه افتاده است، سوال من از این بزرگواران این است که برنامه کلان آنها، ۵ سال دیگر چیست؟ آیا برنامه این است که آموزش و پرورش ایران با ۱۴ میلیون دانش آموز، اسلامی می‌شود یا نه می خواهید یک میلیون دانش آموز مذهبی را جدا کنید و بقیه دست جریان لیبرال بماند؟ اگر دومی باشد بدترین کار ممکن صورت می گیرد. این همان کاری است که انجمن حجتیه در دوره پهلوی می کرد؛ مختصات الان ما مختصات دوران پهلوی نیست که بگوییم زورمان نمی رسد و حداقل بچه های مذهبی را جدا کنیم برای ساختن کادر برای آینده انقلاب!

هر کار و هر برنامه ای انجام می دهیم باید ناظر به آن باشد که دولت اسلامی تشکیل شود.

نسبت ما با تشکیل دولت اسلامی چیست؟

این استاد حوزه علمیه بیان داشت حضرت آقا ۵ مرحله عنوان می‌کنند که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی که منظور همان منشور قانون اساسی است را در سال ۵۸ تمام کردیم؛ اما از سال ۵۸ تا سال ۱۴۰۰ هنوز دولت اسلامی را تشکیل نداده ایم!

دولت اسلامی به این معنا نیست که با آمدن آقای رئیسی و رفتن حسن روحانی شکل بگیرد. دولت اسلامی یعنی آنکه آموزش و پرورش، جهاد و همه بخش ها اسلامی شود، که هر کدام از آنها یک حلقه های میانی دارند. حضرت آقا در سال ۹۸ در سخنرانی خرداد ماه، هشت مورد را می شمارد و قابل افزایش به ۵۰ مورد می دانند که اگر حلقه ها کار خود را به درستی انجام دهند، دست آخر نتیجه آن دولت اسلامی خواهد شد‌. اگر مطالبه گری لازم در راهبرد کلان نباشد، شما چاله پر می کنید اما پشت سر شما دولت چاله ایجاد می کند. ما نمی توانیم نسبت به این ها بی تفاوت باشیم. اما مهم تر آن تناسب نهضت و نظام است.

پس یک بار تناسب آتش به اختیاری، کار ایجابی با کار نقادی و مطالبه گری است و در جای دیگر باید نهضت و نظام متناسب با یکدیگر دیده شود. یعنی از طرفی ما دید خود را تصحیح کنیم که فقط نظام را نبینیم و فقط تشکیلات نظامی نبینیم و آن روح را فراموش کنیم. ما نماینده روح هستیم و نزدیکتر به نهضت و انقلاب هستیم ولی با تشکیلات اداری هم مشکلی نداریم و با او هم هستیم، اما می خواهیم صور نوعیه متبدله آن را محقق کنیم تا به جایی برسد که انقلاب اسلامی به اهدافش برسد. پس نباید وحدتی نگاه کنیم و همین بدن را انقلاب اسلامی ببینیم.

حضرت آقا در ۲۹ بهمن ماه ۹۶ می فرمایند: « نخبگان و مدیران باید حواسشان باشد و مردم هم نگاه کنند و با حساسیت رفتار ماها و مدیران را دنبال کنند. وقتی ارتجاع اتفاق می افتد همان آدم های انقلابی سابق سر کار هستند اما خط و راه عوض شده است. که انگار انقلاب شده است که آن قبلی ها بروند و ما بیاییم.» در سخنرانی در دانشگاه علم و صنعت هم بعد از تبیین ساخت حقیقی و حقوقی می فرمایند: «دانشجویان دیده‌بان این مسئله هستند که نگاه کنند، ساخت حقیقی از بین نرود و ساخت حقوقی مانند دندان پوسیده نماند که زیر آن هیچ خبری نباشد و روح در آن نباشد.»

