• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024
کل اخبار 6233اخبار امروز 0

صدای حوزه امروز

دیدگاه آیت الله فاضل نسبت به ماجرای درمانگاه قم و طلبه ای که فیلم خرید ماشینش منتشر شد و ماجرای چای دبش! اگر فهم درستی از گزاره های دینی ندارید، لااقل ساکت بمانید! گفتگو با امام جماعت مسجد ۲۴ ساعته دهکده المپیک تهران / بهترین منصب در کره زمین امامت مسجد است! پاسخ معاون تبلیغ حوزه به دغدغه های مبلغان فضای مجازی؛ لزوم افزایش حمایت از مبلغین و خروج از پراکنده کاری ها دهمین جشنواره هنر آسمانی حوزه علمیه با محوریت تبلیغ نوین، هوش مصنوعی! پیام تقدیر و تشکر انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم انتخابات چقدر ارتباط به اسلام و امام زمان (عج) دارد؟! امام محله‌ای که مسجد محوری در امور را به معنای واقعی دنبال می‌کند/ تشکیل گروههای سرود ویژه نوجوانان در مسیر جریان سازی جنس محتوای نامه های پیامبر(ص) به سران کشورها: تبلیغ با چاشنی عزت و تهدید! لزوم جدیت در مقابله مدبرانه با پدیده کشف حجاب گزارش کار مدیر حوزه های علمیه در جمع طلاب یزد؛ طرح جامع تبلیغ خدمت مقام معظم رهبری ارسال شده است سه هزار معلم طلبه بدون قائل شدن امتیازی خاص، جذب مدارس شدند/ برنامه درسی مدارس وابسته به حوزه فرقی با سایر مدارس ندارد زنگ هایی که در حوزه همیشه دیر به صدا در می آیند! امتداد اجتماعی روحانیت و جیغ های بنفش اصحاب مدرنیته!

3
درباره فیلمی که از چهارشنبه روی پرده سینما‌ها می‌رود؛

«منصور» فیلمی که هر ایرانی باید ببیند

  • کد خبر : 30900
  • 19 آبان 1400 - 12:56
«منصور» فیلمی که هر ایرانی باید ببیند
منصور یعنی پیروز و این فیلم بیشتر از اینکه درباره مراحل فنی ساخت یک هواپیما باشد، درباره انسانی است که باور داشت می‌تواند و یاورانی در این راه پیدا کرد که او را به‌رغم تمام ناملایمات و سنگ‌اندازی‌ها تا نقطه پیروزی همراهی کردند. وقتی هواپیمای آذرخش از زمین بلند می‌شود، منصور ستاری زمین‌گیر شده و روی ویلچر نشسته است، اما شکوهی که در همین تناقض ظاهری وجود دارد، از یک باور و امید مکتبی برمی‌خیزد.

به گزارش صدای حوزه، فیلم منصور با نام خصیصه‌نمایی که دارد، همان چیزی است که بارها روی لزوم وجود آن و جای خالی‌اش در سینمای ایران تاکید شده است؛ اینکه بدون صدور بیانیه یا ساختن فیلم‌های بیانیه‌وار و درقالب قصه‌های نرم و همه‌پسند، حرف‌های ایدئولوژیک‌مان را بزنیم. این شاید بهترین اسمی بود که می‌شد روی فیلمی درباره تلاش یک امیر ارتشی، برای غلبه بر باورهای مایوسانه «ما نمی‌توانیم» گذاشت.

منصور یعنی پیروز و این فیلم بیشتر از اینکه درباره مراحل فنی ساخت یک هواپیما باشد، درباره انسانی است که باور داشت می‌تواند و یاورانی در این راه پیدا کرد که او را به‌رغم تمام ناملایمات و سنگ‌اندازی‌ها تا نقطه پیروزی همراهی کردند. وقتی هواپیمای آذرخش از زمین بلند می‌شود، منصور ستاری زمین‌گیر شده و روی ویلچر نشسته است، اما شکوهی که در همین تناقض ظاهری وجود دارد، از یک باور و امید مکتبی برمی‌خیزد.

نمایش تلاش برای خودکفایی

فیلم پر است از انتقاداتی صریح به ناکارآمدی‌ها و حتی مزاحمت‌هایی که بر سر راه تلاش در رسیدن به یک خودکفایی، در داخل سیستم اجرایی و اداری کشور ایجاد می‌شود. به‌عبارتی در این فیلم بیشتر از تحریم‌کنندگان خارجی، روی کسانی که تاثیر تحریم‌ها را باور کرده‌اند یا کسانی که از وجود چنین وضعی کاسبی می‌کنند، تاکید شده است.

منصور حتی جزئیات فشل و ناکارآمد اداری در ایران را هم نمایش می‌دهد و از آنها انتقاد می‌کند؛ چیزهایی که اگرچه به این قصه مربوط هستند، اما می‌شد با محافظه‌کاری از کنارشان با چراغ خاموش عبور کرد. حتی خیانت یکی از خودی‌ها را در این فیلم می‌بینیم که اندکی ملاحظه‌کاری می‌توانست باعث حذف آن از روند اصلی قصه شود بی‌اینکه به منطق روایت لطمه‌ای بخورد؛ اما سازندگان و خوشبختانه حتی این‌بار سفارش‌دهندگان کار فهمیده‌اند که همه‌چیز منطق روایت نیست، بلکه ساختن یک فضای واقعی و ملموس هم اهمیت ویژه‌ای دارد.

تمام اینها باعث شده منصور به‌رغم اینکه داستانش در سه‌دهه قبل روایت می‌شود، معادلی کاملا ملموس برای وضعیت امروز ما باشد. این‌بار پیروزی، در فتح یک سنگر یا در بازپس‌گیری یک شهر، یک قله یا رودخانه نمود پیدا نمی‌کند، بلکه مساله، باور به توان علمی خودی‌ها و عدم نیاز مطلق و دست‌وپابسته به فناوری‌های بیگانه است. منصور ستاری می‌توانست نماد تمام اینها باشد و این یک قهرمان واقعی است؛ چیزی که زمانه ما بسیار به آن احتیاج دارد، به‌عنوان الگو و به‌عنوان باطل‌السحری برای وردهای یأس‌آمیز. کسی که ثابت می‌کند منطق اراده عاشقانه بر منطق تمام بن‌بست‌ها پیروز است.

بد اقبالی در اکران

فیلم منصور به‌دلیل شرایط پیش‌آمده بر اثر همه‌گیری ویروس کرونا خیلی در اکران بدشانسی آورد. این البته سرنوشت خیلی از فیلم‌های یکی‌دوساله اخیر است، اما اگر این شرایط هم نبود، به‌رغم جذابیتی که این فیلم داشت، معلوم نبود مافیای اکران اجازه بدهد که یک فیلم بدون ستاره، مخاطب واقعی‌اش را پیدا کند و به فروش حداکثری برسد و به این شکل یک الگوی جدید در سینمای ایران ایجاد کند.

سال‌هاست از ایجاد شدن چنین الگویی به‌شدت جلوگیری می‌شود و یک روز باید یک منصور ستاری در سینما هم پیدا شود تا این بن‌بست را بشکند. با این‌حال اگر مساله اصلی را رضایت مخاطب بعد از تماشای فیلم بدانیم، هرکس موفق شود این فیلم را ببیند، به احتمال بسیار قوی آن را دوست خواهد داشت.

این فیلمِ اول یک مستندساز جوان است که نقش اولش را یکی از کهنه‌کاران تئاتر بازی کرده؛ بازیگری که تجربه و مهارت بالایی داشته، اما جزء ستاره‌های پولساز سینمای ایران محسوب نمی‌شود. این فیلم درمجموع کار موفقی از آب درآمده؛ البته اگر موفقیت را در ساخت خود اثر منحصر بدانیم و بحث‌های توزیع و انتشار را در محاسبات قرار ندهیم.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=30900
  • منبع : فرهیختگان

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.