همیشه باید مانند یک دیده بان و ناقد واقعی باشیم

قنبریان با تاکید بر این که ما حتما باید مانند یک دیده بان و یک ناقد باشیم، گفت: ناقد خود به همین معنا است، آدم نافذی که نفوذ می‌کند و درک می‌کند، دائماً بتواند نسبت الان و تشکیلات دیوانی و شخصیت حقوقی جمهوری اسلامی با آن آرمان ها سنجش کند که در کجاست. چقدر می توان آن را هل داد و به سمت جلو برد و چقدر اگر بیشتر هل دهیم بدن را فرسوده می کند؟ این آن نقطه عاقله ی مهمی است که باید در مطالبه گری باشد.

قنبریان - انقلاب اسلامی

شما الان می بینید که افراط و تفریط در همین جاهاست. جایی جوری به نظام حمله می کنند و حرفهای آرمانی می زنند که همه اساس را بر باد می‌دهد و جسمی برای روح نمی ماند. مقابل آن هم نوع محافظه کاری است که همین را روح می داند. من بالاتر، جسورانه می گویم که رهبری هم به تنهایی نظام امت و امامت نیست چه برسد به یک بخشدار! شما در استفتائات حضرت آقا و در استفتائات حضرت امام، چندین سوال عجیب درباره ولایت اداری پیدا می کنید.

ولایت اداری چیست؟

قنبریان در تشریح اصطلاح ولایت اداری گفت: ولایت اداری یعنی اینکه من در بخشی از اداره که نشسته ام، استمرار ولایت رهبر انقلاب هستم. حضرت آقا و امام فرموده اند که همچین مفهومی نداریم. بلکه طبق ضوابطی که داده شده است وکالت و تولیت دارید. آن فردی که می تواند جایی گره گشایی کند و قانون را موقتاً برای مصلحت مردم تعطیل کند، فرد ولی است و نه تولیت.

امکان بازنگری و اصلاح ساختارها

استاد قنبریان در رابطه با امکان اصلاح ساختار ها خاطرنشان کرد وقتی خود قانون اساسی بازنگری را پذیرفته و در اصل خود آورده است که چگونه این قانون اساسی بازنگری شود و خود حضرت آقا در سخنرانی‌ای فرمودند که می شود در رابطه با نظام پارلمانی فکر کرد، پس این بازنگری ممکن است؛ ما در رابطه با اصل ۴۴ قانون اساسی در واقع بازنگری قانون اساسی را انجام دادیم اما به جای رفراندوم آن را با ولایت مطلقه انجام دادیم.

زمانی که درباره اصل ۴۴ بحث شد، یکی از راه ها رفراندوم بود و راه دیگر تفسیر شورای نگهبان بود و شورای نگهبان عنوان کرد که چون نص است و ظهور ندارد نمی‌توانم جور دیگری آن را تفسیر کنم. راه سوم اختیارات ولایت مطلقه فقیه بود، که به پیشنهاد آقای هاشمی و مجمع تشخیص راه سوم را در پیش گرفتند.

این نکته که ما یک سعه در جامعه حزب اللهی ایجاد کنیم که حتی ساختاری مانند قانون اساسی نیز به‌مثابه پیکر است و می‌تواند عوض شود، این به جای خود در عالم نظر محفوظ است؛ اما در عالم عمل و تربیت گاهی اوقات آن که انتقاد می کند از همین نگرانی دارد که این اشکالات جوری مصری شود و کل نظام و کل پیکر آسیب ببیند؛ عنوان می‌کنند که نکنید که تضعیف است و باید بین این دو جدایی بیندازیم.

چگونه مطالبه گری به انسداد ختم می شود؟

وی افزود: درک من از مسئله توازن این است، که اگر در یک هارمونی متوازن و پیوسته حرکت کنیم حضرت آقا نیز از آن حمایت می کند، اما اگر الان مطالبه را طوری تیز کردیم که مسئله اول نظام شد، همان آقایی که به لحاظ نظری می دانیم تا الان طبق آرای نظری پشت سر شماست، به لحاظ عملی پشت آن نهاد می ایستد. در آن هنگام شما دچار انسداد خود ساخته می شوید.

ما الان همه معترف به این هستیم که نماز جمعه و دفتر تبلیغات ایده آل نیست، اما اگر هم به دید انصاف بخواهیم نگاه کنیم نماز جمعه، جزو ۱۰ مسئله اصلی اول ایران الان نیست. حال اگر من مطالبه گر، مسئله نماز جمعه را طوری تیز کردم که الان در فضای رسانه‌ای داخل و خارج به عنوان اولین مسئله ایران مطرح شد، رهبر نظام پشت چه کسی می ایستد؟ پشت من یا نظام؟ علیرغم اینکه آن انتقادات را در بدو امر قبول داشت، اما چون هارمونی و توازن آن رعایت نشده، پشت نماز جمعه می ایستد.

تعدادی از آقایان مطالبه گر که دچار انسداد شده اند به دلیل همین عدم رعایت توازن است. توازون، هارمونی مطالبه را تحت تاثیر قرار می دهد. همین بنده که تا دیروز عنوان میکردم با شیوه فعلی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مخالفم، الان که دولت اقدام کرده و یارانه هم به حساب مردم تعهد داده، اگر باز هم بر طبل مخالفت بزنم، عزمش را می شکنم و ذهنیت جامعه را خراب می کنم که در این صورت، حضرت آقا پشت او در می آید. ولو همین حضرت آقا در آبان ۹۸ در خصوص برداشتن اینجور یارانه ها در ۱۰ دقیقه صحبت پنج دفعه عنوان کردند من متخصص این موضوع نیستم. این نکته توازن بسیار مهم است. به هر شکل دولت به این سمت رفته است و باید این توازن به خصوص در جوان ها و افرادی که حرارت دارند رخ دهد و افراط و تفریط صورت نگیرد.

سهم مردم در نظام امت و امامت

حجت الاسلام قنبریان در رابطه با سهم مردم در نظام امت و امامت اظهار کرد در رابطه با مردم باید یک کار نظری و یک کار عملی صورت بگیرد. کار نظری این است که ما خوانش اصالت مردم را همانطور که فرمودید بیشتر بخوانیم. یعنی از لباس ما روحانیان این خوانش صورت بگیرد. در سالگرد حضرت امام در سال ۹۵ حضرت آقا می فرمایند که اگر صندوق رای که یکی از مظاهر اصلی مردم سالاری است جزو متن اسلام نبود، هرگز امام با آن صراحت و قاطعیت آن را نمی پذیرفت. هر وقت ولی خدا منهای کانون‌های قدرت و ثروت به عموم مردم واگذار شده است، کی مردم در تاریخ آن را پس زده اند؟

آنجایی که سقیفه اتفاق می افتد، کانونی است که شما بهتر می دانید پشت صحنه ای آن را رقم زده است؛ آنجایی که بیعت چند هزارنفری کوفه خراب می شود، آنجاییست که از زیر دارالاماره، اشرافی برده می شوند و اتفاقی می افتد. یعنی اگر شما کانون های قدرت و ثروت را از وسط بردارید مردم با فطرت خود همیشه ولی خدا را می پذیرند. به لحاظ نظری ما باید کلی تولید محتوا کنیم که نکردیم و باعث شده این مسئله، نظراً ضعیف شود.

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم. هم در بحث سیاست و هم در بحث تبلیغات این توازن را ما به هم ریخته ایم. ما باید درک خود را از کف جامعه بالا ببریم. آقایانی که حس قیم مآبی دارند، درکشان این است که مردم از آرمان‌ها برگشته اند در حالی که مردم مطلقا برنگشته اند. مردم کماکان این آرمان ها را می خواهند و با محافظه کاری های ما که برای آن جسم به عنوان اصل قائل شده ایم، مشکل دارند، نه با خود آن آرمان و روح که بتواند این پیکر را نو بکند.

در این مورد بخوانید:

برگزاری رویداد ملی “هم‌آهنگ” با موضوع ایده پردازی تسهیل ازدواج

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=42959

مطالب مرتبط

14بهمن
واکاوی جایگاه مردم در اندیشه متفکران انقلاب اسلامی
روایت شفاهی فصل مردم برگزار می‌شود؛

واکاوی جایگاه مردم در اندیشه متفکران انقلاب اسلامی

07آذر
ترور، جنایت و روایت‌هایی که گفته نشد
نگاهی دوباره به ماهیت حزب کوموله؛

ترور، جنایت و روایت‌هایی که گفته نشد

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.